آخر و عاقبت ملت بورس‌باز

0

*افشین ابراهیمی

*حقوقدان

کسی شک ندارد که اتفاقات آبان گذشته ریشه در فقر داشت، ریشه در احساس جاماندگی اقتصادی. درباره اسباب و علل اعتراضات و چگونگی برخورد با آن بسیار صحبت شده است و تقریبا همه با ریشه اقتصادی آن اعتراضات اذعان دارند. در این مقال هم به دنبال کالبدشکافی گذشته نیستیم بلکه به دنبال آن هستیم که آیا از اوضاع اقتصادی امروز حاکم بر کشور اغتشاش یا اعتراض دیگری خارج می‌شود؟ آیا می‌توان احتمال آشوب دیگری که ریشه در اقتصاد و فقر داشته باشد را داد؟

وضعیت اقتصادی این روزهای حاکم بر کشور بسیار شفاف است. تقریبا هیچ کشوری از ایران نفت نمی‌خرد. دولت ارزی از فروش نفت به دست نمی آورد. تکلیف صادرات غیرنفتی هم که معلوم است. دولت کالاها را به قیمت واقعی و شاید حتی گران‌تر می‌فروشد چون دیگر چیزی در کیسه برای بذل و بخشش نیست، به تبع آن خدمات هم گران می‌شود و همه مردم داشته‌هایشان را گران می‌کنند.

دولت به عنوان بازار ساز از طلا و دلار هم نوسان می‌گیرد اما غیر قابل پیش بینی بودن آن و فاکتورهای موثر خارجی ریسک ورود را برای عامه مردم بالا برده. در این میانه بورس و شرکت‌های بورسی که ارزیابی ارزش دارایی‌هایشان با دلار امروز همخوانی نداشت به یکباره به رشدی چندین برابری دست یافتند. کارخانه و شرکتی که زمانی با دلار چهار هزار تومانی قیمت گذاری شده بود و سهام اش تا دیروز با همان چشم قیمت می‌یافت به یکباره با دلار بالای ۱۵۰۰۰ تومان تجدید ارزیابی شد و به تبع شرکت ارزشمندتر و سهام آن در بورس هم ارزشمندتر شد. چنین رشدی که اتفاقا مطمئن به نظر می‌رسد به یکباره همه را بورس باز کرد. همه یا به امید از ارزش نیفتادن دارایی شان یا به قصد کسب سود، با دانش یا بی دانش، هر چه داشتند را به صف خرید سپردند. امروز با قطعیت می‌توان گفت در هر خانواده ایرانی یک نفر کد بورسی دارد و تمام خانواده‌ها به نوعی به بورس مربوط هستند .

در کنار این همه، قشر آسیب‌پذیر هم به نان و نوایی رسید. سهام عدالت که روزگاری فقط در حد یک اسم بود تن به رشد داد و برگه سهم یک میلیون تومانی امروزه بیش از سی میلیون تومان رسیده و یک خانواده چهار نفره برای خود صد و بیست میلیون تومان اعتبار در بورس می‌بیند.

حالا دیگر همه تحلیلگر بورس شده‌ایم. در تصویری سوررئال شبیه یک گله گرگ وال استریت شده‌ایم که هم از گرانی و تورم زجر می‌کشیم هم با لبخندی آلن دلونی چشم به شاخص بازار بورس داریم. حالا دیگر همه، اخبار جهان را هم رصد می‌کنیم چراکه تاثیر اخبار بر اقتصاد را می‌دانیم. فلان جا بمب می‌ترکد شاخص می‌ریزد، ترامپ رای بیاورد شاخص بالا می‌رود، تحریم رفع شود شاخص می‌ریزد، همه‌مان چندتایی از همین تفسیرهای دوزاری در آستین داریم.

اما سوال اصلی؛ در چنین شرایطی با وجود این تورم سنگین آیا احتمال آشوب دیگری از جنس آبان که ریشه در نارضایتی اقتصادی داشته باشد  وجود دارد؟ این احتمال به نظر من بسیار ضعیف است، دلیلش هم روشن است، خواسته یا ناخواسته نفع مردم و حاکمیت هم جهت شده است. حاکمیت آرامش داخلی می‌خواهد و مردمی هم که دارایی در بورس سپرده‌اند، می‌دانند ناامنی و آشوب شاخص را قرمز می‌کند. می‌دانند که سود سهام آن‌ها به تولید بستگی دارد و اعتصاب کارگری یا هر عاملی که تولید را مختل کند سود سهام آن‌ها را مخدوش کرده. حاکمیت احتمالا جنگ نمی‌خواهد و مردمی که دارایی به بورس سپرده‌اند هم جنگ نمی‌خواهند چون سهام یک کارخانه موشک خورده پشیزی نمی‌ارزد. پس خواست حاکمیت و مردم خواسته یا ناخواسته هم جهت شده است، حتی قشر فرودستی که سهام عدالت دارد و از هیچ به چند ده میلیون تومان رسیده ارزش آرامش حاکم بر اقتصاد را می‌داند پس با تورم مدارا می‌کند، تحمل می‌کند، مقاومت می‌کند. این دهک فرودست حتی اگر بخواهد مانند آبان بیاشوبد دهک‌های بالاتر از او با او همراهی نمی‌کنند چراکه آن‌ها از بورس هنوز سود بیشتری می‌برند پس جامعه خود آرام کننده فضا و تامین کننده امنیت شده است. به همین سادگی…

البته اوضاع فعلی یک خطر ممکن الوقوع هم دارد و آن آشوب ناشی از افت شدید شاخص یا قفل شدن صف‌های فروش طولانی یا رشدنکردن سهام برای مدت طولانی است.

در چنین حالاتی یکی از فرض‌ها ایجاد آشوب است وگرنه احتمالا سهامداران منتظر و چشم به تابلو در سکوت منتظر روزهای سبز بمانند اما اگر نماندند سهامداران حقوقی که گوشی به دولت دارند و چشمی به شاخص به اصطلاح زیر بازار را خواهند گرفت و سهام ریخته شده را در صف فروش و هجوم فروشنده با قیمت پایین‌تر می‌خرند و به دارایی خود می‌افزایند و به این سان هم سهامداران با فروش سهامشان در بازاری قرمز خوشحال خواهند شد هم دولت و حقوقی‌های بازار از خرید سهام ارزان شده خوشحال خواهند شد.

این را هم بگویم که ترغیب مردم به حضور در بورس به قصد جمع آوری نقدینگی مردم و اخذ درآمد از ناحیه مالیات یک درصدی فروش سهام، احتمالا با برنامه‌ریزی انجام شد نشان با آن نشان که تا چندی پیش در اخبار ساعت ۱۴ سیما از روستایی گزارش می‌دادند که همه دارای کد بورسی بودند و دخترکی چهارده ساله از سرمایه‌گذاری پنجاه میلیونی خود و کسب سود صد و پنجاه میلیون تومانی می‌گفت تا شاید من در شهر هم برای ورود به بورس تحریک شوم و هم این روزها که دیگر همه سهامدار شده‌اند گهگاه تحلیلگران بورسی رسانه ملی به درستی تحلیل می‌کنند که بورس همواره سود ده نیست تا اذهان ما را برای روزهای قرمز هم آماده کنند.

بگذریم…این روزها مردم و حاکمیت نفع شان در آرامش است نه در آشوب حتی با تورم موجود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.