برگزاری نوروزگاه؛ برای نخستین‌بار در همدان

برای نخستین‌بار مراسم نوروزگاه به پاس گرامیداشت آئین‌های پیشانوروزی و پایان سرایش شاهنامه برگزار شد

سردبیر همدان‌نامه: برخی جریان‌ها این جشن را به رسمیت نمی‌شناسند. حتی پا را فراتر گذاشته، با جعل نام چهارشنبه‌سوری از آن با نام سه‌شنبه آخر سال یاد می‌کنند. برخی دیگر از هم‌فکران و اعضای همان جریان‌ها که نگاه اقتصادی دارند، به عنوان محملی برای کسب درآمد با نگاه می‌کنند و بی سر و صدا از ظرفیت‌ چنین جشن‌هایی استفاده کرده و کاسبی می‌کنند. جریانی که در کار واردات فشفشه، ترقه، موشک و مواد آتش‌زا است، منافعش را در حیات چهارشنبه‌سوری جست‌وجو می‌کند. در حالی‌که برداشت غلط گروه اول این جریان باعث شده این جشن ملی که خاصیت همگرایی داشته امروز مسیر دیگری را در پیش بگیرد.

0

*زهرا کرد

فرهنگ دیرینه ایران زمین مالامال از مفاهیم و مناسبت‌های عجین شده با طبیعت است؛ مادامی که سال به دو نیمه تابستان و زمستان تقسیم می‌شد و برای هر نیمه و رسیدن خورشید و زمین به یکدیگر معنا و جشنی متصور می‌شدند و در گریزگاه زندگی سعی در گرامیداشت این مناسبت‌ها با شور و رنگ و شادی داشتند. نوروز یکی از سه جشن مهم ایرانیان باستان بود که موسم اعتدال روزگار و برابری روز و شب به شمار می‌آمد و در طلیعه بهار کام و دل مردمان ایران زمین را شاد می‌کرد. جشن نوروز به واسطه قدمت چند هزار ساله وهم‌پیوندی با طبیعت، سرشار از مفاهیم و اندیشه‌هاست. اندیشه‌هایی که به انسان امروزی گوشزد می‌کند «دل قوی دار، سحر نزدیک است».
بیست و پنجم اسفندماه ۱۴۰۰ برای نخستین‌بار مراسم نوروزگاه به پاس گرامیداشت آئین‌های پیشانوروزی و پایان سرایش شاهنامه توسط هفته‌نامه همدان نامه، رسانه مجازی خاطره بازی، انجمن‌های سرو سایه فکن، انجمن شاهنامه‌خوانی چکاد، پویشگران سفر پاک و با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و شهروندان همدان برگزار شد. این برنامه پنج ساعته با محوریت گرامیداشت آئین‌های پیش از نوروز سعی در زنده ساختن این رسوم و معنایابی از جشن‌های ملی چون نوروز داشت.

جایگزینی ترقه با شور و نشاط
«حسین زندی» سردبیر همدان‌نامه در آغاز برنامه به اهمیت پاسداشت این مراسم تأکید کرد و گفت: متأسفانه به‌علت نبود شناخت کافی از فرهنگ گران‌سنگ ایران زمین، همواره جشن‌های پیشانوروزی به‌ویژه چهارشنبه‌سوری آبستن خطر و نگرانی است، در صورتی‌که آئین‌های پیشانوروزی ظرفیت بی‌نظیری در جذب و همراهی مردم در عین نشاط و شادمانی دارند و شایسته است که ضمن شناخت این ایام در جهت جاری‌ساختن این رسوم در جامعه تلاش کنیم تا جایگزین بهینه و آسایش بخشی برای ترقه بازی و موشک‌اندازی باشد.

