*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
ششمین گفتگوی زنده انجمن موسیقی استان همدان، در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۹۹ با حضور نادر مشایخی به عنوان مهمان برنامه و با اجرای راستین هستیپرست به عنوان کارشناس گفتگو، برگزار شد که به بحث همآمیزی موسیقی ایرانی و غربی اختصاص داشت.
اگر موسیقی دستگاهی ایرانی را به عنوان یک قالب خاص هنری متاثر از فرهنگ شنیداری یک ملت با ویژگیهای آن، بپذیریم، هرگونه تغییر در ماهیت و ساختار آن، نیاز به شناخت دقیق از ارکان و اساس موسیقی ایران را طلب میکند و اگر حتی در چنین شرایطی هرگونه نوآوری جدی به وجود آید، پدیده نوینی شکل خواهد گرفت که دیگر آن قالب گذشته پیشین نیست؛ کاری که «نیما یوشیج» در زمینه شعر انجام داد. وی بر اساس پایههای ادبی و فرهنگی شعر گذشته، مبتکر شعر نو شد که خصوصیات و ویژگیهای خود را دارد بدون اینکه آسیبی به شعر گذشته چون غزل وارد کند.
استاد مشایخی در این گفتگو به خوبی به تشریح ویژگیهای موسیقی غربی و نبود امکان تلفیق و یا هم آمیزی آن با موسیقی ایران میپردازد: «هم آمیزی، فیوژن یا تلفیقی همیشه به مشکل برخورده و به ضرر موسیقی ایرانی بوده و نتایج مطلوبی گرفته نشده است».
امر ناممکن
کارشناس برنامه (راستین هستی پرست)، تاثیر منفی ۹۰ درصدی همآمیزی موسیقی غربی بر موسیقی ایرانی را طرح میکند که مشایخی میگوید: «این دوستان آمدند موسیقی تونال ارکستری را با موسیقی ایرانی ادغام کنند که این امر امکانپذیر نیست و مهمترین، لطیفترین و ظریفترین ویژگیهای موسیقی ایرانی را حذف میکنند، از جمله ریز پردهها». وی ادامه میدهد: «چرا موسیقیدانان ما چنین کاری را انجام میدهند!!! و موسیقی ایرانی را تغییر میدهند، این به ضرر موسیقی ایرانی است. چرا وقتی ما توانایی شنیدن ریزپردهها را در موسیقی ایرانی داریم و تاثیر عاطفی نیز در هنگام شنیدن آنها برای ما وجود دارد، آنها را حذف میکنیم. ریزپردهها جزئی از ساختمان موسیقی ایران هستند و ما نمیتوانیم آن را حذف کنیم و کنار بگذاریم، اما به راحتی این ویژگی را کنار میگذارند تا با هارمونی موسیقی غربی هماهنگ شود! ».
کمک گرفتن از موسیقی خودمان
مشایخی درباره پرسش کارشناس برنامه در خصوص همنشینی، همآمیزی و ادغام موسیقی ایرانی و موسیقی غربی و در نهایت رسیدن به یک نوع آوری از نوع کاری که درویش خان در ابداع «پیش درآمد» در موسیقی ایرانی انجام داد که به ساختار موسیقی نیز اضافه شده است، اظهار میکند: «ما باید از ماهیت موسیقی خودمان کمک بگیریم. ساختار موسیقی ایرانی به گونهای است که این امکان نوآوری را به ما میدهد. در هر موسیقی «پنجره»هایی است که باید این پنجرهها را باز کنیم تا بتوانیم وارد موسیقیهای دیگر شویم. وی میافزاید: «حتی آنجا که پنحرهای به نام «واخوان» میتواند در این راستا به کار گرفته و موثر باشد اما باز همچنان استفاده از این پنجره سیستماتیک نیست و بیشتر استفادهها به صورت نمایشی و خوشایند شنونده (مردم) است».
