ندای اکباتان؛ ۴۰ سال با مردم همدان
*مهدی بهخیال
*نویسنده و پژوهشگر
در اقدامی جدید در هفتهنامه همداننامه تصمیم به مرور مطبوعات همدان گرفتهایم و در نخستین گام به تاریخ توصیفی «ندای اکباتان» میپردازیم. هفتهنامهای که بیگمان در تاریخ مطبوعات همدان نظیرش را نمیتوان دید. نشریهای که اهمیت آن به دلیل استمرار و استقلالش بود، از اینرو در حدود چهل سال مدوام به مدیریت و صاحبامتیازی حسین زرگریان در چاپخانه خصوصی خود که جزو اولین چاپخانههای همدان به حساب میآید، منتشر کرد.
مشخصات ندای اکباتان
نوع و روش: سیاسی، اجتماعی، ادبی، انتقادی، خبری
صاحبامتیاز و مدیرمسئول: حسین زرگریان
تاریخ انتشار: ۱۳۲۹ﻫ.ش. (۱۳۲۸ـ تهران)
تاریخ پایان انتشار: ۱۳۶۸ﻫ.ش.
محل انتشار: همدان
فاصله انتشار: هفتگی
تعداد صفحات: ۴
تاریخچه و شرح حال
حسین زرگریان فرزند «علی» در سال ۱۲۹۵ﻫ.ش. در شهر همدان متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به پایان رساند و پس از چندی راهی تهران شد. او به دلیل تعلق خاطر به همدان و شیفتگی به روزنامهنگاری، در پایتخت به دنبال تأسیس هفتهنامه و چاپخانهای خصوصی با عنوان ندای اکباتان شتافت. طولی نکشید با دریافت مجوز از وزارت فرهنگ نخستین شماره ندای اکباتان را در اسفندماه سال ۱۳۲۸ﻫ.ش. در تهران منتشر و در همدان توزیع کرد.
زرگریان که خود صاحبامتیاز و مدیرمسؤلی نشریه را عهدهدار بود، پس از یک سال انتشار، از وزارت فرهنگ وقت درخواست کرد که جریده را به شهر همدان منتقل کنند، با درخواست وی موافقت به عمل آمد و اجازهنامهای رسمی برای انتقال روزنامه به ایشان داده شد؛ وی ابتدا چاپخانه تهران را به همدان انتقال داد، سپس محل اداره را در ابتدای خیابان بوعلی، جنب شرکت بیمه بنیان گذاشت. محلی که بعدها به میدان پهلوی سابق (ـ امام) و بلوار خواجهرشید هم انتقال پیدا کرد.
مدیرمسئول ندای اکباتان اولین شماره جریده را در تاریخ ۱۳۲۹، در ۴ صفحه ۶ ستونی و بعدها ۴ ستونی، در قطع رحلی (۳۵*۴۵)، به صورت هفتگی منتشر کرد و با اینکه سالها بعد قدری تغییر در قطع و ظاهر صفحات به وجود آورد، اما آرم (= لوگو) روزنامه را به همان شکل ابتدایی ـکه با ظرافت و زیبایی خاصی خوشنویسی شده بودـ حفظ کرد. زرگریان در یادداشتی منش روزنامه را چنین بیان کرد: «جریدهای است آزاد منسوب به انجمن مقدس ولایتی همدان، نتایج اقدامات ایشان را و بعضی مقالات وکلای محترم و تنظیمات مهم را اشاعه میدهد. مطالب سودمند را درج و اقدامات انجمن ارشاد را مینگارد؛ مکاتیب مفیده به شرط امضا، قبول و در نشر او و اداره آزاد است».
او علاوه بر انتشار نشریه ندای اکباتان در چاپخانه خصوصی خود که جزو اولین چاپخانهها در همدان به شمار میآید، جرایدی دیگر را همچون فریاد همدان، نهیب غرب و مبارز همدان را به چاپ میرساند. در این دوران به سبب ازدیاد کارِ چاپ و نشر، مدیرمسؤل تصمیم گرفت سردبیری نشریه را به عبدالرحیم شریفی و اسدالله اسدیان واگذار کند؛ هر چند این مدتْ زمان چندانی نپائید.
از دیگر کوششهای زرگریان در حوزه روزنامهنگاری، ویژهنامههایی بود که از سال ۱۳۳۳ همزمان با جشن هزاره بوعلیسینا در همدان شروع به انتشار داد. وی در این سال تصمیم گرفت با همکاری «رضا همراه» مجلهای با عنوان «بوعلی» به این مناسبت آماده سازد و به پیوست نشریه توضیع گرداند؛ از اینرو این سنت مبارک به ویژهنامههای نوروزی تبدیل شد و تا سال ۱۳۴۵، در ۱۴ شماره تدوام پیدا کرد، که ۴ شماره اول آن با همکاری رضا همراه بود.
