تمرین زبان قلب
بخش چهارم
*یلدا خاکباز
*تسهیلگر کودکان
ما آموزش ندیدهایم تا زیبایی درونمان را ببینیم. ما آموخته این تا پسران کوچک خوب، دختران کوچک خوب، پدر و مادر و هر نقش خوبی را بازی کنیم و این ما را از زندگی جدا میکند. آیا برای بیان احساس خود از واژگان به درستی استفاده میکنیم؟ واژگانی که محدود نباشند و سازنده و مطلوب عمل کنند. پس از آنکه توانستیم با کلام و واژگان موثر ارتباط برقرار کنیم قدم بعدی، آگاه بودن به علت احساساتمان است و پذیرش مسئولیت برای احساسات خودمان. آنچه روشن است دیگران و رفتارشان محرک احساسات ما است اما نمیتواند علت احساسات ما باشد.
بنابراین مهمترین لایه چرایی احساسات خویش را که کشف کردیم و آن را پذیرفتیم، میتوانیم در راستای ارتباط بدون خشونت گام برداریم و آن دانستن «نیاز» ما است. در اصل مبنای احساس ما تحقق یا تحققنیافتن یکی از نیازهای ماست. اگر واقعا صادق باشیم، در اصل مبنای احساس ما این است که یکی از نیازهای ما برآورده نشده است. به همین دلیل ما میخواهیم بر مرتبط کردن احساس و نیازمان مسلط شویم، نه اینکه احساساتمان را به روشی ابراز کنیم که تلویحا حاکی از آن باشد که دیگران علت آنها بودهاند. بنابراین هرگاه ما احساسی را ابراز میکنیم مثل «من احساس رنجش و عصبانیت دارم» در واقع همان ابراز «من به توجه و نوازش نیاز دارم» است. همه بازیهای بینشاط انسانی وقتی آغاز میشود که ما علت و محرک را در زبان روزمره باهم ترکیب میکنیم .