در کاروانسرای گلشن برگزار شد:
جشن مردم و ادبیات

اصلانی: ثبت جهانی باید پشتیبانی شود که جز با مردم امکان‌پذیر نیست. این شمایید که باید این شهر را ثبت کنند، نه فقط یونسکو. من حیرت می‌کنم که برخی به چشم‌اندازهای شهر توجه نمی‌کنند. الوند جزو معماری این شهر است و نباید کاری کرد که خیابان‌های آن چکاد این شهر را حذف کنند. در این چکاد است که کیخسرو رفته و در سفیدی‌هایش پنهان شده است. چنین ارزشی با همت عمومی ثبت جهانی می‌شود.

0

همدان‌نامه: جشن مردم و ادبیات با محوریت فردوسی، خیام و باباطاهر، در قالب سلسله نشست‌های دیدار (۲۱) و به یاد استاد «پرویز اذکایی» پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ در کاروانسرای گلشن برگزار شد.

در این برنامه که با استقبال شهروندان و کسبه پیاده‌راه اکباتان برگزار شد، «مهرگان محمدیان‌منصور»، «رها کرمانی» و «مهرسا مدیحی» نقالان کودک به نقالی پرداختند.

«ماهور علا»، «طه قاسمی»، «النا رحیم‌زاده»، «آوین عطایی»، «بهار محمدی» و «عسل احدی‌تبار» کودکانی بودند که در این برنامه شعر خواندند.

«سعید زندی» نوازنده تار و «مصطفی قاسم‌پور» نوازنده تنبک از آموزشگاه موسیقی «سرنا» نیز به اجرای اشعاری از خیام و باباطاهر پرداختند.

مرشد «مجتبی شهبازی» از زورخانه شهید همه‌کسی نیز برای حاضران هنرنمایی کرد.

«ویدا نداف» به سخنرانی در باب خرد در شاهنامه پرداخت و «محمد حمیدی‌مقدم» فیلمساز همدانی و «محمدرضا اصلانی» فیلمساز و «امیرافشین فرهادیان» درباره اهمیت ثبت جهانی هگمتانه و تاریخ بلند همدان و همچنین فضایل استاد اذکایی سخنرانی کردند.

در بخش دیگری از برنامه، تعدادی از اعضای انجمن شاهنامه‌خوانی چکاد به خوانش ابیاتی از شاهنامه پرداختند.

خرد در شاهنامه

ویدا نداف در سخنان خود با یادی از پدر خود و استادش دکتر «پرویز اذکایی» به نقل قولی از زنده‌یاد «ابوالفضل خطیبی» شاهنامه‌پژوه بزرگ پرداخت که می‌گوید: «بیست‌وپنج اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی؛ به درستی گفته‌اند که شاهنامه، شناسنامه ملی هر ایرانی است؛ زیرا خالق ناب این اثر اعجاب‌انگیز، در احیا و تثبیت هویت ملی ایرانی نقش بی‌چون و چرایی داشته است. هویت ملی ما ایرانیان دارای دو رکن اساسی است؛ یکی تاریخ و فرهنگ و اساطیر و حماسه‌های قوم ایرانی و دیگر زبان فارسی. دیری نپایید که شاهنامه چون کاغذ زر دست به دست گشت و سرتاسر ایران را در نوردید و در قلب ایرانیان جایگاه والایی یافت و به‌رغم محدودیت‌های حکمرانان، به همت ایرانیانی که دلبستگی‌های فراوان به سند هویت ملی خود داشتند، جان به سلامت در برد تا به دست ما برسد».

نداف در ادامه درباره مقوله خرد در شاهنامه صحبت کرد و گفت: خرد در اندیشه زرتشتی نقش اصلی و محوری دارد و با وجود آفریدگار بزرگ یکی است. کل آفرینش جهان از ابتدا تا پایان با خرد رهبری می‌شود. در جای‌جای گات‌ها که بیشتر از بخش‌های دیگر اوستا به اندیشه‌های زرتشت نزدیک است، همه شاهد تأثیر خرد در همه جوانب زیستی هستیم.

وی ادامه به بیان نمونه‌هایی از اوستا و شاهنامه در باب خرد پرداخت.

