*فاطمه کاظمی
*روزنامهنگار
پنجشنبه هفته گذشته نشست ویژه شاهنامهخوانی انجمن چکاد با سخنرانی دکتر «مریم اسمعلیپور» با عنوان «پیوند گردیه در شاهنامه با آتنا در اساطیر یونان» در شهر کتاب همدان برگزار شد. همچنین در این نشست، به مناسبت ۱۰ بهمن ماه؛ روز جشن سده، دکتر «ویدا نداف» و «حسین زندی» مطالبی در این خصوص بیان کردند. مراسم با شاهنامهخوانی بخشی از داستان سیاوخش توسط «محمد افشار» مسئول انجمن شاهنامهخوانی چکاد همدان، ادامه یافت و پایانبخش مراسم اجرای موسیقی با نوازندگی تار «نیما کوثری» در دستگاه ماهور بود.
شباهتهای گردیه و آتنا
اسمعلیپور در بخشی از صحبتهایش درباره شباهتهای گردیه و آتنا شخصیتهای زن شاهنامه و اساطیر یونان گفت: گردیه و آتنا هر دو به تبار پدرشان وابسته هستند، آتنا شخصیتی است که مردوار است و عزیزکرده پدر محسوب میشود. آتنا شهر آتن را در جنگ تروا نجات میدهد آتنا سواران را اسب چوبی وارد شهر آتن میکند و باعث حفظ شهر آتن میشود. پدر گردیه نیز حاکم ری است و او همه تلاشش را میکند تا ری را حفظ کند چون ری نماد همان پدر است که باید حفظ شود. او همه تلاشش را برای حفظ خاندان پدر انجام میدهد. او برادر را از جنگ با خسرو نهی میکند چون میداند که اگر به جنگ خسرو برود ری را با خاک یکسان میکند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از شباهتهای این دو شخصیت تلاش آنها برای حفظ شهرهایشان است. زمانی که گردیه به همسری خسرو درمیآید، خسرو یک مرد تنگنظر، بینی کج، روی زرد، بداندیش و دل پر ز درد است اما گردیه با زیرکی کاری میکند که خسرو را از حاکمیت ری عزل کنند و این تلاش گردیه برای حفظ ری است. آتنا نیز برای حفظ آتن چنین کاری انجام میدهد.
این پژوهشگر گفت: از آنجا که این الگوها به صورت اساطیری تکرار میشود، میتوان ویژگیهای مختلف این شخصیتها را به یکدیگر نسبت داد. میتوان گردیه را نماد و نمود اسطوره آتنا در شاهنامه دانست. ضمن اینکه شاهنامه یک اثر حماسی است و حماسه و اسطوره با هم تطبیق پیدا میکنند.
درباره جشن سده
نداف نیز درباره جشن سده توضیح داد: جشن سده مانند جشن نوروز و مهرگان از جشنهای بزرگ ایرانیان است و در روز ده بهمن آتش میافروزند. واژه سده از صد در زبان پهلوی گرفته شده است. ایرانیان باستان سال را به دو فصل تابستان و زمستان تقسیم میکردند که تابستان از اول فرودین آغاز میشد و تا پایان مهرماه ادامه داشت و فصل زمستان از آغاز آپیان تا پایان اسفند را شامل میشد. صد روز که از زمستان میگذشت، صدمین روز را جشن میگرفتند و این جشن را جشن سده مینامیدند.
وی توضیح داد: در این روز سرما کاهش پیدا میکرد و جوانان و نوجوانان به صحرا و دشت میرفتند و خار و خاشاک جمعآوری میکردند و با فرارسیدن شب آتش بزرگی میافروختند که به امید افزایش روشنایی بود و به شادمانی میپرداختند.
نداف ادامه داد: از شب یلدا تا بیست اسفند را به دو چله تقسیم میکردند و چهلمین روز بعد از یلدا به عنوان جشن سده نامگذاری میشد. از بیست اسفند به بعد هم آئینهای نوروزی آغاز میشد.
وی با بیان اینکه روایت دیگری از جشن سده وجود دارد که «هوشنگ پیشدادی» مطرح کرده، افزود: این روز را روز پدید آمدن آتش میدانند و زرتشتیان در این روز با افروختن آتش این روز را جشن میگیرند. از چند روز قبل جوانان و نوجوانان هیزم جمع میکنند و به محل برگزاری جشن میآورند و تودهای از هیزم درست میکنند و از بامداد روز جشن، بانوان زرتشتی در محل برگزاری جشن حضور پیدا میکنند و با کمک یکدیگر آش مخصوصی به نام «سیرو» و خوراکی سنتی تهیه میکنند. در جشن سده دو تن از موبدان زرتشی همراه با ده موبد دیگر آتش آتشگاه را به محل تجمع هیزم میبرند و به آن میزنند و آتش جشن را فراهم میکنند و به شادی میپردازند و نیایش میخوانند. این نیایش بخشی از یسنای اوستاست.
