مردم همدان رغبتی به حفظ بناهای تاریخی ندارند
شهرداری از هیچ بنای تاریخی حمایت نمیکند، حتی برخی بناها را که تحت مالکیت دارد، تخریب میکند. وقتی شهرداری هیچ علاقهای برای نگهداری از میراث نشان نمیدهد و بناهای تاریخی تخریب میشوند.
در همدان معمولا تکبناهای تاریخی به خصوص خانهها مالک خصوصی دارند و تا یکی از این بناها تخریب میشود، مسئولان تقصیر را به گردن مالک میاندازند و همکارینکردن وی برای مرمت و حفظ بنا را علت تخریب آن میدانند. در حالیکه باید دید چه عاملی باعث میشود که مالکان خانههای تاریخی تا میشوند ملکشان در حال طیکردن روند ثبت ملی است، آن را ویران میکنند یا آنقدر به بنا بیتوجهی میکنند که خود به خود تخریب شود. میراث فرهنگی قدرت لازم را برای تملک و نگهداری از این خانهها ندارد و شهرداری هم رغبتی به ورود به این حوزه نشان نمیدهد. مالک را هم نمیتوان مجبور کرد با دست خالی خانه یا بنای خود را حفظ کند.
اهمیت مقوله مرمت
«محمد شهسواری» مرمتگر همدانی در خصوص مرمت، عنوان میکند: مقوله مرمت امری به شدت گسترده است. مرمت، شامل مرمت شهری و تکبنا میشود که موضعهای کاملا متفاوتی دارند. چیزی که اصولا دنبال آن هستند، مرمت تکبناها است. مرمت شهری عمدتا مورد توجه نبوده و نیست و معمولا در شهرهایی مانند یزد و اصفهان این موضوع مورد بحث است اما در سایر شهرها در خصوص تکبناها صحبت میشود که در همدان هم اصولا مرمت تکبنا اتفاق میافتد.
وی میافزاید: مرمت یک مقوله مقطعی نیست بلکه یک اقدام مستمر بوده و دائم اتفاق میافتد. مرمت از زمانی به بعد با مشارکت سازمانها، شمایل علمی به خود گرفت. از منشورهایی که این کار را در پیش گرفتند، منشور آتن و ونیز را میتوان نام برد. نگهداشتن حیات یک بنا با حداقل مداخله، تعریف مناسبی برای مرمت است.
چه کسی مقصر است؟
شهسواری در ادامه توضیح میدهد: اصولا مطالبهگریها را از بالا به پایین میبینیم. یعنی میراث فرهنگی با عنصر بازدارنده وجود داشته باشد و از این بناها مراقبت کند و یک سری امتیازاتی بدهد. به طور مثال اگر اکنون تصمیم بگیریم بنایی را با شرایط مناسب ثبت کنیم، اولین اتفاقی که میافتد، مالک حقیقی به دنبال راههای قانونی برای تخریب بنا میرود یا اگر کسی میخواهد از بنا نگهداری کند، از او حمایت نمیشود؛ به طور مثال شهرداری از هیچ بنای تاریخی حمایت نمیکند حتی برخی بناها را که تحت مالکیت دارد، تخریب میکند. وقتی شهرداری هیچ علاقهای برای نگهداری از میراث نشان نمیدهد، این اتفاقات میافتد زیرا برخی بناها از لحاظ مالی سودی برایش ندارد. مردم نیز علاقهای به این موضوع نشان نمیدهند. میراث فرهنگی در این خصوص تنهاست. شرکتی با عنوان بازآفرینی شهری ایران وجود دارد، این شرکت در این زمینه کارهایی انجام داده و در همدان ۵ بنا را خریداری کرده و تا حدودی مرمت کرده اما در بحث احیا مشکلاتی بود که ریاست عوض شد و به میراث فرهنگی واگذار شد.
وی با اشاره به اینکه برخی تصمیم میگیرند بنایی را نگهدارند اما بار مالی بالایی دارد، میگوید: روند گرفتن مجوز از میراث فرهنگی، نه تنها در استان بلکه در کشور طولانی است. همه بناها که واجد ارزش نیستند و میشود بافتها را با طرح بافت و سیما منظر بازسازی کرد. حق انتقال مالکیت را نمیدهیم و طبق قانون سازمان ملی زمین و مسکن به هیچوجه نمیتواند زمینی را انتقال دهد.
نمونههای موفق
شهسواری مراد در رابطه با پروژههای موفق، بیان میکند: در بخش دولتی و خصوصی نمونههای موفقی نیز داشتهایم. نمونه موفق دولتی، باغ نظری است که در حال از بین رفتن بود و با بهدستآوردن مالکیت توسط میراث فرهنگی، از این بنا بهرهبرداری کردند به صورتی که آن را با مردم شریک هستند مانند جشنها، نمایشگاهها، تعزیهخوانیها و مراسم دیگر که در این بنا برگزار میشود. فرهنگسرای الوند نیز تجربه موفقی بوده است.
وی در ادامه میافزاید: به بناهایی که در حال تخریب هستند و به بخش خصوصی واگذار میشوند، با شرایطی که آن را چند سال در اختیار داشته باشد و بعد از آن اجاره بدهد، بیوتی میگویند. این عمل در همدان انجام نشده و فقط در یکی از استانهای شمالی کشور مورد استفاده قرار گرفته است.
شهسواری مراد در خصوص موزه حمام حاجی اظهار میکند: از موزه حمام حاجی استقبال خوبی نمیشد و در سال تعداد بازدیدکنندگان حتی به ۱۰۰ نفر هم نمیرسید. در کنار آن سفرهخانه سنتی اضافه کردند که تجربه موفقی بود. در سایر شهرستانها مانند تویسرکان که حمام سرابی مرمت و تبدیل به سفرهخانه شده است که ما در سال ۸۸ آن را مرمت کردیم و من سرپرست کارگاه بودم.
وی با بیان اینکه نمونه خصوصی بیشتر خانه مسکونی است، توضیح میدهد: خانه شرفخانی که ثبت شده و در حال انجام کار است یا خانه نوری مقدم (دبستان مریم) که قرار است تبدیل به هتل شود و با توجه به مکانی که در آن قرار دارد، میتواند تجربه موفقی باشد. یکی از معضلاتی که وجود دارد، محدوده پر چالش بازار است یکی نوسازیها و دیگری مرمتها است.
شهسواری مراد در ادامه میگوید: نمونه تجاری موفق مرمتی، کاروانسرای میرزانصرالله است که الان به اسم سرای باستانی باباطاهر فعالیت میکند. در سال ۸۸-۸۹ کار مرمت مرحله اول را انجام دادیم و در سال ۹۳-۹۴ مجوز مرمت را گرفتیم و شروع به مرمت کردیم و در سال ۹۵ دوباره احیا شد. مرمت اگر به احیا ختم نشود، کار موفقی نبوده است.
وی درباره ترغیب مردم به نگهداری از بناها، تأکید میکند: حق انتقال مالکیت به مردم، تسهیلگری در جریان گرفتن مجوزها، ایجاد انگیزه در شهرداری، فعالیت واقعی شهرداری بافت نمونههایی برای ترغیب مردم برای نگهداری از این بناها است.