*تورج صفری
*روزنامهنگار
این روزها شاهد هجمه هایی غیر منطقی به مبحث اجرای ضوابط حفاظت از بافت تاریخی شهر همدان در رسانهها و فضای مجازی استان هستیم که بخشی به علت ناآگاهی و بخشی برگرفته از فرافکنی اشخاص حقیقی و حقوقی در این موضوع است.
نگارنده قصد دارد ضمن تشریح برخی قوانین و مقررات مربوطه، به شرح وظایف دستگاههای متولی در این خصوص پرداخته تا علاوه بر روشنگری اذهان عمومی، مطالبی در جهت یادآوری و اهمیت بهرهبرداری و استفاده صحیح از بافتهای شهری با رویکرد هویت تاریخی شهرها را بیان کند که با پیروی از شرایط فرهنگی، تاریخی، اقلیمی و اقتصادی مناطق مختلف میتواند به عنوان یک ظرفیت بالقوه، علاوه بر احیای بافتهای ناکارآمد شهری با حفظ میراث گذشتگان به عنوان جاذبههای گردشگری در شهرها و مناطق مختلف جمعیتی به شمار آیند. در این یادداشت سعی بر ارائه راهکارها و پیشنهاداتی در زمینه بهرهمندی از آثار و بافتهای قدیمی و جذب گردشگر در شهر همدان است.
سال ۹۳ بود که خبر رسید که سند ملی «احیا، بهسازی و نوسازی بافتهای ناکارآمد شهری» با هدف تعامل و تفاهم دستگاههای اجرایی از جمله وزارت راه و شهرسازی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت کشور و به استناد ماده ۱۶ قانون حمایت از احیا، بهسازی و نوسازی بافتهای ناکارآمد شهری تهیه شده و نخستین سند در سطح ملی است که با تفاهم و تعامل سه دستگاه اجرایی قرار است با ایجاد مدیریتی یکپارچه علاوه بر حفظ و احیا، بهسازی و نوسازی بافتهای ناکارآمد شهری به مرتفع کردن مصائب این پهنهها بپردازد. آییننامه اجرایی بند (ج) ماده (۱۶۶) قانون برنامه سوم توسعه به موضوع بافتهای تاریخی میپرداخت و در آن تأکید شده بود که محدوده بافت تاریخی را سازمان میراث فرهنگی تعیین کند و با ضوابط حفاظتی به دستگاههای مربوطه ابلاغ کند. در برنامه چهارم توسعه هم در اوایل سال ۸۸ محدوده ۱۰۵ شهر تاریخی ابلاغ شد. در واقع قانونگذار تعیین حدود شهرهای تاریخی را در اختیار سازمان میراث فرهنگی گذاشته که با قانون اساسنامه هم انطباق دارد. در ابتدا حدود ۴۰۰ شهر مد نظر بود اما سازمان میراث فرهنگی توانست به تعیین حدود ۱۰۵ شهر برسد و در تاریخ ۲۴ اسفند سال ۸۸ این حدود را ابلاغ کند. در سال ۸۹ هرچند یکسال هم برنامه چهارم تمدید شده بود اما به دلیل جابه جایی سازمان میراث فرهنگی به شیراز مجموعههای زیر ربط این سازمان از هم پاشید و تعیین حدود شهرهای تاریخی ابتر ماند و در نهایت در دولت یازدهم تعیین محدوده بافت تاریخی ۱۶۸ شهر انجام شد.
در حال حاضر دو تعریف وجود دارد؛ یکی بافت تاریخی که در ضوابط حفاظتی سازمان میراث فرهنگی سال ۸۸ با محدوده ۱۰۵ شهر ابلاغ شده و دیگری بافت فرسوده که به شهرسازی مربوط میشود که در قانون احیا، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده ماده ۱۶ تعریف شده است. سند راهبردی احیا، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری توسط شرکت عمران و بهسازی به نمایندگی وزارت راه و شهرسازی تهیه میشود و با هماهنگی و مشورت سازمان میراث فرهنگی، وزارت کشور و شورای عالی استانها به تصویب هیئت وزیران میرسد. از سال ۹۰ عمران و بهسازیها تلاش کردند تا در دولت دهم این سند ملی و راهبردی تهیه شود که تا سال ۹۲ تلاشهایشان به تهیه موادی در سند ختم شد اما به دلیل آشفتگی آن سالها به نتیجه نرسید. در سال ۹۲ که دکتر «محمد سعید ایزدی» معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شد این بحث را خیلی جدی گرفت و از همه دستگاههای اجرایی دخیل در تهیه سند خواست تا کارشناسان مربوطه را جهت پیگیری معرفی کنند. به طور دقیق و صریح حضور سازمان میراث فرهنگی در این سند به این دلیل بود که بخشی از بافتهای فرسوده و ناکارآمد درست یا غلط با محدوده تاریخی شهری همپوشانی داشت و برای اینکه این دو خلط نشود و اختلالی در وضعیت دستگاههای مختلف ایجاد نکند باید سازمان میراث فرهنگی هم دخیل میشد. نکات ویژهای در این سند برای نخستین بار در خصوص حفظ و احیای پایدار میراث فرهنگی درج شده است که به تصویب هیأت وزیران رسیده است. از جمله تعاریف احیا و بهسازی بر چارچوب حفظ میراث فرهنگی و منطبق با تعاریف ملی و بینالمللی. همچنین از تک بناها تا مجموعهی بنا، محله و عرصههای تاریخی در این سند هویت و موجودیت شناخته شده دارند و حفاظت از آن الزامی و بر عهده تمامی دستگاههای متولی است.