دلایل برپایی جشن سده
زندی نیز درباره جشن سده گفت: پژوهشگران و منابع مورد استفاده آنها دلایل متعددی برای برگزاری جشن سده و چگونگی برپا داشتن و به وجود آمدن آن عنوان کردهاند اما هیچ یک از این دلیلها را نمیتوان با قاطعیت پذیرفت. آنچه مسلم است اینکه طی هزاران سال این جشن ملی توسط همه ساکنان فلات ایران، درخور موقعیت جغرافیایی خود و با باورهای دینی و قومی خاص آن منطقه برگزار میشود. از همین روی به سبب تغییر نام و دگرگونی و آمیخته شدن این جشنها با آیینهای دینی نمیتوان آن را تنها به یک قوم یا یک دین نسبت داد. این جشن با نامهایی چون سده، هله هله، چله کوچک، کرده، جشن چوپانان، سده سوزی و موارد دیگر با اندکی تفاوت در جغرافیای ایران بزرگ برگزار میشود. یکی از این جشنها مراسم عروسی پیرشالیار هورامی (پیر شهریار اورامی) است که در روستای اورامان تخت کردستان در روز چهارشنبهای که به نیمه بهمن ماه نزدیک است، آغاز میشود و تا سه روز ادامه دارد.
وی ادامه داد: پیر در باور ایرانیان به معنای راهبر، مراد و بزرگ است و در غرب ایران از قرن اول هجری افراد زیادی با عنوان پیر، وظیفه رهبری و جلوداری جنبشهای اجتماعی و گاه مذهبی منطقه را به دوش میکشیدند. این پیرها به ۹۹ پیر شاهو معروفند؛ پیرحیات ماچینی، پیرتیمور اورامی، پیرتهماسب کرمانی، پیررستم، پیرزرین، پیرهجیج، پیرشالیار اول، دوم و سوم و موارد دیگر از آن جملهاند. گفته میشود این جشن به مناسبت ازدواج پیر شالیار با دختر حاکم بخارا شاه بهارخاتون روی داده، اما شواهد نشان دهنده آن است که این جشن جز موارد اندک، تفاوتی با سده ندارد.
این فعال فرهنگی توضیح داد: پیر شالیار اول از بزرگان باطنیان غرب ایران (جامعه یارسان و دراویش قادری) بوده و پیروانش او را صاحب کرامات و شفادهنده بیماران میدانند. کتابی از او با عنوان معرفت پیر شالیار به جا مانده و پیروان پیر بر این باورند که غیر نباید آن را ببیند، البته به طور یقین نمیتوان گفت این کتاب اثر کدام پیر شهریار است.
زندی با بیان اینکه برخی صاحبنظران معتقدند پیر شالیار اول زرتشتی بوده است و این جشن را جشنی زرتشتی میخوانند، ادامه داد: اما اعمالی مانند قربانی کردن گوسفند و گاو که در آیین زرتشت منع شده است و برخی باورهای دیگر، همچنین تنوع مذهبی و وجود ادیان کهن در منطقه مانند صابیین، ایزدیها، ملک طاووسیها، یارسانها و دیگر دراویش که بیشتر ریشه باستانی دارند و از سوی دیگر توجه به این نکته که در دوره ساسانیان مردم منطقه دین غیر زرتشتی داشتهاند و چگونه پس از حمله اعراب زرتشتی شدهاند؟ برای این نظر جای پرسش باقی میگذارد.
وی تصریح کرد: زندهیاد رشید یاسمی «پیر شالیار را همان هوشنگ پیشدادی میداند» بدین اعتبار که روح هوشنگ پیشدادی در پیرشالیار حلول کرده است. این باور کهن که روح از جسمی به جسم دیگر یا از انسانی به انسان دیگر حلول میکند هنوز در بین برخی ایرانیان به ویژه ساکنان این دیار رواج دارد. از عناصر مقدس در جشن پیر شالیار آتش است که در روز جشن آتشی برمیافروزند و صدها نفر به دور آن حلقه زده و دف زنان به رقص و شادمانی میپردازند. همچون جشن تیرگان و آبریزگان که آب عنصر مقدسی است، در این جشن نیز آتش حائز اهمیت است. جشن سده را جشن آتش میخوانند.
زندی تأکید کرد: این جشن چون جشنی همگانی است، همه مردم در آن شرکت میکنند و مشتاقانی از دیگر نقاط به هورامان میآیند. مردم روستا از محصولات خود آش میپزند تا مهمانهای پیر، گرسنه نمانند. همچنین از گردوهایی که محصول همان سال است و از درختان مقدسی چیده شده که هر یک به نام یکی از ۹۹ پیر کاشته شدهاند، به درب خانههای روستاییان میبرند و با آداب مخصوص تقسیم میکنند. موارد دیگری وجود دارد که همانندی این جشنها را نشان میدهد اما این جشن هر طور که برگزار شود، ریشه در باورهای کهن این سرزمین دارد و سرمایهی فرهنگی این کشور هستند و نباید تنها به جنبههای خرافی و یا متافیزیکی آن توجه بیشتری نشان داد، بلکه میتوان با ثبت جهانی این جشنها به توانمندیهای گردشگری مناطقی که این خرده فرهنگها در پاس داشته میشود، افزود و هم جایگاه از دست رفته شادی، شادمانی، جشن و سرور را در ایران باز یافت.
+++سوتیتر
زندی: اعمالی مانند قربانی کردن گوسفند و گاو که در آیین زرتشت منع شده است و برخی باورهای دیگر، همچنین تنوع مذهبی و وجود ادیان کهن در منطقه مانند صابیین، ایزدیها، ملک طاووسیها، یارسانها و دیگر دراویش که بیشتر ریشه باستانی دارند و از سوی دیگر توجه به این نکته که در دوره ساسانیان مردم منطقه دین غیر زرتشتی داشتهاند.