مجری برنامه سوالی در خصوص بهکارگیری از فرمهای دیگر که در بدنه و ذات موسیقی ایران وجود دارد و میتوان از آنها برای همآمیزی با موسیقی غربی استفاده کرد، میگوید: «در موسیقی ما هم صداهای خوبی وجود دارد که مزاحم هم نیستند؛ به طور مثال اگر صدای ساز سنتور را خفه نکنیم هیچ مزاحمتی برای شنونده و صداهای دیگر به وجود نخواهد آمد. باید در مشاهده و شنیدهها دقت داشته باشیم تا بتوانیم بهترین استفاده را از امکاناتی که در ذات و دل موسیقی ایران نهفته است، ببریم».
اهمیت جشنوارههای موسیقی
هستیپرست با نقد گسترش و فراوانی و حضور موسیقیهای غیرجدی و حتی وارد شدن بسیاری از استادان موسیقی به این عرصه و شباهتهای موسیقی پاپ با گونهای از موسیقی مذهبی (مداحیها)، مطالبی را بیان میکند، مشایخی میگوید: «موسیقی در رسانهها عرضه میشود و کسانی که مسئول انتخاب این موسیقیها در رسانه هستند، آیا واقعا در این زمینه صلاحیت دارند؟ متاسفانه در اغلب کشورها این نوع موسیقیها (موسیقیهای روز و غیرجدی) بیشتر مورد توجه هستند. البته در بعضی از کشورها حداقل به پخش موسیقیهای دیگر، به خصوص موسیقی جدی توجه میشود. شنیدن موسیقی باید به صورت یک فستیوال (جشنواره) برگزار شود و اجرای این فستیوالها باید به گونهای باشد که در هر بار، کارها و آثار جدید و متفاوت ارائه شود. اگر آن موسیقی که بارها مردم شنیدهاند مجددا برای آنها اجرا شود نتیجه مثبتی به دست نخواهیم آورد. جشنوارههای موسیقی برای این است که موسیقیهای مختلفی که مردم نمیشناسند، عرضه شود».
وی ادامه میدهد: «این موسیقیدانان هستند که سلیقه شنیداری مردم را به وجود میآورند و از سویی رسانهها با انتخاب موسیقی، میتوانند باعث تغییر سطح شنیداری مردم شوند. اگر رسانهها به فعالیت جدی موسیقایی نپردازند سلیقه شنیداری مردم در همین سطح باقی خواهد ماند… خیلی از آهنگسازان هنگام ساخت آثار جدی و با محتوا میگویند این سلیقه مردم نیست!! اگر یک موسیقیدان اینطور فکر کند یک فاجعه است. باید آهنگساز بدون توجه به سلیقه شنیداری مردم، از تواناییهای فردی خود برای ساخت و آفرینش موسیقی استفاده کند. گاهی تعدادی از آهنگسازان ایرانی، سمفونیای را مینویسند که ۲۰۰ سال پیش بهترین آن را موسیقیدانان آن دوره نوشتهاند و امروز با گذشت زمان و همچنین تفاوت فرهنگی و بسیاری موارد اینگونه، اینگونه فعالیتها نتایج مثبتی نخواهد داشت».
کثرت سلیقه فرهنگی
در ادامه هستی پرست با اشاره به پندارهای از «هربرت شیلر» درباره موسیقی که میگوید: «موسیقی همچون اقتصاد سیاسی و مالکیت رسانه» توضیح میدهد که در شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه امروزی، از موسیقی به عنوان ابزاری برای هژمونی و دیکته ایدهها برای یکدستسازی جامعه و مردم استفاده میشود. استاد مشایخی یکدستسازی در موسیقی را یک تفکر فاشیستی میداند و میگوید در جامعه ما که از سلیقههای شنیداری مختلف موسیقایی شکل گرفته است یکدستسازی غیرممکن است و زیبایی فرهنگ ایرانی را در کثرت سلیقه فرهنگی آن میداند.