*رضا یاری
*کارشناس گردشگری
۲۷ سپتامبر مصادف با پنجم مهر ماه، روز جهانی گردشگری است و این روزها در حالی روز و هفته گردشگری را پاس میداریم که صنعت گردشگری، متأثر از شیوع ویروس منحوس کرونا به شدت آسیب دیده است. بهطوریکه فعالان گردشگری از ابتدای ظهور این صنعت تا به امروز، منفعلتر و سرگردانتر از گذشته در حال گذران امور هستند.
البته سوال اینجاست که آیا عامل اصلی این وضعیت، تنها شیوع ویروس کرونا بوده است یا اینکه با نگاهی جامعنگرتر به موضوع صنعت گردشگری، میتوانستیم اوضاع بهتری برای آن فراهم سازیم؟ قطعا این باور وجود دارد که در دنیای جدید، گردشگری پرسودترین صنعت روز شناختهشده است و هر دولتی هم تلاش میکند تا با استفاده از منابع کشور خود، گردشگران بیشتری را به سمت خود کشانده و میزان درآمد و سرانه خود را از این صنعت نوپا افزایش دهد. گردشگری در جهان مدرن امروز و به ویژه در اقتصادهای مبتنی بر دانش، نقش بسیار بارز و انکار ناپذیری در رشد و توسعه اقتصادی دارد.
کشور پهناور ایران هم، با دارا بودن جاذبههای متنوع فرهنگی، تاریخی و طبیعی، از لحاظ ظرفیتهای بالقوه در زمره کشورهای مطرح جهان بوده و توان بالقوه بسیاری برای شکوفایی و توسعه صنعت توریسم، گردشگری و تفریح و تفرج در سطح ملی و بین المللی را داراست. اما چرا هنوز نتوانستهایم حداقلها را متناسب با ظرفیتهای کشور در صنعت گردشگری بهصورت بالفعل درآوردیم، سوالی است که دستاندرکاران امر باید به دنبال پاسخی روشن و راهکارهای متناسب با نیازها و زیرساختهای این صنعت باشند.
تا زمانی که در تفکر مسئولین و تصمیمسازان کشور، گردشگری کالای لوکس و جز آخرین اولویتها و نیازهای جامعه محسوب شود، هیچگاه نمیتوانیم درصد بالایی از ظرفیتهای بالقوه گردشگری کشور را به صورت بالفعل درآوریم. به عنوان مثال، مسئولان کشور در تقابل نیاز و افزایش تقاضای مسکن در شهرها، فضاهای با ارزش طبیعی و بافت فرهنگی شهرها را قربانی کردند. فارغ از گفتمان شعارگونه اقتصاد گردشگری و اقتصاد بدون نفت که چند سالی است در گفتوگوی روزمره مسئولین باب شده است، در تقابل منافع در سایر بخشها نیز قطعا نتیجه اینگونه است و این روند جز تضرر گردشگری چیز دیگری در پی نداشته است. در حالی که آگاهان بر این اعتقادند که گردشگری به عنوان یک صنعت فرانهادی در حالت مدرنتر باید به صورت شبکهای به هم پیوسته از زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی، عمرانی و فرهنگی در راستای اهداف از پیش تعیینشده توسعه ملی ایفای نقش کند. یعنی در هر برنامهریزی و تصمیمسازی ابتدا پیوست گردشگری آن تهیه شود. همان موضوعی که کشورهای پیشرو صنعت چند سالی است در دستور کار خود دادهاند.
در دوران کرونا هم شاهد بودیم بازارها و مراکز خرید مملو از جمعیت بودند و فعالیت بیمهابای اصناف مختلف هیچکدام همچون اصناف وابسته به گردشگری در معرض تعطیلی و بیمهری نبودند و متاسفانه صنعت گردشگری که میتوانست با برنامهریزی صحیح به فعالیت خود در دوران کرونا ادامه دهد، عامل اصلی گسترش ویروس کرونا معرفی میشد و به همین دلیل اصناف گردشگری با وضعیت اسفبارتری در این دوران مواجه شدند.
البته این نگاه دولت حتی در ساختار اداری نهادهای متولی صنعت هم کاملا مشهود بوده و در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در این سالها پائینترین میزان بودجه و اعتبارات را به خود اختصاص داده است و حال باید دید این بار کج گردشگری به سرانجام منزل خواهد رسید یا خیر؟