ارتباط حق شهروندی و رفتار اجتماعی
هر ظلمی در جهان از ظلم به کلمات آغاز میشود (کنفوسیوس)
*ماهان زندی
یکی از مهمترین مسائلی که امروزه در هر جامعهای و تا حدودی در جوامع پیشرفتهتر مقدار زیادی از توجهات را به خود معطوف کرده است، بحث آموزش است.
آموزش، خود به شاخههای مختلفی تقسیم و حوزهبندی میشود که ذکر تمام آنها به انضمام حوزههای ورودشان و میزان تاثیرشان در پیشرفت و رشد یک جامعه، در حوصله این بحث نمیگنجد، اما یکی از مهمترین بخشهای آموزش، طبق اصول جدید پذیرفته شده در علم روانشناسی که بر آموزش مباحث لازم از بدو تولد و حتی قبل از تولد، تاکید دارد، و شکلدهنده عمده شخصیت افراد و آمادهکننده آنها برای ایفای نقشهای خود و تعامل سالم با دیگران است، آموزش اجتماعی شدن و ورود به جامعه است. عموما این امر مهم در ابتدا به عهده خانواده است و بعد از آن نظام آموزشی (پیش دبستانی، مدرسه، دانشگاه، مراکز مشاوره و مراکز فرهنگی و مانند این) و حتی رسانه نقشهای موثری را ایفا میکنند.
نکته مورد نظر که بسیار مغفول مانده، بحث تنویر و تبیین مفاهیم و بار معنایی کلمات و مرزبندی آنها با یکدیگر و نشان دادن مفهوم آنها به طور عملی است.
در بحث اجتماعی شدن و رفتار اجتماعی باید تمام مفاهیم و مسائل را با هم در نظر بگیریم. به طور مثال کلمه پر طمطراق آزادی را به عنوان نمونه در نظر می گیریم؛ جدا از بحث علمی که آزادی معمولا به خودی خود تعریف نمی شود و معمولا با پسوند خاص خود معنا میپذیرد (مانند آزادی سیاسی، مطبوعات، اجتماعی و موارد دیگر)، مشکل دیگری که وجود دارد، ظاهرا ناشی از بیتوجهی به مفاهیم دیگری مانند رعایت و احترام به حقوق دیگران است.
وقتی شما در خیابان شخصی یا نهادی را با سیستم صوتی ای که گوش فلک را کر میکند مواجه میشوید، در ذهن آن شخص، این رفتار کاملا طبیعی و به حق است و طبق برداشتهای غلط یا ناقص به آزادی تفسیر میشود، غافل از اینکه طبق قوانین نانوشته عرفی و حتی نوشته شده قانونی، این امر تجاوز به حقوق دیگران است.
هیچکس نمیتواند اعمال خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. (اصل ۴۰ قانون اساسی)