زندی در ادامه گفت: باید قبول کنیم برخورد ما با شادی و جشن دوگانه است، نه تنها این حق را به رسمیت نشناخته‌ایم، بلکه گاهی برخورد مضحکی با چنین مقوله‌ای داریم. این دوگانگی و تناقض در مواجهه با جشن‌های مردمی و ملی نمود بیشتری دارد و حتی در برخورد با پدیده‌های شادی‌آفرین مانند موسیقی و رقص بسیار مغرضانه است. به طور مثال جشن چهارشنبه‌سوری که یکی از مهم‌ترین جشن‌های کهن این کشور است، در طول ده‌ها قرن به حیات خود ادامه داده، اما با همین برخورد دوگانه این روزها به هویت و اصل آن خدشه وارد شده است.

این فعال فرهنگی افزود: برخی جریان‌ها این جشن را به رسمیت نمی‌شناسند. حتی پا را فراتر گذاشته، با جعل نام چهارشنبه‌سوری از آن با نام سه‌شنبه آخر سال یاد می‌کنند. برخی دیگر از هم‌فکران و اعضای همان جریان‌ها که نگاه اقتصادی دارند، به عنوان محملی برای کسب درآمد با نگاه می‌کنند و بی سر و صدا از ظرفیت‌ چنین جشن‌هایی استفاده کرده و کاسبی می‌کنند. جریانی که در کار واردات فشفشه، ترقه، موشک و مواد آتش‌زا است، منافعش را در حیات چهارشنبه‌سوری جست‌وجو می‌کند. در حالی‌که برداشت غلط گروه اول این جریان باعث شده این جشن ملی که خاصیت همگرایی داشته امروز مسیر دیگری را در پیش بگیرد.

زندی با اشاره بر بدعت‌های نادرست در این جشن‌ها گفت: موضوع دیگر این است که موشک‌بازی، فشفشه‌بازی و بدعت‌های جدید استفاده از مواد آتش‌زا و محترقه خطرناک در سه دهه گذشته وارد این جشن شده است، در حالی‌که گذشتگان از مواد آتش‌زای خطرناک استفاده نمی‌کردند. بنابراین به جای جلوگیری از برگزاری چنین جشنی باید از ورود مواد محترقه و آتش زا به کشور جلوگیری کرد.

او در پایان با تأکید بر پاسداری این آیین‌ها گفت: ریشه این برخورد در به رسمیت نشناختن شادی و شادمانی است. اگر این حق را به رسمیت بشناسیم، مسلماً در کار شادمانی‌کنندگان دخالت نمی‌کنیم. در کشورهای توسعه‌یافته برای برگزاری جشن‌ها نه تنها مانع و مزاحمت ایجاد نمی‌شود، بلکه محلی مناسب برای برگزاری عمومی آن در نظر گرفته می‌شود. اگر در هر منطقه از شهری مانند همدان، مکان مناسبی برای حضور و شادمانی هزاران نفر فراهم می‌شد، بدون شک این جشن کارکرد اصلی خود را پیدا می‌کرد و به ابزاری برای همگرایی و همبستگی مردم تبدیل می‌شد.

۲۵ اسفند؛ روز شاهنامه
در ادامه برنامه پس از شاهنامه خوانی توسط یکی از اعضای انجمن شاهنامه‌خوانی حکیم بزرگمهر و نقالی «رها کرمانی» دختر ده ساله همدانی، «محمد افشار» دبیر انجمن شاهنامه‌خوانی چکاد ضمن یادآوری از درگذشتگان  فرهنگ همدان چون: علی نائینی، سعید دینی و سعید خضایی به اهمیت تاریخ بیست و پنجم اسفند در سپهر ادبیات و شاهنامه اشاره کرد و گفت: در تقویم ایران بنا بر تصمیم اشتباه تعدادی از استادان، بیست پنجم اردیبهشت را به‌عنوان روز فردوسی برگزیدند. در بین مردم نیز چندسالی است که تاریخ یکم بهمن ماه را به‌عنوان روز فردوسی بزرگ گرامی می‌دارند. هر دو رویداد مبنای تاریخی ندارند و کاملا قرادادی هستند، در این سال‌ها سعی شده اشاره‌ای درون متنی برای زادروز فردوسی بیابند که هیچ کدام وجهی ندارد. با این همه برگزاری هر رویدادی یا نام بردن از فردوسی و شاهنامه را باید به فال نیک گرفت، اما فردوسی بزرگ خود به مهمترین مناسبت در شاهنامه اشاره کرده است.

