تمرین زبان قلب
*بخش سوم
*یلدا خاکباز
*تسهیلگر کودکان
در جامعه و فرهنگی که زبان «شغالی» حاکم است، راه برانگیختن افراد از طریق انتقاد و اهانت شکل میگیرد. به طوریکه فرد همیشه احساس گناه و شرم در مقابله خود و دیگران دارد .در گفتوگوی شغالی آنچه پنهان میماند احساسات و نیازهای ما هستند که ثمره «خوب گوش ندادن» است. وقتی با زبان قلب یا «زرافه» پیام طرف مقابل خوب شنیده نمیشود؛ به نوعی آنچه در درون فرد و قلب او میگذرد خوب شنیده نمیشود. پس لازم است در ارتباط با جامعه هدف که میتواند خانواده، همکلاسیها و یا همکارانمان باشد، الفبای اولیه ارتباط بدون خشونت که همان احساسات و نیازها هستند را یاد بگیریم. به طور مثال در بررسی عملکرد دانش آموزان بهتر است با زبان شغالی ارزیابی نکنیم. به عنوان آموزگار واژههای به مانند درست، غلط، خوب، بد، صحیح، کندذهن، تیزهوش را که بسیار میتواند مخرب باشد، شایسته است به کار نبریم چراکه وجود چیزهایی به نام کندذهن، پرسش درست یا احمقانه نشانه قضاوت است و در هر قضاوت فکر میکنیم که میدانیم چه چیزی «درست» است که همین نگاه سم یک رابطه انسانی محسوب میشود. از این رو بایسته است که هر یک از ما تمرین کنیم تا بتوانیم «مشاهده بدون ارزیابی» در رفتار خویش داشته باشیم.
این نوشتار پیوسته است ...