با نگاهی به مقررات و ضوابط مطروحه در مییابیم که حفظ بافت تاریخی شهرها نه فقط بر عهده میراث فرهنگی که در جمله وظایف سایر دستگاههای متولی در مدیریت شهری نیز قرار می گیرد و باید دید آیا این دستگاهها به درستی وظایف خود در این حوزه را انجام دادهاند یا خیر.
موضوعی که در خصوص بافت تاریخی یا همان هسته اولیه شهر همدان وجود دارد، نبود برنامهریزیهای مناسب و آیندهنگری در سالهای دور به جهت ساماندهی و تمرکز زدایی از این هسته اولیه بوده است. فارغ از اینکه به عنوان یک بافت تاریخی به این موضوع نگاه کنیم، در اصول مدیریت شهری و شهرسازی، منطق حکم میکند تمرکز جمعیت و برنامه گسترش شهر به دلایل متعددی از هسته مرکزی شهر دور شده و با ایجاد شهرکهای اقماری، شهر با فاصله ای مناسب از هسته مرکزی آن گسترش یابد. متاسفانه با نگاهی به وضعیت موجود در شهر همدان شاهد هستیم نه تنها این امر صورت نپذیرفته بلکه عملا با اقدامات نسنجیده و غیراصولی شاهد ساخت و سازهای غیر اصولی و در نتیجه گسترش جمعیت و افزایش تردد و ترافیک در بافت اولیه شهر هستیم.
نکته جالب در این موضوع اینکه در حال حاضر مدیریت شهری همچنان اصرار بر تکرار اشتباهات گذشته را دارند و جالبتر اینکه در این روزها میشنویم مسئولین شهری و برخی از اعضای شورای شهر با انتقاد از نظارت و اعمال ضوابط توسط میراث فرهنگی در بافت شهر به دنبال توجیه اقدامات خلاف واقع در بافت تاریخی شهر بر خلاف رسالت قانونی خود هستند که این موضوع نیز در جای خود تامل برانگیز است. اینکه با دستاویز قرار دادن نارضایتی عمومی شهروندان (البته بخوانید برخی انبوهسازان) و همچنین افزایش قیمت مسکن به دلیل اجرای ضوابط میراث فرهنگی در بافت تاریخی! به دنبال فرار از پاسخگویی و حذف بافت تاریخی شهر هستند جای بسی تاسف است.
بهتر است به آن عضو شورای شهر که اظهار میکند برای حفظ بافت تاریخی شهر همدان دیر شده است یادآور شویم بافت تاریخی همدان که در دل خود بازار تاریخی، محوطه باستانی هگمتانه، مسجد جامع و بسیار بناهای واجد ارزش را به صورت نهان و آشکار دارد، یکی از ارزشمندترین بافتهای تاریخی کشور بوده و هرچند به علت غفلت و بیتوجهی مسئولینی که چنین میاندیشیدهاند دچار صدماتی جبران ناپذیر شده است اما این بافت هنوز هویت دارد و هویت میبخشد.
متاسفانه این نوع نگرش در مدیریت شهری موجب شده بسیاری از محلات قدیمی و واجد ارزش از بین بروند و یا در آستانه نابودی قرار گیرند. یادمان نرفته که همین چند وقت پیش تیغههای ماشین آلات مکانیکی، خشت خشت خانههای تاریخی محله کبابیان را به تلی خاک بدل کردند و چه جراحت سنگینی بر بدنه بافت تاریخی وارد آوردند. تقاضا داریم به جای اینکه دغدغهمند انبوهسازی و انبوهسازان در دل این بافت تاریخی باشیم به فکر حفظ این میراث گرانبها برای آیندگان بوده و یک بار برای همیشه و در این فرصتی که پیش آمده با نگاه مسئولانه به فکر نجات و احیای هویت تاریخی شهرمان باشیم و به وظایف خود در قبال آیندگان به درستی عمل کنیم. دغدغهمان را برای توسعه شهر در زمان مناسب و در مکان مناسب به کار گیریم و شهرسازی و مدرنیته را به سمت و سوی حاشیهنشینهای شهر هدایت کنیم تا شاید آنها نیز از حاشیهنشینی نجات یابند.