از پل نیازمند تا گالری ایده

گفت‌وگو با «شهرزاد لک» نقاش و مجسمه‌ساز

لک: همدان نیز هنرمندان بسیار خوب و کاربلدی دارد. مانند زنده‌یاد «سعید خضایی» که یکی از بهترین هنرمندانی بود که متأسفانه در اوج از دنیا رفت و من بی‌نهایت کار های او را دوست داشتم. نه تنها من بلکه از دیگر کشورها نیز کارهای او طرفداران زیادی داشت و هنرمندان دیگری مانند «احمد فتوت» و «بابک روشنی‌نژاد» که از هنرمندان خوب و باسواد همدان هستند همچنین آقای شبیری و یوسف رجبی که از پیشکسوتان رشته هنر هستند.

0

*حسین زندی

*خبرنگار

همدان استانی است که هنرمندان زیادی را در دامنه، خود پرورانده است بسیاری از آن‌ها با وجود مهاجرت هنوز هم  دل در گرو زادگاهشان دارند. «شهرزاد لک» یکی از این هنرمندان است. او سال‌هاست از همدان مهاجرت کرده، اما زادگاهش را از یاد نبرده و قرار است مرداد ماه سال جاری نمایشگاهی را در گالری پلاک صفر همدان برگزار کند. به این بهانه با این نقاش و مجسمه‌ساز همدانی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

  • از کودکی شروع کنیم، از خودتان بگویید.

من شهرزاد لک متولد سال ۱۳۵۸ در همدان و محله «پل نیازمند»، خیابانی به نام «منبع آب» هستم. آن زمان تمام محله باغ بود.

  • دوران تحصیل چگونه گذشت؟

دبستان و راهنمایی به مدرسه بهشتی و به علت علاقه زیاد به هنر، دوره دبیرستان به هنرستان تهذیب رفتم و در آن‌جا گرافیک خواندم. به خاطر دارم، رشته نقاشی در همدان وجود نداشت، همچنین آن دوره هنر وجهه جالبی نداشت و اکثریت مردم فکر می‌کردند اغلب دانش‌آموزان ضعیف و تنبل به رشته هنر علاقه‌مند هستند، اما خوشبختانه من خانواده روشنفکری داشتم، پدرم می‌گفت چیزی را که به آن علاقه داری دنبال کن و این‌گونه بود که به دنبال رشته گرافیک رفتم.

  • از کجا متوجه شدید که به نقاشی و هنر علاقه‌مند هستید؟

من تمام دوره هنری خودم را قدردان پدرم هستم. وقتی پنج ساله بودم، پدرم نقاشی‌های من را قاب می‌کرد، به همین دلیل پدرم نقش پررنگی در علاقه‌مندشدن من به هنر داشت. طبیعتا پدر از بچگی متوجه علاقه من به هنر شده بود و هنگامی که به رشته گرافیک رفتم همواره حمایتم می‌کرد و به همین علت در رشته گرافیک بسیار موفق بودم، شاید شرایط محیطی نیز تأثیر زیادی در به وجود آمدن این علاقه داشت. اطراف محل زندگی من سرتاسر باغ و درخت بود و پدر همیشه من را به همراه خود به کوه، باغ و طبیعت زیبای همدان که بسیار لذت بخش است، می‌برد. در این محیط روحیه هنری در من شکل گرفت.

  • بعد از هنرستان به کدام دانشگاه رفتید؟

بعد از هنرستان به دانشکده زینب کبری رفتم و کاردانی گرفتم. آن سال اولین دوره‌ای بود که پیش‌دانشگاهی به نظام آموزشی اضافه شده بود. ابتدا باید کاردانی می‌گرفتیم. سپس من به تهران رفتم و در «دانشگاه علم و فرهنگ تهران»، رشته نقاشی را از ابتدا آغاز کردم و کارشناسی نقاشی گرفتم.

  • آیا در همدان خارج از کلاس‌های درسی آموزشگاه نقاشی رفتید؟

خیر، اما در دوره کاردانی با استاد «علی اصغر شبیری» آشنا شدم که بی‌نهایت استاد بنام و کاربلدی بود. دوست داشتم دوباره استاد شبیری را ملاقات کنم، اما متاسفانه نتوانستم. استاد شبیری طراح بی‌نظیری بود.

  • چه شد که به فکر تأسیس آموزشگاه نقاشی در همدان افتادید؟

از زمان دبیرستان این خلاقیت را در خودم می‌دیدم، به همین دلیل تصمیم به تأسیس آموزشگاه گرفتم و زیرنظر اداره فرهنگ و ارشاد، آموزشگاه «دریا رنگ» را افتتاح کردم. پنج سال در همدان آموزشگاه داشتم و بسیار موفق بودم، هنرجویان فوق‌العاده با استعدادی داشتم که خدا را شکر هنوز هم با آن‌ها در ارتباط‌ هستم. آن زمان بود که با استاد «یوسف رجبی» آشنا شدم و به همراه وی برای شهرداری چند کار طراحی کردیم؛ از‌ جمله طراحی پل و مجسمه عین‌القضات که این مجسمه را اجرا کردیم.

