*امیرشهاب رضویان
*سینماگر همدانی
از اواسط فروردین ۸۵ برای فیلمبرداری فیلم «مینای شهر خاموش» در بم مستقر شده بودیم. سه سال از زلزله میگذشت و شهر همانی بود که سه سال پیش لرزیده بود، بخش بزرگی از شهر فقط تل خاک بود و تعدادی کانکس که مردم ناگزیر در آن زندگی میکردند. در بین این خرابیها مجموعهای اسکلت بتونی سر برافراشته بود که محصول فعالیت آقای شجریان بود و داشت باغ هنر بم را برای جوانان بم میساخت؛ پروژه بزرگی بود و باعث شده بود که آقای شجریان مرتب به بم بیاید، قول همکاری به او داده بودند و درگیرش کرده بودند و حالا خودش مانده بود و هواداران و دوستدارانش و هزینههای ساخت باغ هنر بم.

آن شب نمیدانستم که ممکن است آقای شجریان به پشت صحنه فیلم ما بیاید اما پیغامی رسید و شادمانمان کرد که آقای شجریان به دیدار آقای عزت الله انتظامی میآید. غروب روزی از روزهای خرداد ماه بود که بزرگمرد موسیقی ایران به دیدار بزرگمرد بازیگری ایران آمد، مهربان و صمیمی از راه رسید، انتظامی را بغل کرد و از دیدارش اظهار خوشحالی کرد، بعد از آن با تک تک بچهها سلام و علیک کرد. انگار سالهاست با همه آشناست، محترم بود و مهربان.
آقای شجریان آمده بود که از آقای انتظامی برای تکمیل باغ هنر بم کمک بگیرد، ساعتی با هم گپ زدند، محترمانه و رسمی. شجریان با انرژی از آینده میگفت و از آرزوهایش برای باغ هنر بم و انتظامی لبخند میزد و برایش آرزوی موفقیت میکرد. شجریان مثبت و امیدوار سخن میگفت و از روزهای بهتری میگفت که خواهد آمد و سعی داشت که انتظامی را هم با خود همراه کند. انتظامی هم با او همدلی میکرد اما انگار شرایط زمانه را منطقیتر میشناخت، نمیخواست از بدبینی اش بگوید، اما با اتمام پروژه به امید کمکهای دولتی چندان خوشبین نبود. در آخرین دقایق این دیدار عکسی جمعی با آقای شجریان گرفتیم که انتظامی در پایان گفت به افتخار آقای شجریان کف بزنیم و بعد آقای شجریان رفت. بادهای شبانه آغاز شده بود و آقای انتظامی تک و تنها روی یک صندلی بین نخلها نشسته بود. انگار نگران باغی بود که آقای شجریان میخواست بسازد.
بعد از آن شب آقای شجریان با این که امروز میدانیم که سالها بود که درگیر بیماری اش بود، چند سال دیگر برای تکمیل این طرح جنگید تا این که در دی ماه ۹۷ باغ هنر بم افتتاح شد. هر دوی این بزرگان روی در خاک کشیدهاند اما تاثیرشان بر هنر ایران باقی و پایاست.
یادشان گرامی.