در بابِ آدابِ نوروزی برای کودکان
*یلدا خاکباز
*تسهیلگر کودکان
دو سال و ۲۴ ماه و ۷۳۰ روز از حضور مهمان ناخوانده پاندمی کووید ۱۹ در ایران و جهان میگذرد؛ لحظههای نفسگیری که مفهوم شادی و امید را در شکلهای مختلف تعبیر دیگری داد. برای قویبودن و قویماندن چارهای جز دل سپردن ِ ریشههایهایمان به آفتاب نبود. نقطه آغازی که انسان امروز را با خودِ خویشتنش روبرو کرد که آیا میخواهد تسلیم شود یا بماند؟
آن وقتها که عطر شکوفههای سیب و گلهای یاس در پیادهروها، جیک جیک پرندگان، تخممرغ رنگیهای مادربزرگ، اسکناسهای تازه لای کتاب ِ حافظ و قرآن روی طاقچه کنارِ هفتسین، خبر از یک اتفاق تازه بود. آداب ِ دلنشینی که رنگ نو و حال ِ خوب را به زندگی کودکان میداد. این شکل رسوم نه تنها خاطرهای خوش در حافظه کودکان برجا میگذارد، بلکه در رشد عاطفی و اجتماعی او نقش بسیار دارد.
هر کشور و هر فرهنگ آداب و رسوم و سنتهایی با قدمت تاریخی دارد که از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. این آداب و سنن بسیار معنا دارند و به بیانی وجه مشترک افراد یک مرز و بوم را تشکیل میدهند. بخشی از این سنتها، هویت ملی یک قومند و به وسیله آن در دنیا شناخته میشوند.
بسیاری از جشنهای ملی و مذهبی ما با آداب و رسوم خاصی برگزار میشوند. هر کدام از این مراسم و رفتارها مرتبط با آن فلسفه متمایز دارند و برپایی این سنتها با تشریفات، جشنها و آئینهای مربوط به کودکان لذتبخش و خاطرهساز است، چراکه در کنار خانواده تجربه باهمبودنهای همراه با شادی را تجربه میکنند و از طرفی مهارتهای ارتباطی و شناختی کودک گسترده میشود. همین دید و بازدیدهای نوروزی با رعایت پروتکلها، آنها را از انزوا و کسالت دور میکند؛ شوق دوبارهای که خاص حال و هوای بهار است. میتوان از آنان کمک خواست تا در خانهتکانی به مادر و پدر خود کمک کنند، سبزه بریزند و یا سفره هفتسین را به سلیقه خود بچینند، کارتپستالهای دستی را با دست خطِ خود برای شادباش نوروزی دوستانشان آماده کنند و بسیاری از نکات آموزشی و تربیتی دیگر را به همین شکل به صورت غیرمستقیم و به طور عملی با کودکان میتوان تجربه کرد، کمااینکه تمرین زیست مشارکتی آنها را به شوق و شور میآورد.