رها کرمانی- نقال نوجوان
رها کرمانی- نقال نوجوان

او در ادامه گفت: در ابیات پایانی شاهنامه آمده است: «سر آمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سپندارمذ روز ارد/ ز هجرت شده پنج هشتاد بار/ به نام جهان داور کردگار» صراحتا به تاریخ بیست وپنجم اسفندماه سال ۴۰۰ هجری، زمان پایان یافتن سرایش شاهنامه اشاره کرده است. بدیهی است که استناد به این سند تاریخی به‌جای تاریخ های مذکور که هیچ منبع موثقی ندارند ادای دین هرچند کوچک به قاموس بی نهایت فردوسی و شاهنامه است. البته آن تاریخ‌ها نیز می‌تواند به عنوان بزرگداشت حکیم فردوسی گرامی‌ داشته شوند اما  برآنیم که از امسال تاریخ بیست و پنجم اسفندماه را از همدان که یکی از پایگاه‌های قدیمی شاهنامه است به نام «روز شاهنامه» گرامی بداریم تا سنگ بنایی باشد برای شناخت و تعمق بیشتر شاهنامه و فردوسی.

محمد افشار- دبیر انجمن شاهنامه‌خوانی
محمد افشار- دبیر انجمن شاهنامه‌خوانی

افشار افزود: ادبیات فارسی کمتر متنی دارد که اشاره‌ای دقیق به رویدادهای تاریخی داشته باشد. با این شرایط هر اشارتی بسیار ارزش‌مند است و می‌تواند امروز برای ما دلیل رویدادسازی باشد. فردوسی در شاهنامه تاریخ دقیقی برای ما به یادگار گذاشته است چنین اشاره‌ای بسیار ارزشمند است و باید منشا برگزاری رویدادهای بزرگی در زمینه شاهنامه شود. پس به جاست این روز را برای بزرگداشت فردوسی و شاهنامه جدی‌تر بگیریم و به انتخاب  فردوسی احترام بگذاریم. امسال در همدان این روز را  برگزار کردیم و امیدواریم در سال‌های پیش رو و با کمک دوست‌داران شاهنامه بر رونق این رویداد مهم بیافزاییم.

گرامیداشت حقوقدان باسابقه همدانی

در ادامه برنامه و پس از سرنانوازی نوروزی استاد «ماشاالله رسام» دارنده رتبه نخست موسیقی نواحی، به عادت پسندیده گرامی‌داشت یاد بزرگان از «ناصر مغازه‌ای» وکیل و دادستان باسابقه و خوش‌نام همدانی تقدیر به عمل آمد؛ این فارغ التحصیل حقوق دانشگاه تهران در زمان دکتر مصدق با روزنامه‌های چون باختر امروز و شورش همکاری داشت و سال‌ها در کسوت دادستان در خوزستان، گلپایگان و خرم آباد انجام وظیفه کرد. او  پس از بازنشستگی به همدان آمده و در تاسیس کانون وکلای همدان نقش مهمی داشت.

