دربست به ناکجاآباد

عملکرد ضعیف تاکسیرانی صدای رانندگان و مسافران را درآورده است

بیشتر ما حداقل در روز یک بار سوار تاکسی می‌شویم و دیگر لازم نیست برای کسی توضیح بدهیم که در این بخش از مدیریت شهری چه آشفته‌بازاری حاکم است. هم مسافر ناراضی است هم راننده و چون دستشان به مقصر اصلی نمی‌رسد یقه یکدیگر را می‌گیرند و هرچه عصبانیت از جاهای دیگر هم دارند سر یکدیگر خالی می‌کنند.

0

*فاطمه کاظمی

*روزنامه‌نگار

بیشتر ما حداقل در روز یک بار سوار تاکسی می‌شویم و دیگر لازم نیست برای کسی توضیح بدهیم که در این بخش از مدیریت شهری چه آشفته‌بازاری حاکم است. هم مسافر ناراضی است هم راننده و چون دستشان به مقصر اصلی نمی‌رسد یقه یکدیگر را می‌گیرند و هرچه عصبانیت از جاهای دیگر هم دارند سر یکدیگر خالی می‌کنند. یک بررسی دم دستی هم می‌تواند ثابت کند که مدیریت ضعیف این مجموعه نتیجه درصد بالای این آشفتگی‌هاست انگار مدیر تاکسیرانی کارهای مهم‌تری نسبت به مدیریت مجموعه عریض و طویلی مانند تاکسیرانی دارد.

در مجموعه‌های دیگر اگر قانونی تصویب می‌شود حداقل یک طرف از آن متنفع می‌شود و به آن پایبند است؛ یا نیروهای آن مجموعه از مصوبات سود می‌برند و بر اجرای آن پای می‌فشارند یا ارباب رجوع این مصوبات را محترم می‌شمارد و به دنبال احقاق حق خود است اما در تاکسیرانی بازی باخت باخت حاکم است و هیچ کدام از طرفین به قانون بالادستی پایبند نیستند، هیچ، به آن وقعی هم نمی‌نهند و این نشانه یک مدیریت ضعیف است. نتیجه این شرایط چالش‌های بی‌پایانی است که هر روز در خیابان‌ها شاهد آن هستیم.

مثال بارز ادعای ما کرایه تاکسی است که هر سال بارها درباره آن بحث می‌شود، موضوع در چند نهاد مورد بررسی قرار می‌گیرد و در نهایت کرایه‌های عجیب و غریبی تعیین می‌شود که نه راننده را راضی می‌کند و نه مسافر را و این‌ها یک سال باید با هم بجنگند تا شاید سال آینده مسئله حل بشود که نمی‌شود.

همدان تاکسی و راننده تاکسی زیاد دارد چون آمار بیکاری در این استان بالاست و مسئولان با افزایش صدور پروانه‌های تاکسی می‌خواهند آمار اشتغال را بالا ببرند، بیشتر افرادی که از کارخانه‌ها اخراج می‌شوند یا در بازار کم می‌آورند در نهایت مجبورند راننده تاکسی شوند. تا دلتان هم بخواهد بازنشستگانی داریم که راننده تاکسی شده‌اند چون فقط مهم صدور پروانه فعالیت است و مهم نیست فرد از جای دیگری درآمد دارد یا نه. بنابراین مدیریت چنین مجموعه بزرگی کار هر کسی نیست.

یک روایت تکراری

مسیر به مقصد میدان است و کرایه هزار و دویست تومان. یک اسکناس هزار تومانی همراه با دو اسکناس صد تومانی به راننده می‌دهم تا دیگر بهانه پول خرد نداشته باشد. خانم و آقایی هم در صندلی عقب نشسته‌اند دو هزار و پانصد تومان کرایه می‌دهند و راننده این اسکانس‌ها را کنار کرایه‌ای که من داده‌ام می‌گذارد.

چند دقیقه بعد مسافر صد تومان از بقیه پولش را از راننده مطالبه می‌کند و راننده ادعا می‌کند پول خرد ندارد و نگاه من به اسکانس‌های صد تومانی است که چند دقیقه پیش به راننده داده‌ام.

مسافر معترض معتقد است تهیه پول خرد بر عهده راننده است و دوباره صد تومان بقیه پولش را می‌خواهد. راننده پانصد تومانی را به مسافر برمی‌گرداند و می‌گوید تو چهارصد تومان به من بده چون من صد تومان ندارم.

بحث بالا می‌گیرد و سر درد دل راننده باز می‌شود: آقا قیمت لوازم یدکی سه برابر شده، برو بپرس قیمت لاستیک چقدر بالا رفته. با احتساب این‌ها کرایه من حداقل باید هزار و پانصد تومان باشد آن وقت شما از من صد تومان بقیه را می‌خواهی؟

اما مسافر ول کن نیست و می‌گوید: شما برای همه این‌ها سهمیه داری و تاکسیرانی همه این‌ها را به قیمت تعاونی به شما می‌دهد، پس لازم نیست صد تومان مرا بخوری و من بقیه پولم را می‌خوام.

اما من می‌دانم که خیلی وقت است خبر از سهمیه و تعاونی و این چیزها نیست. کمی مانده به مقصد پیاده می‌شوم و راننده و مسافر همچنان بحث و جدل می‌کنند.

شما چه فکر می‌کنید؟

جدای از این‌که بیشتر مردم فکر می‌کنند صد تومان حرام نیست اما صد هزار تومان حرام است، این مشکل می‌توانست با تعیین یک کرایه معقول و رند اصلا وجود نداشته باشد یا حداقل راننده به قانونی که مرجع بالادستی اش تصویب کرده پایبند باشد یا به اجبار آن را بپذیرد اما چون می‌داند هیچ برخوردی با او نمی‌شود و از طرفی چون مورد حمایت نهاد بالادستی‌اش نیست سعی می‌کند مشکلاتش را از این طریق حل کند.

از طرفی مسافر می‌داند که برای گرفتن حق خود حتی صد تومان حداقل باید صد روز در تاکسیرانی درگیر باشد و در مقابل حاضر نیست از حق خودش بگذرد پس دقایق طولانی بحث و جدل می‌کند. در حالی‌که افزایش قانونی کرایه را به راحتی می‌پذیرد. اما دادن کرایه اضافه را مثل دادن پول زور می‌داند و زیر بار نمی‌رود حتی اگر صد تومان باشد.

اگرچه همه مراحل تعیین کرایه بر عهده تاکسیرانی نیست اما این سازمان حتی نتوانسته وظیفه نظارتی خود را به درستی انجام دهد. این مجموعه در طول این سال‌ها بارها از اجرای طرح پرداخت الکترونیکی کرایه صحبت کرد اما حتی نتوانست آن را به صورت آزمایشی اجرا کند.

موضوعی که درباره آن صحبت کردیم یکی از صدها نمونه چالش‌هایی است که شهروندان در مجموعه تاکسیرانی با آن درگیر هستند و خلاصه کلام این‌که تاکسیرانی همدان دربست به ناکجاآباد می‌رود و معلوم نیست کجا به دیوار بخورد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.