 

شاید دوست بدارید :
  • از دانشگاه علم و فرهنگ بگویید. در آن‌جا با کدام اساتید آشنا شدید؟

من استادان بسیار خوبی در دانشگاه داشتم و این نیز یکی دیگر از خوشبختی‌هایم بود از جمله «علی ندایی»، «قباد شیوا» که اهل همدان بود، علی محمدی و میرزایی.

  • بعد از اتمام دانشگاه به چه کاری مشغول شدید؟

بعد از دانشگاه به آموزشگاه فنی‌و‌حرفه‌ای رفتم و مدرک فنی‌و‌حرفه‌ای گرفتم، به مدت دو سال نیز مشغول تشکیل آموزشگاه در تهران بودم.

  • امروز وضیعت نقاشی همدان را چگونه می‌بینید؟

طبیعی است که در شهرهای بزرگ دیدگاه‌های مردم خیلی می‌تواند به یک هنرمند کمک کند، اما همدان نیز هنرمندان بسیار خوب و کاربلدی دارد. مانند زنده‌یاد «سعید خضایی» که یکی از بهترین هنرمندانی بود که متأسفانه در اوج از دنیا رفت و من بی‌نهایت کار های او را دوست داشتم. نه تنها من بلکه از دیگر کشورها نیز کارهای او طرفداران زیادی داشت و هنرمندان دیگری مانند «احمد فتوت» و «بابک روشنی‌نژاد» که از هنرمندان خوب و باسواد همدان هستند همچنین آقای شبیری و یوسف رجبی که از پیشکسوتان رشته هنر هستند. همدانی‌ها مردمانی بسیار هنردوست، طبیعت‌دوست و بسیار انسان‌های مهربانی هستند. باید به دیگر شهرها سفر کنید تا متوجه این تفاوت‌ها بشوید.

  • به صورت کلی از نقاشی چه چیزی می‌خواهید؟

در مرحله اول نقاشی به من آرامش و حس خوب می‌دهد که اولویت من است. هنگامی که نقاشی می‌کشم، متوجه گذر زمان نمی‌شوم و این برای من بسیار ارزشمند است. این‌که می‌توانم حس خوب را به دیگران منتقل کنم، دلیلی برای دوست‌داشتن نقاشی است. شاید نقاشی اوایل کار برای هنرمندان جوان درآمد خوبی نداشته باشد، اما من ایمان دارم که اگر با عشق حرکت کنیم و سختی‌های راه را پشت سر بگذاریم، بدون شک موفق خواهیم شد.

  • آیا اکنون از طریق نقاشی کسب درآمد می کنید؟

بله، من فقط مشغول کارهای نقاشی هستم و در تهران نمایشگاه می‌زنم و تصمیم دارم مرداد ماه یک نمایشگاه انفرادی در زادگاهم؛ همدان برگزار کنم.

  • از نمایشگاه‌ها بگویید.

سال ۱۳۹۰ از دانشگاه فارغ التحصیل شدم و تا سال ۱۳۹۲ مشغول برپا کردن آموزشگاه بودم. اولین نمایشگاه انفرادی را سال ۱۳۹۲ در خیابان آجودانیه به نام گالری احسان برپا کردم. سپس بچه‌دار شدم و وقفه‌ای در کارهای هنری من افتاد. بعد از پنج سال در سال ۱۳۹۷ نمایشگاهی گروهی در گالری آریانا برگزار کردیم، همان سال در برج میلاد نمایشگاه گروهی زدیم، سپس در گالری ایده نمایشگاهی به صورت انفرادی برگزار کردم و تصمیم دارم به زودی نمایشگاهی انفرادی درگالری نگرو تهران برگزار کنم.

  • چه سبکی از نقاشی را دنبال می‌کنید؟

من بیشتر انتزاعی و مدرن را دنبال می‌کنم، البته همه تکنیک‌ها را کار کرده‌ام، اما گرایش شخصی من به سبک انتزاعی و مدرن است.

  • صحبت پایانی…

حرفی که دوست دارم برای هنرجویان و هنر دوستان بزنم، این است که فقظ به دنبال علاقه خود بروند و به فکر مادیات نباشند. هرچند می‌دانم شرایط سخت شده است، اما هرکس به دنبال علاقه‌اش برود قطعا موفق خواهد شد. از همه مهم‌تر این‌که باید به نظرات و سلیقه‌های یکدیگر احترام بگذاریم هرچند نظر و سلیقه فردی متفاوت باشد، باز هم باید به یکدیگر احترام بگذاریم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.