کیش شخصیت در هنر موسیقی ایران

0

*علی پاشا رجبلو

*مدرس موسیقی

هنر موسیقی ایران که در مجموعه‌ای بی‌نظیر  به نام هفت دستگاه موسیقی ایران ( ردیف ) متبلور شده است، در یک روند طولانی چند هزار ساله، متاثر از تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر اساس نیازهای مادی و معنوی مردم  ایران،  به تدریج شکل گرفته و به تکامل رسیده است. در این میان استادان و اندیشمندان موسیقی با مطالعه و پژوهش در ابعاد مختلف نظری و عملی موسیقی، توانسته‌اند نقش مهمی در شکل‌گیری، حفظ و اشاعه آن داشته باشند. این تحولات گاهی کند و گاه سریع‌تر صورت گرفته است اما همواره روندی تکاملی خود را حفظ کرده که نقش  و حضور استادان و اندیشمندان موسیقی در این میان غیر قابل انکار است، اما این بدان معنا نیست که این تحولات به صورت «خلق الساعه» و توسط  فرد خاصی، بدون داشته‌ها و پیشینه ای که از گذشتگان ما وجود داشته و شکل گرفته، به وجود آمده باشند.

پدیده کیش شخصیت که با استفاده از تبلیغات چند وجهی برای بزرگ‌نمایی فرد خاص در عرصه سیاست و هنر، شکل می‌گیرد،  تفکر خطرناک و زیان آوری است که معمولا به جای یک نگاه عمیق  اندیشه سیاسی و یا  اندیشه هنری افراد، به تعریف و تمجید غیر واقعی و گاه رویاپردازانه و احساسی و غیرمتعارف آن‌ها می‌پردازد. در هنر موسیقی به خصوص در چند دهه اخیر تاریخ معاصر ایران، عده‌ای آگاهانه و گاه از روی ناآگاهی، در بزرگ‌نمایی و تعریف و تمجید از استادان خاص، به دنبال بت‌سازی و مقدس کردن یک فرد (کیش شخصیت)،  با استفاده از القاب کاذب به هنرمند و یا هنرمندان این عرصه، به دنبال یک تفکر یک سویه بوده‌اند که مانع هرگونه نقد و تجزیه تحلیل می‌شود و باعث شکل‌گیری اشکالی از هنرهای ساختگی و مضر چون «خواننده سالاری» و «نوازنده سالاری» شده که خسارات جبران‌ناپذیری به ساختار و ماهیت موسیقی ایران، وارد کرده است. در صورتی که بسیاری از آثار هنری و به ویژه موسیقایی در مشرق زمین، دستاورد و ثمره کار مشترک تاریخی همه استادان و اندیشمندان ایرانی در روند تاریخی آن بوده است که امروزه به امانت به ما سپرده شده و به واقع  ما نمی‌دانیم که این داشته های امروز ما را، چه افرادی آفریده‌اند.

شاید دوست بدارید :

همانطور که بناهای تاریخی در معماری ایرانی را فرد خاصی به وجود نیاورده است و حاصل کار بسیاری از سازندگان و  استادانی چون طراح ها، بناها، کچ کارها، کاشی کارها،  ظریف کارها بر اساس داشته‌های قبلی از گذشتگان خود بوده است، هنر موسیقی نیز، دستاوردی تاریخی است که شکل‌گیری آن فردی نیست و البته ما می‌توانیم همچون گذشتگان خود، در حفظ و رشد و تکامل و ماندگاری آن نقش داشته باشیم .

این طرز نگرش که بخواهیم با بت‌سازی و بزرگ‌نمایی  و با استفاده از مافیای قدرت موسیقی و در اختیار قرار دادن امکانات فنی و فضاهای فرهنگی هنری، استفاده از شبکه‌های مجازی و عوامل این‌گونه، فرد خاصی را به شهرت برسانیم، اگرچه در کوتاه‌مدت، باعث دیده شدن و اشتهار آن  شخص خواهد شد  اما هیچگاه نمی‌تواند  باعث ماندگاری و یا حتی تاثیرگذاری مثبتی از وی شود، بلکه بیشتر تاثیر منفی و مخربی را به همراه خواهد داشت. شکل‌گیری آثار موسیقایی کم ارزش و عامه پسند، انزوا و گمنام ماندن استادان زحمتکش عرصه موسیقی، شکل‌گیری یک نظام مافیایی موسیقی، ‌کمرنگ شدن عرصه پژوهش، تحقیق و تجزیه تحلیل، سرخوردگی بسیاری از هنرمندان جوان به علت حمایت و دیده نشدن و گمنامی، از تاثیرات مخرب و منفی نگاه مطلق‌گرایانه‌ای است که حاصل بی‌توجهی به ماهیت هنر موسیقی و اشاعه و ترویج بزرگ نمایی کاذب، است.

در هنرهای مشرق زمین و به ویژه هنر موسیقی ایران، همه استادان هرکدام جایگاه خاصی دارند و مقایسه هنرمندان با یکدیگر معمولا کار عوام است و از سویی دلبستگی و علاقه به استاد خاص که بر اساس سلیقه‌ها و حسن انتخاب و دانش و دانسته‌های فردی ما، به وجود می‌آید، نیز اشکالی ندارد اما نکته باریک‌تر از مو این‌جاست که نباید تصور کنیم که باقی ماندن هنر موسیقی ایران به خاطر حضور و  حیات استاد خاصی بوده  و یا با مرگ یک استاد، تداوم و ماندگاری هنر موسیقی به خطر خواهد افتاد. همانطوری‌که در تاریخ معاصر موسیقی  چند دهه گذشته ایران در عرصه موسیقی،  استادان بزرگی چون میرزا عبدالله، حسینقلی خان، عبدالله دوامی، ابوالحسن صبا، حبیب سماعی، درویش خان، سید حسین طاهرزاده، نورعلی خان برومند، قمرالملوک وزیری، عبدالنقی وزیری، روح الله خالقی، تاج اصفهانی، اقبال آذر و بسیاری از بزرگان و تاثیرگذاران این عرصه در خاک خفته اند، اما همچنان این راه با استادان و پژوهشگران دیگر این عرصه ادامه داشته و همچنان ادامه خواهد یافت .

تاریخ پر افت و خیز هنر موسیقی ایران نشان داده حتی حضور انواع موسیقی‌های غیر هنری و مردم پسند،  ورود انواع موسیقی های وارداتی و شکل‌گیری موسیقی‌های ترکیبی و تلفیقی، هم نتوانسته از ماندگاری هنر جدی موسیقی ایرانی جلوگیری کند چراکه ماهیت همه هنرهای جدی به سمت رشد و تکامل است و عوامل منفی و مثبت اجتماعی تاریخی و انسانی، فقط می‌تواند در تسریع و یا  تعویق تحولات آن، موثر باشند. عبدالله دوامی استاد بزرگ موسیقی ایران می‌گوید: ممکن است هنر موسیقی ایران به اندازه تار مویی شود ولی این تار مو هیچگاه بریده نخواهد شد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.