آئین‌های پیشانوروزی

در ادامه برنامه و پس از اجرای  موسیقی توسط «کاظم مرادی» و «شادی فریدونی» هنرمندان همدانی، «هوشنگ جمشید آبادی» نویسنده و تاریخ پژوه همدانی با گذری در تاریخ هزاران ساله ایرانیان، به تشریح آئین‌های پیشانوروزی پرداخت و پس از ابراز خشنودی از شنیدن سرنا نوازی استاد رسام گفت: نشاط و زندگی توامان از دیرباز در مسلک ایرانیان باستان رواج داشته و مادامی که نام روز و ماه مشابه می‌شد ایرانیان این رویداد را جشن می‌گرفتند.
این نویسنده همدانی ضمن نام بردن از سه جشن بزرگ باستانی  گفت: سه جشن بزرگ نوروز، مهرگان و سده از جشن‌های رسمی و مقدس ایرانیان به شمار می‌رفت و هریک مبنای تاریخی، جغرافیایی، طبیعی و سیاسی داشتند. مبنای طبیعی جشن نوروز یکسان شدن طول شب و روز و آغاز بهار است. مبنای جغرافیایی آن گردش زمین به دور خورشید و جنبه تاریخی آن گستردگی و شکوه ایرانیان تا بیکران‌ها در زمان جمشید جم بوده است که مردم این آبادانی را جشن می‌گرفتند.
وی همچنین در اشاره‌ای مختصر به جشن مهرگان پرداخت که ریشه تاریخی آن برخاستن کاوه و فریدون و از بین رفتن ضحاک ماردوش بود. او گفت: جشن سده نیز به گونه ای نوید دهنده نوروز و جشن آتش است که در روز صدم از زمستان برگزار می‌شد.

هوشنگ جمشیدآبادی
هوشنگ جمشیدآبادی

این ترانه‌سرا و مورخ همدانی به بررسی آئین‌های ده روز پایانی اسفند ماه از منظر تاریخ باستانی و اساطیری پرداخت و بیان کرد: پیشینیان بر این باور بوده‌اند که فروهرها در ده روز پایانی اسفند از جهان مینوی خود به جهان مادی و نزد خانه و خانواده خویش بازمی‌گشتند؛ لزوم خانه تکانی و زدودن آلودگی از کاشانه و دل نیز بر مبنای میزبانی صحیح از فروهرها بوده است. هم چنین وجود ایزدان در این ایام را نوید دهنده امید و نشاط در بین مردم می‌دانستند.
این نویسنده همدانی به گستردگی نوروز در اقوام به جامانده از آریایی‌ها در بین مردم تاجیکستان، کردستان، افغانستان و آذربایجان اشاره کرد و به بررسی جشن نوروز پس از اسلام پرداخت و بیان کرد: سلطان محمود غزنوی در اثر تأثیر شگفت‌آور مدح  و کلام فرخی سیستانی جشن نوروز و سده را ضمن پذیرش، برگزار هم می‌کرد و به راستی که با همین مدیحه سرایی‌ها بود که توانست فرهنگ اصیل ایرانی را به کالبد حاکمان پس از اسلام بقبولاند.

اجرای نمایش کوسه گلین
در ادامه برنامه سنتورنوازی «علی پاشا رجبلو» و نمایش کوسه گلین توسط گروه نمایش آریا اجرا شد که یکی از کهن آئین‌های نوروزی در همدان و اقصی نقاط ایران است. این آیین که نمایانگر رفتن زمستان و آمدن بهار است با حضور شخصیت‌های چون کوسه، همسرش و چوپان برگزار می‌شد که از روستا به شهر می‌آمدند و با سرکشی به خانه‌ها شادی و شور و نشاط می‌بردند و متاعی از آن‌ها به یادگار می‌گرفتند.

اجرای قاشق‌زنی و فالگوش
درادامه جشن نوروزگاه پنج آئین قدیمی قاشق زنی، فالگوش، گره گشایی، شال اندازی و کوزه شکستن به همراه موسیقی‌های اصیل و نوروزی برگزار شد که هریک با فلسفه وجودی خود نوید نوروز و خوشی را به مردم کوی و برزن می‌دادند و با تشویق میهمانان همراه شد.

این برنامه که با آوازخوانی هنرمند باسابقه همدانی «علی اصغر طاهری» ادامه یافت و با غزل‌خوانی «مریم رازانی»  و «زهرا یوسفی»  و آواز «سروش مرادی» و افروختن آتش چهارشنبه سوری پایان یافت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.