*سید محمد جواد حسینی مرصع
*کنشگر معماری و شهرسازی
بسیاری از شهرها گرداگرد یک هسته اولیه شکل گرفتهاند و توسعه و گسترش خود را به مرور زمان پیرامون این هسته به خود دیدهاند. این مسئله در شهرهایی که قدمت زیادی دارند منجر به ایجاد اختلاف تاریخی قابل ملاحظهای میان بافت هسته مرکزی با پیرامون میشود به طوری که هرچه از مرکز شهر به پیرامون حرکت کنیم بافت نوسازتر و تازه شکلیافتهتری مشاهده میشود. فرسودگی و قدمت بافت مرکزی شهر در اثر بیتوجهی و بیبرنامگی ابتدا در کالبد شهری و سپس در ساختار اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و در نهایت حتی در وضعیت زیست محیطی این بافت آثار منفی و زیانباری در پی دارد.
منطقهای از شهر که دچار فرسودگی کالبدی میشود به تدریج با جابجایی جمعیت مواجه خواهد شد به طوری که ساکنان بومی و اصیل منطقه با تخلیه محله قدیمی خود جای خود را به مهاجرانی میدهند که از اطراف و اکناف میآیند و قصد سکونت در مناطق ارزان قیمت شهر را دارند. در این شرایط مشکلات فرهنگی و معضلات و آسیبهای اجتماعی در کوچه پس کوچههای این مناطق جولان میدهد. کوچههایی که روزی بزرگان و ریشسفیدانشان هویت بخش شهر و ساکنان شان بودند در گردباد بی اصالتی در انتظار تخریب و پاکسازی هستند. رویکرد بیتوجهی و نظارهگر بر نابودی محلات قدیمی شهر، در دوره مدرن بدل به رویکرد پاکسازی و شهرسازی بولدزری شد و در بسیاری از شهرهای جهان در مناطق تاریخی شهری تخریب و از بین بردن بافت باارزش با هدف رفع مسائل و مشکلات پیش آمده صورت گرفت. در کشور ما نیز این رویکرد مصادیق زیادی دارد و در شهر همدان تخریب و پاکسازی محله جولان در دهههای اخیر با تفکری نزدیک به این شیوه شهرسازی رخ داد. اما این رویکرد با بیتوجهی به هویت و ارزشهای تاریخی و فرهنگی شهرها با پاک کردن صورت مسئله و ساختن محلات بی ریشه و اساس مورد نقد بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان حوزه شهر و شهرسازی قرار گرفت.
امروزه بازآفرینی شهری در بافت تاریخی رویکردی است که سعی دارد با دیدن جوانب مختلف و برای ابعاد مختلف مداخلات در مناطق تاریخی و مرکزی شهرها برنامهریزی و چاره اندیشی کند. در واقع بازآفرینی با توجه توامان به ابعاد کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی سعی در احیا، تجدید حیات و نوزایی شهری و یا به عبارتی به دنبال دوباره زنده شدن بافت شهر است و با هدف ساماندهی و ارتقای هویت تاریخی محلات که برخاسته از باورها و نیازهای ساکنین آن است مداخلات کالبدی و غیر کالبدی اعم از باز تعریف مرکز محلات و زیر محلات، ارتقای نظام دسترسی، افزایش سطح فضای سبز، توجه به عناصر تاریخی و ارزشمند، نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده و ارتقای حس تعلق ساکنین و تشویق به سکونت در این محلهها را ساماندهی کند.
در شهر همدان نیز به خاطر قدمت زیاد و تاریخی شهر شاهد وجود بافت تاریخی در هسته مرکزی شهر هستیم که در دل خود عناصر با ارزش تاریخی و فرهنگی را جای داده است؛ عناصری چون راسته بازارهای سنتی، مسجد جامع شهر، گنبد تاریخی علویان، تپه هگمتانه، محلات و مراکز محلههای قدیمی و صدها خانه و بنای با ارزش تاریخی دیگر به جا مانده از دورههای مختلف تاریخی که هر کدام به تنهایی و به کفایت میتوانند اهمیت پرداختن به وضعیت شهری این منطقه را به تصمیمسازان و برنامهریزان شهری گوشزد کنند.
متاسفانه وضعیت کنونی بافت مرکزی شهر همدان زیبنده این بافت با ارزش نیست. تخریب و پاکسازی بسیاری از خانهها و بناهای قدیمی و ساخت آپارتمانهای بد قواره و ناهماهنگ علاوه بر آلودگی بصری در این بافت منجر به به وجود آمدن حجم زیاد ترافیک وسایل نقلیه و در نتیجه آلودگی هوا و اختلال عملکردی در رفت و آمد شهروندان و ساکنان این محلات شده است.
به نظر میرسد تغییر رویکرد برنامهریزی شهری در این بافت به سوی بازآفرینی شهری میتواند مسیر اشتباه رفته را تا حدی اصلاح کند احیا بافت فرسوده و باز زندهسازی آن با روشهای مختلفی که متخصصان آن میتوانند به کار گیرند، میتواند علاوه بر کاستن از معضلات و مشکلات بافت فرسوده مرکزی، ظرفیتهای اقتصادی از جمله گردشگری و فرصتهای مربوط به آن را در این محلات آشکار سازند.