اهمیت توجه به نمای ساختمان در همدان

داود احمدی- دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران

همواره در طول تاریخ یکی از اهداف احداث ساختمان، رسیدن به آرامش و امنیت بوده است. انسان برای حفاظت از عوامل جوی و اقلیمی و همچنین حیوانات درنده، برای خود فضایی را به نام خانه ایجاد کرد و تا زمانی که خانه برای ساکنین آن در قالب پناهگاه بود و آن را برای محافظت در برابر تهدیدهای بیرونی می‌ساخت، نماسازی مفهومی نداشت.

0

 

*داود احمدی

*دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران

همواره در طول تاریخ یکی از اهداف احداث ساختمان، رسیدن به آرامش و امنیت بوده است. انسان برای حفاظت از عوامل جوی و اقلیمی و همچنین حیوانات درنده، برای خود فضایی را به نام خانه ایجاد کرد و تا زمانی که خانه برای ساکنین آن در قالب پناهگاه بود و آن را برای محافظت در برابر تهدیدهای بیرونی می‌ساخت، نماسازی مفهومی نداشت. به‌بیان‌دیگر ساختمان‌های مسکونی دارای نما به مفهوم امروزی خود نبود بلکه از دیوارهای ستبر و یکپارچه‌ای محصورشده بود که با حداقل دریچه به بیرون فضای عمومی در تماس بود. با آن‌که نما موظف بود حائلی میان انسان‌ها و تهدیدات خارجی باشد اما می‌بایست نقش رابط میان درون و بیرون، خصوصی و عمومی، خلوت و شلوغ، مصنوع و طبیعی را نیز ایفا کند. انسان نیاز به نور و تهویه داشت و محتاج ارتباط با طبیعت و جامعه بود. او می‌خواست گردش زمان و تغییر تحولات اطراف خود را دنبال کند به همین خاطر نما تبدیل به رابط درون و بیرون شده و باید ورود نور، نسیم و مهمان را به داخل تأمین کرده و امکان دید خوبی را به بیرون ایجاد کند. از این لحاظ روزنه‌ها (در و پنجره‌ها) به‌عنوان عناصری از نما این نقش رابط فیزیکی یا بصری را بر عهده گرفتند. نما فقط یک محافظ و یا یک رابط درون و بیرون باقی نماند از زمانی که لباس فرد معرف شخصیت وی پنداشته شد خانه نیز به‌مثابه لباس دوم می‌بایست معرف شخصیت، ارج و مقام اجتماعی مالک خود باشد؛ پدیده‌ای که هم‌زمان با دوران قاجار و تحت تأثیر از معماری غرب وارد فرهنگ و زندگی جامعه‌ی ایرانی شد به‌گونه‌ای که بسیاری از اشراف شخصیت درونی و نگاه تجددگرایانه خود را در نمای ساختمانی خود بروز دادند. پاسخگویی به سه توقع فوق (حافظ، رابط درون و بیرون، معرف شخصیت)، در بهترین حالت، بنایی خواهد بود با نمایی مقبول. اما در واقعیت ما در فضای شهری صرفاً با یک بنا و نمای آن روبه‌رو نیستیم، بلکه ساختمان جزئی از یک کل بزرگ‌تر بنام فضای شهری است زشتی آن بر کیفیت فضاهای عمومی تأثیر می‌گذارد و زیبایی آن نیز منوط به هماهنگی با سایر عناصر آن مکان است. ساختمان یک موجود منزوی و خودبسنده نیست که بتواند تمام توجه طراح و مالک را به خود جلب کند بلکه لازم است با حفظ شخصیت و اعتبار خود بخشی از یک جامعه وحدت یافته باشد. نابسامانی نما، منحصر به ساختمان‌های مسکونی نیست و کلیه ساختمان‌ها را دربر می‌گیرد. اما ساختمان‌های مسکونی به لحاظ کثرت از تأثیرگذارترین عوامل منظر یک شهر محسوب می‌شوند، از این‌رو برای جلوگیری از اطاله کلام و خلط مبحث صرفاً به بررسی نماهای ساختمان‌های مسکونی در شهر همدان بسنده می‌کنیم. نابسامانی و اغتشاش حاکم بر منظر شهری ما به مرز شکننده‌ای رسیده است. هرچند منظر شهر، به معنای «آن‌چه از