*سید محمدجواد حسینی مرصع
*کنشگر مسائل معماری و شهرسازی
پرداختن به زیبایی در معماری و شهرسازی شاید در نگاه اول از درجه اهمیت پایینتری نسبت به سایر موضوعات و مسائل شهری برخوردار باشد، چراکه مسائل شهری و نیازهای شهر و شهروندان در برخی موضوعات آنچنان درگیر بدیهیات و نیازهای اولیه قرار گرفته است که بحث کردن در باب زیبایی در شهر به عنوان موضوعی ثانویه در ذهن بسیاری از شهروندان قرار دارد و این ذهنیت باعث میشود تا صرف وقت و هزینه برای زیبایی توجیه ضروری برای ایشان نداشته باشد.
در شهرهایی که هنوز مشکلات توزیع و پراکنش کاربریها و رسیدن به سرانه های استاندارد و حداقلی هنوز فاصله زیادی با علم و عمل و واقعیت دارد و دیدگاه بالاشهر و پایین شهر عدالت شهری را به سخره میگیرد، کمیت اقتصاد شهری در دستیابی به درآمد پایدار و توزیع ثروت و ایجاد اشتغال همچنان لنگ میزند و این اقتصاد بیکاری و پیامدهای بعدی آن چون فقر، بزه، اعتیاد، طلاق و مانند این را چشم انداز شهروندانش کرده است و یا شهری که به علت دستیابینداشتن جوانانش به فرصتهای شغلی مناسب نتوانسته نیروی کار مولد خود را به خود جذب کند و با مهاجرت و بیرون فرستی آنها به شهرها و کشورهایی دیگر دچار پیری جمعیت و کاهش نرخ رشد جمعیت شده است، شهری که با ساختاری متمرکز و تکهستهای همه اقتصاد بازار خود را در حلقهای محدود و غیرقابل ورودی قرار داده است و سوداگری املاک دستیابی به مسکن مناسب شهری و همچنین محل کسب کار را برای شهروندان روز به روز غیرممکنتر میکند و در عوض بنگاههای واسطهگری را با رشد قارچ گونه در سراسر شهر گسترانده است و به جز قشر محدودی که دستی بر آتش املاک دارند سایر شهروندان را تماشاچی رشد فزاینده زندگی در شهر کرده است و برای آنها ارمغانی جز شلوغی و ترافیک سنگین و آلودگی هوا چیزی ندارد و مواردی از این دست شاید توجیه کننده درجه نازل اهمیت پرداختن به زیبایی باشد!
اما از کسی پوشیده نیست که انسان به دلیل ذات زیبا پسند خود همیشه به دنبال دریافت زیبای در همه شئون زندگی است و حواس و ادراکش با دریافت پیامهای زیبا از محیط به شادی درونی و آرامش میرسد. این آرامش و رضایت میتواند خلاقیت و کارآمدیش را افزایش دهد و همچنین او را در برابر ناملایمات و سختیها مقاوم کند. بر همین اساس به نظر نمیرسد پرداختن به زیبایی موضوعی فرعی و درجه دوم باشد بلکه اگر با ظرافت و نگاهی عمیق به مسئله نگریسته شود روشن است که بسیاری از مشکلات و مسائل شهری که در بالا ذکر شد مستقیم یا غیر مستقیم ارتباطی با نوع کنش و واکنش شهروندان در مواجه خلاقانه، عالمانه و متمدنانه با مشکلات دارد که در صورت قرار گیری در محیطی زیبا و آرامش بخش میتوان انتظار داشت تا تصمیماتی سودمندتر از وی سرباز زند. در واقع تاثیر محیط بر رفتار انسانها موضوعی کاملا اثبات شده نزد عالمان روانشناسی است که در محیطهای شهری این مسئله باید به شکل جدی مورد توجه قرار بگیرد و اهمیت آن باید برای مسئولان و شهروندان در اولویت اصلی و درجه اهمیت بالا باشد و ایجاد زیبایی و واردنکردن خدشه به زیباییهای طبیعی و مصنوعی شهر باید فرهنگسازی شود.
البته اینکه زیبایی چیست و مصداق آن در معماری و شهرسازی چیست، موضوعی در وهله اول فلسفی است که پرداختن به آن قرنهاست که مباحثات پررونقی در کلاسهای فلسفه داشته و نتایجی بعضا کاملا مناقض داشته است اما با نگاهی به ریشههای سنتی و فرهنگی هنر این مرز و بوم شاخصهها و سنجههای بسیاری را خواهیم یافت که بتوان از آنها در ساختن شهرهای امروزی بهره برد.
داشتن شهری زیبا اگر در ذهن مسئولان و شهروندان نهادیه شود تولید زیبایی به تولید انسانهایی با فرهنگ و خلاق منجر میشود که با رونق زندگی خود شهر خود را هم پر رونق خواهند کرد و با افتخار به هویت خود به ماندن در زادگاه خود بیشتر از مهاجرت از آن خواهند اندیشید و روشن است که مشکلات شهری یاد شده در پی رونق اقتصادی و تولید ثروت بتدریج رنگ خواهند باخت و جای خود را به شهری زیبا، کارآمد و دوست داشتنی خواهند داد. بنابراین ساختن شهری زیبا باید از الزامات فرهنگ شهرنشینی باشد چراکه این امر نتنها منافاتی با پرداختن به سایر مشکلات شهری ندارد بلکه اقدامی هماهنگ با همه دغدغههای شهری است.