فهرست مندرج در دو شماره از این ویژهنامهها که آنها را دیدهام بدین شرح است:
ـ شماره اول، سال سیزدهم، ۱۳۴۲، ۲۰ صفحه، (۳۵*۲۵)، همراه با جزوهای ۲۲ صفحهای «اهدایی ضمیمه شماره مخصوص» با عنوان فرهنگ سخنوران همدان به قلم قاسم برنا؛
یک شعر و چند/ رمز اناالحق (ضیاء هشترودی)/ هم نویسنده/ و هم شاعر/ غمام همدانی (موسی نثری)/ ملا پروین همدانی (هدایتی)/ جرعه فشانی بر خاک (قاسم برنا)/ سگیات (قاسم برنا)/ جراحان عالیقدر شهر ما (امیری گروسی)/ شاعر محبوب شهر ما/ اشعار (تابع، سپاسگزار، بطحائی، منادی)/ معرفی یک شاعر توانا/ دبیر همدانی/ بیوگرافی یک فرهنگی گرانقدر/ معرفی یک روحانی عالیقدر/ شعر (پوینده)/ ذوقی همدانی/ مختصری درباره دکتر هوشنگ کاوسی (م. اسماعیل ثابتی)/ شهر من همدان (م. اسماعیل ثابتی)/ بزرگترین شخصیت روحانی در غرب ایران (حضرت آیتالله آخوند ملا علی معصومی) [اختصاصی روی کاغذ مخصوص]/ اشعار و شرح حال شعرا (مسرور، طلایی، بلهی، علیاکبر ترکمان، سهایی، ساکت، مفتون، شایگان، صفاءالحق، راستی، آزاد، پروین اعتصامی، شریفیامینا، یاور، فریور، فرخ، کوثر،)/ شرح حال شیخالاسلام همدانی/ شرح حال میرزا حسن محزون/ فرهنگ عوام/ وضع کارگران شوروی رقتبار است/ شرح حال مجمع همدانی/ شرح حال غبار همدانی (م. کیوان)/ ماجرای سینما/ همدان شهر ابنسینا
ـ شماره اول، سال پانزدهم، شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۴۳، ۲۶ صفحه، (۱۸*۲۸)؛
بشر…؟ الانسان/ آنچه را که در انتخاب همسر بایستی در نظر داشت/ سوء سریره و بد زبانی/ نقش تمدن در ایجاد بیماریهای روانی/ صوفی(قاسم برنا)/ ضامن اجراء دستورات اخلاقی چیست؟ (محمدتقی یوسفیبرهانی)/ اشعار (پرتو، فرخ، فریو، شایگان)/ سخنوران و بزرگان همدان، امثال درباره نان و نمک/ آنچه درباره زن گفتهاند/ وجدان از نظر بزرگان/ تنقلات و بقیه مطالب پیشین.
***
اما از اتفاقات ناخوشآیند که در این سالها برای انتشار نشریه به وجود آمد، در پی کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ بود، که به تبع آن به دفتر نشریه ندای اکباتان حمله شد و کلیه اموال و اثاثیه آن را به غارت بردند و چندی هم حسین زرگریان بازداشت شد.
در سال ۱۳۳۷ «احمد نیکطلب» متخلص به «یاور» ـکه ادیبی فاضل و شاعری تواناستـ همکاری خود را به طور جدی با این جریده آغاز کرد و تا سال ۱۳۴۰ که تهران را برای ادامه زندگی انتخاب کرد، ادامه داشت. پس از مهاجرت یاور همدانی به تهران، مدیرمسئول جریده «سعید رحیمیان» را به سردبیری نشریه برگزید. سردبیری که به صورت جستهگریخته تا آخرین شماره روزنامه از هرگونه حمایت برای پویاتر شدن نشریه دریغ نکرد، اما آنچه جالب توجه است، تغییر مشی روزنامه بود که در این اوان به وجود آمد و از این شمارهها به بعد به جای چاپ مطالب روزنامههای مرکزنشین از نویسندگان بومی و یادداشتها و اشعاری در حوزهه استان بیشتر استفاده شد و نیز گاهی تعداد صفحات به ۶ صفحه تمام رنگی هم رسید.
روزنامه ندای اکباتان در سال ۱۳۵۴، برای بار دوم آماج حملات قرار گرفت و مانند بعضی از جراید کشور تعطیل شد، با این تفاوت که به صاحبامتیاز تعرضی صورت نگرفت، اما روزنامه تا اوایل سال ۱۳۵۷ در محاق توقیف ماند. تا اینکه قبل از حکومت موقت که مطبوعات آزاد شده بودند توانست فعالیت خود را از سر گیرد.
در اواسط سال ۱۳۶۷ حال مزاجی حسین زرگریان نامطلوب شد و رفتهرفته در سال بعد حال او رو به وخامت رفت، اما در این بین او نگران آینده ندای اکباتان بود؛ از آنرو سعید رحیمیان را مجدداً دعوت به همکاری کرد و او چون گذشته پاسخ مثبت داد و به چاپ روزنامه اهتمام ورزید، اما صاحبامتیاز به این نکته تنها بسنده نکرد و در نامهای به اداره کل ارشاد از آنان خواست چارهای برای ادامه نشریه بیندیشند و پیشنهاد داد که پس از درگذشت او اگر امتیاز روزنامه به کس دیگری انتقال پیدا کرد نامش به عنوان بنیانگذار روزنامه ندای اکباتان در شناسنامه نشریه درج شود. درخواستی که در سکوت و فراموشی گذشت و پیر مطبوعات طاقت نیاورد و در ساعت ۱۰ صبح شنبه، ۲۷ خرداد ۱۳۶۸ درگذشت. سردبیر با همکاری دیگر نویسندگان یک شماره به درگذشت وی اختصاص داد؛ و با آنکه زرگریان بارها توصیه کرده بود «که نگذارید روزنامه تعطیل شود» اما روزنامه تعطیل شد.