شهر و فضاهای شهری به ادراک آید» منحصر به نماهای ساختمان‌های یک شهر نمی‌شود، اما به جهاتی یکی از مهم‌ترین عناصر منظر و یکی از پراهمیت‌ترین موضوع‌های گفتمان بین معماران و طراحان شهری بدل شده است با آن‌که همه به قانونمند شدن پدیده نما دل‌بسته‌اند و انتظار اصول و ضوابطی را می‌کشند که بتواند گامی به جلو بردارد، اما کوشش‌های هزاران معمار در ارائه نمای مناسب، به دور باطلی افتاده است که خروج از آن نیاز به شناخت ریشه‌ای معضل و ارائه قواعدی دارد که بتواند حرکت این نیروها را در یک راستا هماهنگ گرداند. هرچند معضل نابسامانی نما یکی از رایج‌ترین موضوع‌های موردانتقاد معماران و طراحان شهری است اما در مراجعه به متون معماری موجود در ایران با کمتر منبع مستقلی که به این موضوع پرداخته باشد برخورد می‌کنیم، تا این پدیده مهم شهری را مورد واکاوی قرار داده باشد به نظر می‌رسد برخی از عوامل ناهنجاری در سیما و منظر شهری همدان در بعد نماهای ساختمانی مواردی از قبیل: ۱- حاکمیت فرهنگ بسازبفروشی ۲- اعمال سلیقه مالک یا کارفرما ۳- دخالت‌نکردن مهندس طراح معماری در طراحی نما (در بسیاری از موارد مهندس معماری که پلان را طراحی کرده است نما را طراحی نمی‌کند) ۴- هنرنمایی اغراق‌آمیز برخی از طراحان  ۵- فقر مالی و فنی سازندگان ۶- ۷- کنترل‌نکردن نقشه و پایان کار نماسازی توسط مراجع مربوطه ۸- آگاه‌نبودن به اصول معماری سنتی ایران و مواردی از این‌دست اشاره کرد. باید پذیرفت که نما با تمام پیش‌پاافتادگی ظاهری‌اش مانند هر پدیده دیگر از پیچیدگی خاص خود برخوردار بوده و می‌بایستی در حد لازم به سیر تحول عوامل و شرایط تأثیرگذار بر آن توجه کرد. می‌دانیم که هیچ تحولی بدون احساس نیاز به حل معضل به وقوع نپیوسته است. هر دوره نیز دارای مسائل و مشکلات ویژه خود بوده است. زمانی یک یا چند معضل حادتر شده و توجه انسان را به خود معطوف کرده و در زمانی دیگر مشکل و مسئله‌ای دیگر می‌بایست حل می‌شد. انسان‌ها بسته به شرایط گذشته و حال خود، تصوری از آینده خود پیدا می‌کنند و با محاسبه امکانات و محدودیت‌های موجود توقعی را در سر می‌پرورانند. در صورت دستیابی به آن توقع، آن را تثبیت کرده سطح انتظار خود را از موضوع بالابرده و برای ارضای توقع جدید به فعالیت می‌پردازند. این قانونی عمومی است و مسائل معماری و طراحی نمای ساختمان نیز از این قاعده مستثنی نیست. آشنایی با سیر تکوینی نما نشان می‌دهد که ما با تفکرات خود در کجای تاریخ ایستاده‌ایم و چگونه می‌توانیم از تجربیات تلخ و شیرین خود و دیگران برای حل مشکل بهره‌برداری کنیم، در شهری که مزین به پایتخت تاریخ و تمدن ایران‌زمین است جایگاه توجه به مسئله نمای ساختمانی کجا قرار دارد؟ آیا باید به مصوبه کمیته سیما و منظر شهری شهرداری همدان در برخی از معابر اصلی بسنده کرد؟ آیا طراحی‌های نمای فعلی در اکثر بناها گویای هویت ایرانی است؟ و سؤالاتی ازاین‌دست که ضرورت توجه برنامه‌ریزان مدیریت شهری در همدان را می‌طلبد در پایان پیشنهاد می‌شود که معاونت شهرسازی و معماری شهرداری همدان و سازمان نظام‌مهندسی ساختمان استان همدان مقدمات همایشی تحت این عنوان را در دستور کار قرار دهند تا صاحب‌نظران دیدگاه‌های خود را در قالب مقالات علمی و سخنرانی ارائه کنند.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.