تامین مسکن بهانه طرفداران الحاق
نسرین زندی
یکی از بهانههایی که طرفداران الحاق برای تحریک افکار عمومی مطرح میکند مشکل کمبود مسکن در شهر همدان است. این در حالی است که کارشناسان معتقدند الحاق به اندازه نیاز باید باشد و زیادهخواهی و افراط شهر را به سمت بحران خواهد برد. یکی از کسانی که با الحاق بیش از حد مخالف است دکتر داود احمدی است. اگر چه او امروز شهردار شهر جورقان است اما بهعنوان یک معمار از منظر شهرسازی و معماری به صورت تخصصی به این موضوع میپردازد.
داود احمدی با اشاره به آمارهای رسمی متقاضیان مسکن در کشور میگوید: آمار رسمی نشان میدهد تعداد اجارهنشینها درسال ۱۳۶۵ در ایران ۱۲ درصد بوده در سال ۱۳۸۵ به ۲۵ درصد رسیده است. در سال ۱۳۹۰ حدود ۲۷ درصد و در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ هم ۳۸ درصد درگیر اجارهنشینی بودهاند. جمعیتی حدود ۳۰ یا ۳۲ میلیون نفر درگیر شدهاند. هزینه مسکن در کشور ما تقریبا دوبرابر متوسط جهانی است و البته این آمار در مناطق شهری بیشتر است من در آمار ۴۳ درصد را هم دیدهام. این عدد در استان تهران تقریبا ۴۵ درصد و در استان اردبیل نزدیک ۷۰ درصد است و در استان اردبیل مشکل مسکن به آن صورت وجود ندارد. آمارها همدان را حدود ۶۷ یا ۶۸ درصد نشان میدهد.
او با اشاره به وضعیت سایر کشورها در این زمینه میگوید: اگر بخواهیم همین میزان را با سایر کشورها مقایسه کنیم کشورهای توسعهیافته مثل سوئد، سوئیس و آلمان تقریبا ۴۰ درصد مردم مالک هستند و حدود ۶۰ درصد مردم مستاجر هستند. برخی از کشورها هم مانند رومانی درصد مالکیتشان بالاست که ۹۶ درصد مردم آن مسکن دارند و یا اسلوواکی که حدود ۹۰ درصد مردم مالک هستند.
او با اشاره به نبود نگاه تخصصی در این حوزه میگوید: باید نگاه اساسی به چالش مسکن در ایران داشتهباشیم. چه اتفاقی افتاده که در کشور ما حدود ۴۰ درصد مستاجر هستند و طبقات متوسط به پایین هم عمده هزینههایش مربوط به تامین مسکن است. در کلانشهرهایی مثل تهران و یا شهرهای صنعتی که مهاجرپذیر هستند مردم برای تغییر شغل به آنجا میروند و نیاز به مسکن دارند. توجه به مقوله مسکن حاکمیتی است. ما تجربه کشورهای موفق در اروپا را دیدهایم برای املاک خالی مالیاتهای سنگین میگیرند.
از احمدی درباره بهانههای طرفداران الحاق در این باره میپرسم. او در پاسخ میگوید: اعدادی در همدان دیدم که ۴۵ هزار متقاضی مسکن هست اگر این عدد درست باشد فاجعه است از جمعیت ۵۵۰ هزار نفری همدان حدود ۱۷۰، ۸۰ هزار نفر فاقد مسکن هستند. البته سوال دیگری وجود دارد که این تعداد خانوار امروز کجا ساکن هستند؟ لازم است بر این اعداد و ارقام دقت بیشتری شود.
این معمار با اشاره به مباجث محیط زیستی در بحث الحاق ادامه میدهد: اما اینکه ما بدون توجه به موضوعات زیستمحیطی و رویکردهای اجتماعی به این بهانه بخواهیم چند هزار هکتار به یک شهر تاریخی الحاق کنیم مداقه بیشتری میخواهد. همدان تنها شهر تاریخی است که حداقل ۳۲ قرن نفس کشیدن در آن قطع نشده و این شهر در کشاورزی، دامداری و آب تابآور بوده است. امروز ما مشکل آب داریم در توسعه نامتوازن شهر شاهد مشکل بحران آب هستیم که برای حل این مشکل باید از شهرهای همجوار آب منتقل کنیم یا هزاران حلقه چاه بزنیم تا آب شرب را تامین کنیم. اینکه صدها هزار هکتار زمین کشاورزی را از بین بردیم هم چالش دیگری است.
احمدی به وضعیت جمعیت همدان نیز اشاره کرده و میگوید: اصلا قرار نیست خارج از ظرفیت یک منطقه جمعیت به آن تزریق کنیم مانند اتفاقی که برای تهران افتاده است و شخص اول اجرایی کشور هر روز از جابهجایی پایتخت سخن میگوید و میگوید توسعه تهران و ساخت شهر و شهرکهای اطراف آن غلط بوده و آن را به مرز انفجار رسانده است این درحالی است که تهران یکی از خوش آبوهواترین نقاط ایران بوده است. بنابراین ما این تجربه را نباید در شهر تاریخی مثل همدان تکرار کنیم. چه ضرورتی دارد که ما سرریز جمعیتی شهرهای غرب کشور را در همدان تجمیع کنیم؟ همدانی که صنعتی نیست و اقتصاد آن برپایه کشاورزی و گردشگری است.
او ادامه میدهد: خیلیها تمایل دارند در این حوزه سرمایهگذاری کنند اما آیا ما نباید به آینده نگاه بکنیم؟ زمینهای کشاورزی و اندک باغات ضلع شمالی شهر را به چه بهانهای میخواهیم از بین ببریم؟ مقوله حل بحران مسکن الزاما با تامین مسکن حل نمیشود. یزد نزدیک ۱۳ هزار هکتار است پس مردم در آنجا مشکل مسکن ندارند. کار بسیار سادهایست با یک جستجو قیمت مسکن را مشاهده کنید. یکی از مقولههای قیمتگذاری در حوزه صنعت زمین است. موضوعات و بخشهای دیگری هم هست که تاثیرگذاری مستقیم دارد و یک نکته خیلی مهم دیگر وجود دارد که آموزش و پرورشی که باید دولتی باشد به بخش خصوصی واگذار شده است و مسکن که باید بخش خصوصی باشد به حوزه دولتی تبدیل شده است. در ثبت نام خانهها اشتباهاتی رخ میدهد برخی از متقاضیانی که برای مسکن ثبت نام کردهاند خانه دارند.
او در پایان تجربه کشور عربستان را یادآوری کرده، میگوید: الحاق به اندازه نیاز باید باشد نه فراتر از آن.هیچ ضرورتی ندارد ما تاریخیترین شهر دنیا را به این اندازه توسعه بدهیم. همین کشور صعودی نمیتوانست مکه را توسعه دهد و آن را پایتخت قرار دهد؟ اینها آمدند ریاض را تاسیس و سرریز جمعیتی را منتقل کردند و گفتند ظرفیت مکه و مدینه به این اندازه است. ما در توسعه تهران، اصفهان، شیراز و یزد باید رهاوردها و تبعات را بشماریم. ما سرزمینهای گرم و حاصلخیز را رها کردیم ما باید جمعیت را به سرزمینهای جنوبی جایی که آب، خورشید و زندگی هست هدایت کنیم.