همدان خط آسمان آرامی ندارد
*محمد قربانی
*معمار
آنجا که زمین تمام و آسمان آغاز میشود، خط آسمان نامیده میشود. مردمانی که در کنار دریا زندگی میکنند در جوار یک خط افق از جنس بینهایت قرار دارند و همین تاثیر گرافیکی و مفهوم گستردگی این خط بر روح و روان آدمی از ایشان آدمهایی صبور و با روحی گسترده میسازد. مفهوم پهناوری و بینهایت خط افق همانقدر روی شکلگیری و ادراک ایشان از هستی تاثیر میگذارد که کمتر آموزش مستقیم و مدرسهای میتواند بر شهروندان تاثیرگذار باشد.
همدان شهری است که از قدیم الایام به تاریخ و طبیعت خود مینازد. کوهایی برافراشته از هر طرف بر دیدگان شهروندان مینشسته و بسیاری کوهنوردان بومی و ملی و خارجی را به سمت خود میکشانده است. در شهرسازی مفهومی به نام «ایماژهای شهری» مطرح است که از آنها به عنوان تاثیرگذارترین عناصر خاطرهساز در شخصیت شهروندان نام برده میشود. مهمترین ایماژ طبیعی شهر همدان کوهستان الوند است. گویند «هر که آب الوند خورد، همدانی است». در کتابی میخواندم که یاغیای در لرستان طی سالیان متمادی توسط رضاخان برای دستگیری دنبال میشد و یک تنه در ارتش، رضا خان را آزار میداد. پس از سالیان دراز دستگیر شد و در دادگاه نظامی از وی پرسش شد چگونه بر ترس از حکومت در درونت غلبه میکردی. در پاسخ گفت: «همیشه به پهناوری و پذیرش کوهستان امیدوار بودم». اما زندگی در شهر و خاطره شهر بر ایماژهای آن استوار است؛ ایماژها عناصر شکل دهنده خاطره هستند. گاهی این ایماژها طبیعی هستند مانند کوهستان الوند و گاهی فضاهای شهری و آثار معماری اند چون آرامگاه بوعلی سینا.
شهروندی که در شهر زیست میکند بخش مهمی از ادراکات خوبش را از راه دیدن به دست میآورد. طراحی شهری نقش آن دارد که انرژیهای هستی و طبیعت و تاریخ را بر دیدگان شهروند بنشاند و ساختاری تولید کند که به واسطه آن ساختار رابطه بصری شهروند با عناصر تاریخی و فرهنگی و طبیعی و فضاهای اصیل گروهی و شهری بریده نشود. با توجه به شیب طبیعی زمین و توپوگرافی شهر بلندی ساختمانها و ارتفاع آنها طوری طراحی میشود که عناصر مرتفع در عمق لند اسکیپ و چشم انداز دور شهر- و حتی در ارتفاعات – قرار گیرند و از حضور آنها در عمق داخل بافت به ویژه در شهر کهن جلوگیری میشود. در صورت تجاوز به این ارتفاع در خط آسمان شهر، گویی شهروندان در چالههایی که با ساختمانهای مرتفع پیرامون محصور شدهاند، گرفتارند. محروم از دیدن کوههای همدان و سبزینگی و مانند این و از آنجا که تاثیر فضاهای شهری و گذرها و معماری روی انسان از جنس ناخوداگاه است، نوعی باور زندان – شهر در شهروندان شکل میگیرد. زندانی بودن در چالههای پر از بنا و محصور که برای دیدن آسمان چونان باید از عمق چاهی سر به بالا نگریست. همدان شهر طبیعت است؛ شهر الوند و شکوفههای آن است؛ شهر رودهای جاری چون الوسجرد که تمام مرکز محلههای قدیم و بافت معماری اصیل آن را با سبزینگی و طراوت خویش در هم می آمیخته است و به لحاظ بصری دید شهروند در محلات در امتداد رود الوسجرد به کوهها از جنوب و دشت پهناور سبز رنگ در شمال همدان کشیده میشده است. به بینهایتی سبز پای کوهها و به شادی رقص طبیعت پیرامون.
اما در وضعیت ساختوساز کنونی هر آنچه مد نظر آدمیان امروزی بوده منفعتطلبی شخصی و در نتیجه بیتوجهی به مفاهیم اصیل شهر تاریخی و طبیعی این ساختار را به هم زده و آن را تخریب کردهاند. ملاک ارتفاع بناها در ضوابط شهرداری همدان نه کیفیت زندگی بوده بلکه کمیتهای فیزیکی چون تناسب ارتفاع با عرض معابر برای دادن مجوز ارتفاع بناها جایگزین آن شده است. رود الوسجرد تبدیل به کانال فاضلاب پوشیده با بتن شده و بلندمرتبهسازیهای نابجا در دل بافت و به دور از مکانیابی مناسب در نقاط مناسب شهر خط آسمان شهر را به پدیدهای محصور و ناموزن تبدیل کرده است .
در تعاریف شهر اسلامی آمده است: «شهر اسلامی جایی است که از دور و در خط اسمان آن مسجد جامع و بازار و ساختار اصلی شهر هویداست» حتی گفته میشود شکل گنبد مسجد جامع و گلدستهها از دور چون ایماژ فردی در حال نماز و گرفتن قنوت به نظر میرسد. اما اکنون حتی از خط آسمان شهر اسلامی هم در همدان چیزی مشهود نیست و در شلوغی انبوه ساختوساز نامتوازن گم شده است.
همدان خط آسمان آرامی ندارد. خط افق آن جای خود را به نمودارهای سینوسی و نامتوازن بخشیده است. خط آسمان همدان حکایت منفعت طلبی آدمیان در شکلگیری بلندمرتبهسازی در مکانیابیهای نامناسب و توازن نداشتن آنها با محیط طبیعی پیرامون و توپوگرافی کوهها و باغات و سبزینگی آن دارد. خط آسمان همدان از کیفیت یک شهر تاریخی و طبیعی و کوهپایهای عاری است. خط آسمان شهر حکایتگر دوری انسان امروز است از کیفیات ناب زندگی و آمیختگی آن با ارزشمندی طبیعت و دید و منظر آن و مهربانی است. مهربانی مهمترین کیفیت زندگی است.