نوروز، تحول‌پذیری، آفرینش

0

*عاطفه کلهری

اسفند ماه که می‌رسد، زمانی که آفتاب می‌درخشد وگرما می‌بخشد و دیگر برف بر زمین دوامی ندارد، می‌گویند زمین نفس می‌کشد، زمانی که درختان از خواب بیدار می‌شوند و نهال‌های تازه پوست خود را می‌شکافند و سرسبزی می‌آورند نوید بهار است و نوروز…

طبیعتی را که در حال تغییر و تحول است، می‌بینیم و شگفت‌زده از حرکتی که آغاز می‌شود، این همان چرخه زیبای تکامل است.

نوروز این رسم ایرانی که سال‌هاست نوید سالی تازه را می‌دهد با نزدیک شدنش همه مردم را به تکاپو می‌اندازد. اما تغییر و تحول در انسان‌ها باید در درون هم اتفاق بیفتد، همراه با یک شادی بی‌پایان که زندگی را نشاط وگرما ببخشد.

از خانه تکانی و زدودن آلودگی‌ها تا خریدهای نوروزی و کاشتن سبزه که کهن‌ترین و بارزترین نمادی است که بر سر سفره هفت سین قرار می‌دهیم که نشانه زندگی و طراوت و سبزی است.

در قدیم مردم برای نشان دادن مرگ تمثیلی زمستان و آمدن فصل بهار و نوزایی طبیعت نمایش «کوسه گلین» راه می‌انداختند؛ کوسه گلین بر تاریخ کهن پایتخت تاریخ و تمدن ایران نقش بسته است و در زمان ساسانیان در همدان و ملایر اجرا می‌شد و پیام آور شادی و زندگی دوباره دیار الوند شده و پایان سردی را آواز می‌دهد، کوسه و کوسه‌زن وارد شهر می‌شدند و با ساز ودهل به هر خانه‌ای که وارد می‌شدند، با خود شادی می‌آوردند، با رقص و پایکوبی‌شان خنده بر لب می‌نشاندند و مردم شهر با بخشیدن پول و شیرینی به آن‌ها، نوروزخوان‌ها و کوسه گلین را خوش یمن می‌دانستند و اعتقاد داشتند خیر و برکت را به خانه‌هایشان می‌آوردند. کوسه گلین با لباس‌های جالبشان که تعدادی منگوله از آن آویزان بود و چوب بلندی که در دست داشتند که یک سرش برجسته بود و به آن «قورچنگ» می‌گفتند، ظاهر می‌شدند و زن کوسه هم روی لباس نمدی‌اش یک دامن کوتاه چیت گلدار می‌پوشید که به آن «تنبان قری» می‌گفتند و شعرهایی با مضمون طلب سلامتی، خیر وبرکت می‌خواندند. اما امروزه در میان فرهنگ مدرنیته رنگ باخته است و به چند روستا محدود شده است.

و آئین «تکم گردانی» که یادگاری کهن برای استقبال از نوروز است؛ تکه یا تکم در زبان آذری به معنای بز نر است، تکم‌چی‌ها با استفاده از چوب، عروسکی به شکل بز درست می‌کردند و به راه می‌افتادند و با شعرخوانی نوید بهار را می‌دادند.

چهارشنبه سوری که می‌آید با بازی‌های متنوعش شور وهیجان می‌آورد، قاشق‌زنی، بخت‌گشایی، کوزه شکستن، فال گرفتن و در نهایت برپاکردن آتش بر سر بام خانه‌ها که تعبیر آن این بوده است تا درگذشتگان با آتش برافروخته، خانه خود را پیدا کنند و برایشان در کنار دودکش‌ها آذوقه یا دانه گندم می‌گذاشتند.

در بعضی روستاها نیز نان گرده می‌پزند و سکه‌ای داخلش قرار می‌دهند و در روز سیزدهم فروردین در بین اقوام تقسیم می‌کنند و تا نوروز بعد به نشانه برکت و دشت سال نگه می‌دارند.

با خمیر نان عروسک‌های کوچی نیز درست می‌کنند و در ظرف نگهداری آرد می‌اندازند و معتقدند برکت و روزی را زیاد می‌کند.

و «سمنو پزان» که سرشار از اعتقادات معنوی و مذهبی است و سبدهای تخم‌مرغ‌های رنگ شده با پوست پیاز…

حضور آئین‌هایی که شادی مبتنی بر اندیشه و پاسداشت زندگی را نوید می‌دهند، برای شادمانی و زنده ماندن جامعه انسانی لازم است. پس نوروز به ایرانی‌ها گوشزد می‌کند که حقیقت در حرکت و تغییر است نه در سکون، یعنی به کمال رسیدن خود و پیوسته آفریدن و دیگر شدن و تحول‌پذیری، به همین دلیل در طول تاریخ برای تمام اقوام ایرانی مهم و قابل احترام بوده است و به بهترین شکل برگزار شده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.