تربیت شهروندی

0

*سمیه بهبودی

*کارشناسی علوم تربیتی

هر جامعه برای دستیابی به توسعه یافتگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نیازمند  برخورداری از نیروی انسانی سالم، آموزش‌دیده و آگاه به حقوق اجتماعی، سیاسی و شهروندی خود است. آگاهی و دستیابی جامعه به حقوق شهروندی در یک مسیر کوتاه‌مدت یک ساله و یا حتی یک دهه مقدور نیست، بلکه آموزش حقوق شهروندی به عنوان یکی از الزامات و پیشرفت‌های توسعه انسانی، اجتماعی و سیاسی باید به شکل مستمر و برنامه‌ریزی‌شده در نظم اجتماعی خانوادگی نهادینه شود. با توجه به ساختار و محتوای نظام آموزش و پرورش و طولانی‌مدت‌بودن برنامه‌های آموزشی برای نسل کودکان، نوجوانان و جوانان نسبت به سایر نهادها و سازمان‌های دولتی و غیردولتی، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. با توجه به انتظاری که در نظام تعلیم و تربیت در رابطه با پرورش همه جانبه قابلیت‌ها و توانایی‌های انسان می‌رود، به نظر می‌رسد تربیت اجتماعی و به تبع آن تربیت شهروندی از اهمیت اساسی برخوردار است.

امروزه به علت مسائلی همچون تمرکززدایی از قدرت گسترش فوق‌العاده فناوری اطلاعات، دهکده جهانی و مسائل مشترک جهانی همچون آلودگی محیط زیست، صلح و امنیت جهانی باعث شده که تربیت شهروندی نه تنها در سطح ملی و محلی بلکه در سطح بین‌المللی نیز مورد توجه قرار گیرد. به نظر کارشناسان در تعریف حقوق شهروندی و تربیت شهروندی می‌توان بیان کرد که حقوق شهروندی در تعریف خود ناظر بر حقوق فردی و رابطه فرد با دولت و نیز حقوق و رابطه او با دیگر شهروندان است و شامل حقوق سیاسی، مدنی، اجتماعی، فرهنگی و جنسیتی می‌شود. اگرچه شهروندی تنها شامل حقوق نیست و با مجموعه‌هایی از تعهدات درقبال آن متوازن می‌شود، اما این آگاهی ازحقوق شهروندی است که شهروندان را نسبت به وظایف خود آگاه و متعهد می‌کند. بنابراین باید نسبت به آگاهی همه‌ مردم، به‌ویژه نوجوانان و دانش‌آموزان به عنوان قشر وسیعی از جمعیت، از حقوق شهروندی خود توجه ویژه‌ای مبذول داشت. دانش‌آموزان و نوجوانان به عنوان قشر تحصیل‌کرده جامعه، در معرض ارتباط فراوان با شعور جمعی و آگاهی عمومی قراردارند. پس آگاهی آنان از حقوقشان در درجه اول راهی برای عمل به وظایف و تعهدشان است.

صاحب‌نظران معتقدند آموزش شهروندی یک مفهوم متکثر و چندچهره است که ابعاد مختلفی چون مسئولیت‌پذیری، وحدت و تفاهم ملی، بردباری، قانون‌گرایی، درج و فهم اجتماعی، مشارکت سیاسی و اجتماعی، صلح‌جویی، وفاق و همدلی، درک و فهم سیاسی، مهارت زندگی، برابری وتنوع را شامل می‌شود.

در هر جامعه‌ای، ارزش‌ها، طرز تلقی‌ها، بینش‌ها و مهارت‌ها به همراه الگوها و روش‌های مشارکت در زندگی جمعی یا مدنی به شکل ویژه‌ای منتقل می‌شود و فلسفه تأسیس نظام‌های تربیتی، پرورش چنین شهروندانی است. نظام تربیتی بیش از هر چیز وظیفه آماده‌کردن نسل جدید را برای جامعه امروز برعهده دارد و هدف آن نیز این است که افرادی را که می‌خواهند در جامعه زندگی کنند، با اصول، قواعد، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماع آشنا کند، البته نه این‌که به طور کامل خود را با آن منطبق کنند، بلکه باید بتواند به شناخت جدیدی در فرهنگ خود برسند.

پس انتظارعموم از آموزش‌و‌پرورش در مرحله اول این است که دانش‌آموزان را به گونه‌ای تربیت کنند که درست در جامعه زندگی کنند و کار مناسب و ارتباط خوبی با مردم داشته باشند و نیز بتوانند مناسبت‌های اجتماعی را درست سازماندهی کنند و هنجارشکنی نکنند؛ اگرچه شکل‌گیری و رشد شخصیت افراد یک جامعه در واقع وابسته به تعلیم و تربیت رسمی نیست، اما باید گفت که بخش اعظمی از رشد فردی و اجتماعی افراد توسط نهاد رسمی آموزش‌و‌پرورش صورت می‌گیرد. در این میان تربیت شهروندان خوب یکی از مهم‌ترین دل‌مشغولی‌های اکثر نظام‌های آموزشی جهان است. جامعه ملی و جهانی کنونی نیازمند حضور انسان‌های آگاه، مسئول، مشارکت‌جو، حساس به مسائل جامعه و علاقمند به تعامل و گفت‌وگو است؛ بنابراین باید تعلیم و تربیت رسمی جامعه نیز مطابق با چنین نیازمندی‌هایی اهداف، روش‌ها و محتوای خود را مورد بررسی و تجدید نظر قرار دهد.

آموزش شهروندی و تربیت شهروندان در یک جامعه باعث این می‌شود که سه عنصر اصلی شهروندی چون نظام حقوقی، حس عضویت ملی و حس تعلق و وابستگی اجتماعی در وضعیت ارتباطات بین فرهنگی هر جامعه‌ای اثرگذار باشد. همانگونه که اکثر مطالبه‌گران جامعه معتقدند، آموزش شهروندی بخشی از وظایف مدیریت شهری است. در واقع دولت و نهادهای قانون‌گذار، سازمان‌های ملی و محلی، تشکل‌های مدنی و مانند این از طریق آموزش حقوق شهروندی و مهارت‌های زندگی جمعی و شناخت اصول مدیریت شهری نقش بارزی در تربیت شهروندان خواهند داشت؛ در این راستا بخشی از این آموزه‌ها در مورد انتظارات از مدیریت شهری جامعه است و همچنین نقش شهروندان در قبال مدیریت شهری را آموزش می‌دهد.

در نتیجه رشد بی‌سابقه جوامع شهری در عصر حاضر، الگوی جدیدی را در زندگی شهری طلب می‌کند که در مباحث جامعه‌شناختی از آن تحت عنوان فرهنگ شهروندی یاد می‌شود؛ بنابراین در بسیاری از کشورهای جهان، در این زمینه مطالعاتی صورت گرفته تا با توجه به مقتضیات فرهنگی و فلسفه تربیتی هر جامعه خصوصیات شهروند مطلوب تبیین شود تا در گام بعدی برای تربیت چنین شهروندی برنامه‌ریزی شود و امید است در آینده شاهد یک برنامه‌ریزی فرهنگی برای رشد و تعالی شهرمان باشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.