وزن در موسیقی ایرانی

0

*علی پاشا رجبلو

*مدرس موسیقی

«امیرحسین آریان‌پور» از جامعه‌شناسان بنام ایران می‌نویسد: «وزن نوعی تناسب است، تناسب کیفیتی است حاصل از ادراک وحدت در میان اجزای متعدد. تناسب اگر در مکان واقع شود آن را قرینه و اگر در زمان واقع شود وزن نامیده می‌شود». لغت‌نامه دهخدا در اهمیت وزن آن را از دو فن مهم علم موسیقی می‌داند. وزن تعادل بین نغمه‌های موسیقی است که در زمان‌های محدود از یکدیگر جدا شده و در ادامه با نظم خاص به صورت ادواری تکرار می‌شود که در موسیقی گذشته ما از آن به عنوان «ایقاع» یاد شده است. صفی الدین ارموی اندیشمند و عروض‌دان و موسیقیدان، در کتاب مقاصدالحان ایقاع را اینگونه تعریف می‌کند: «و ایقاع جماعتی نقرات (ضربه‌ها) باشند که میان آن‌ها زمان‌های معین محدود واقع شود مشتمل بر ادواری چند متساوی در کمیت بر اوضاع مخصوصی که ادراک تساوی آن به طبع سلیم توان کرد». به عبارت دیگر وزن، توالی ضربآهنگ‌های بین کشش‌های موسیقی در یک زمان مشخص با شدت نواخت‌های مختلف و رعایت آکسان‌ها است که در نهایت یک  موسیقی موزون شکل می‌گیرد.

شاید دوست بدارید :

متاسفانه همان‌طور که فراگیری  موسیقی در چند دهه اخیر  برای آسان فراگرفتن آن از ابزاری به نام «نتاسیون» استفاده شده است ، برای سهولت آموزش وزن نیز از نگاه غربی آن استفاده  می‌شود. و این در حالی است که هیچگاه نتاسیون نمی‌تواند بسیاری از ویژگی‌ها و ساختار و ظرافت‌های موسیقی ایرانی را ثبت کند و نگاه موسیقی غربی از وزن در موسیقی با وزن در موسیقی دستگاهی – ردیف تفاوت‌های ماهوی دارد .

 

موسیقی دستگاهی ایران بر اساس پیوستگی گوشه‌های مختلف در محدوده دانگ‌ها در دو بخش گوشه‌های آوازی و قطعات ضربی شکل گرفته است که با توجه به تقسیم‌بندی و تعریف وزن در موسیقی غربی، بسیاری از گوشه‌های موسیقی آوازی  ایران دارای وزن نیستند. این در حالی است  که بخش بزرگی از گوشه‌های آوازی که در ظاهر امر دارای وزن نیستند نیز  وزن درونی و نهفته در خود را دارند که به طور دائم و فارغ از یک کلیشه ثابت، در حال تغییر است. به طور مثال می‌توان از گردش زمین به دور خورشید که بر اساس یک ریتم و وزن انجام می‌شود اما گویی یک وزن درونی در این حرکت وجود دارد که هر روز ، خورشید از یک جای دیگر غروب و یا طلوع می‌کند، سخن گفت. همچنین سعی و تلاش در مطابقت دادن هجاهای سه گانه ادبیات (کوتاه، بلند و کشیده) با کشش‌هایی چون چنگ، سیاه و سیاه نقطه‌دار، هیچ‌گونه تناسبی با وزن در موسیقی ایران ندارد و نمی‌توان بر اساس میزان‌بندی‌های مرسوم  ۲/۴ ، ۳/۴ و یا ۴/۴ و یا ترکیبی موسیقی غرب، به درک درستی از مفهوم وزن و ریتم در موسیقی ایرانی دست یافت. «وزن در ردیف عامل تعادل احساس و ادراک ملودی است که در درون موسیقی به روانی نهفته است و به همراه آهنگ جلوه می‌کند». (مجید کیانی )

وزن در یک روند تاریخی طولانی به تدریج  به تکامل رسیده است. ضرورت آشنا شدن با این مفهوم و به کارگیری دقیق آن، می‌تواند تاثیر مهم در اجرا، ساخت و ارائه آثار موسیقایی را فراهم سازد. در این راستا، برگزاری کلاس‌های آموزشی و کارگاهی  و همچنین اهتمام مدرسین در شناخت بیشتر از وزن از نگاه موسیقی ایرانی در کلاس‌های آموزشی بسیار اهمیت دارد .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.