*حسین زندی
*سردبیر
برداشت اول
در سالهای آغازین قرن حاضر که «گرهارد رودنبرگ» و «کارل فریش آلمانی» نقشه جدیدی برای شهر کهن همدان ترسیم می کردند، طرحهای مختلفی را به مسئولان شهر همدان پیشنهاد کردند که دو طرح مهمتر از سایر طرحها بود؛ یکی اینکه شهر قدیم به جای خود بماند و شهری جدید در اراضی منطقه گازران یعنی پایین دست تپه هگمتانه امروزی ایجاد شود و آن دسته از ساکنان شهر که به دنبال مظاهر جدید تمدن هستند در شهر جدید ساکن شوند. پیشنهاد دوم نیز همین است که اجرا شده و میبینیم؛ نقشهای با یک میدان و شش خیابان به صورت شعاعی طراحی کرده و بر روی شهر قرار داده و پیاده میکنند که به مراتب با مشکلات زیادی مواجه شده و با جراحی عناصر شهری پس از نه دهه به صورت امروزین درآمد. حال تصور کنید اگر همدان قدیم به همان صورت یکصد سال پیش حفظ و شهر جدیدی در کنار آن ساخته و همه نشانهها و یادگاریهای گذشتگان از معماری و هنر بومی حفظ میشد، امروز اداره کردن شهر همدان به مراتب سادهتر بود.
برداشت دوم
اوایل دهه هشتاد خورشیدی سفری به مهاباد داشتم. در این سفر دیداری با زندهیاد «عبیداله ایوبیان» پژوهشگر نامدار مهابادی داشتم. او در این دیدار از همدان بسیار گفت؛ از معماری قدیم، از مردم با فرهنگ شهر، از دراویش دوره گرد همدان و از آرامگاه باباطاهر و ابولوفای کرد و…
او گفت که در جوانی هربار به همدان سفر میکردم غذایی تهیه کرده و در آرامگاه باباطاهر با دراویش مزار او هم سفره میشدم. میگفت که باید بنای قدیم باباطاهر را حفظ میکردند، میگفت باید شهر قدیم همدان که یادگار گذشتگان بود را نابود نمیکردند و وقتی از همدان قدیم سخن میگفت اشک از چشمانش سرازیر میشد. او سیاستهای غلط دوره رضاشاهی را باعث نابودی شهرهای ایران میدانست. این تنها روایتی نیست که دیگران از معماری قدیم این شهر تمجید و تجلیل میکردند بارها از زبان دیگران خوانده و شنیدهایم به جز ساکنان و مسئولان این شهر.
برداشت سوم
در چند دهه گذشته به ویژه در حوزه معماری شهری به نظر میرسد مسئولان ما دنباله رو سیاستهای رضاشاهی بودند و مدام در حال تخریب مظاهر معماری قدیم بودند. نابودی بافت قدیم محله جولان، تخریب چمنها و مرکز محلههای شهر، از بین بردن عمارتها و باغهای شهر این ادعا را تایید میکند. حال تصور کنیم اداره میراث فرهنگی قدرت داشت و با قدرت به فکر پاسداری از آثار تاریخی شهر بود آیا سرنوشت شهرسازی به اینجا ختم میشد؟
برداشت چهارم
امروز دیگر در باغ شهر همدان از بناهای تاریخی و عمارتهای زیبا چندان خبری نیست و باغهای درونشهر به کلی نابود شده است. افزون بر بخشی از بازار تاریخی شهر، تک بناهایی از دوران قاجار و پهلوی در رینگ اول و دوم به جا مانده و به جای باغها نیز چند پارک ایجاد شده است. اما برخی مدیران و اعضای شورای شهر دست از سر این بناها بر نمیدارند و به دنبال برجسازی در کنار این خانهها هستند. این نگاه به گذشته و هویت شهری از دوحال خارج نیست؛ یا دنبال منفعت شخصی هستند و یا ناآگاهند. این روزها مدیران و دست اندرکارانی که نتوانستهاند از پس اداره شهر برآیند از ضعف تاریخی میراث فرهنگی بهره برده و حتی گرانی مسکن را از چشم میراث میبینند در حالی که وقتی مسئولی منافع شهر و مردم را نادیده میگیرد به دنبال بهانهای برای رسیدن به منافع شخصی است. در هر صورت این زیاده خواهان یا پای خود را از رینگ اول و دوم بیرون میکشند و یا نفرین آیندگان و بدنامی را به جان میخرند.