غفلت هنرمندان از همدان

حمیدی‌مقدم از فیلمسازان همدانی نیز در این برنامه با ابراز تأسف از این‌که چرا ان‌قدر ما از ظرفیت‌های تاریخی این شهر غافلیم، گفت: همیشه برایم سوال است که چرا هگمتانه مانند دیگر آثار تاریخی این مملکت بزرگنمایی نشده است؟ بخشی از این غفلت به جامعه هنری برمی‌گردد. خیلی از هنرمندان همدانی وقتی رشد می‌کنند و بالنده می‌شوند، شهر خود را ترک می‌کنند و بازگشت به این شهرودیار یا کم اتفاق می‌افتد یا ناخواسته اصلا اتفاق نمی‌افتد.

وی ادامه داد: در ثبت جهانی هگمتانه، باید ایرانیان شهرهای دیگر متوجه شوند که در همدان چه اتفاقی در حال رخ‌دادن است. صحبت من با سینمایی‌های جوان همدان این است که شهر شما کجاست؟ تمدن، رسوم و ادبیات با وجود این همه نخبه‌ای که دارد، دیده نمی‌شود. امیدوارم یک حرکت و خیزش جدید اتفاق بیفتد و هویت این شهر به عنوان یک بوم کهن به همه معرفی شود.

شاید دوست بدارید :

حمیدی‌مقدم با نقل خاطره‌ای از حضور خود در فلورانس ایتالیا، توضیح داد: آن‌جا بحث من این بود که چرا ریخت شهری در این شهر تغییر نکرده است و یک هماهنگی جالب در آن دیده می‌شود. نکته‌ای که استادان به آن اشاره داشتند، این بود که تمام این هویت توسط کردم تعیین می‌شود و حتی تغییر و جابه‌جایی یک سنگفرش هم با مطالبه‌گری مردم همراه است. امیدوارم در همدان هم این بالندگی اتفاق بیفتد و ما هم به‌عنوان هنرمندان دور از شهر، نقش خود را ایفا کنیم. همدان گنجی از مخازن است و باید روی آن کار شود و این شهر باید وارد هنر تصویری و تجسمی ما شود.

تاریخ بلند همدان

اصلانی نیز بعد از صحبت درباره شاهنامه و یادی از دکتر اذکایی، به تاریخ بلند همدان اشاره کرد و گفت: همدان یک حماسه بزرگ تاریخ بشری است. امروز در همدان به ساختمانی برخوردم که مربوط به ۹۰ سال پیش بود و صاحب این ساختمان این ساختمان را کوبیده و دور آن حصار آلمینیومی کشیده بود تا این ساختمان ثبت ملی نشود و در ادامه با سخت آن، پول حقیری به جیب بزند.

وی ادامه داد: همدان سه هزار و ۳۰۰ سال قدمت تاریخی دارد که ۳۰۰ سال بیشتر از آتن است. آتن را نماد فرهنگ بشری می‌دانند، اما به قول دکتر اذکایی این همدان است که حکمت مغانه در آن نهادینه شده است و یونان در این‌باره به همدان مدیون است و ادامه‌دهنده راه آن است. افلاطون در سفری که به شرق داشته، تا همدان می‌آید و آثار خود را پدید می‌آورد. در این شهر مفهوم تمدن شهری و مفهوم دولت جهانی یعنی دولت ماد شکل می‌گیرد و این الگوست که دولت هخامنشی را برپا می‌کند.

این فیلمساز افزود: دولت هخامنشی فقط دولت پارس نیست، بلکه دولتی ترکیب‌شده از پارس به ماد است. این‌جا درواقع مرکز بزرگ انجمن مغان بوده است؛ کمااین‌که وقتی پادشاه اشکانی از تیسفون به ارمنستان می‌رود، با خود سه هزار حکیم مغانی می‌برد و اگر ابن‌سینا از خوارزم تا همدان می‌آید، نه فقط برای این است که از دست متعصبان و مفتیان متحجر فرار کند، بلکه او می‌آید تا در این‌جا با حکمت سینایی آشنا شود و براساس آن حکمت شرقی خود را تکامل دهد که متأسفانه رنج بیماری او را از پا می‌اندازد.

اصلانی توضیح داد: کوروش، اسکندر و نادرشاه افشار در این شهر دو سال زندگی می‌کنند که این‌ها افتخاری برای همدان هستند و نه یک سابقه تاریخی که یک ارزش تاریخی محسوب می‌شوند. این شهر برخلاف همه شهرهای کهن جهان که در دوره‌ای فعال هستند و بعد از فعالیت بازمی‌مانند و به شهر متروک تبدیل می‌شوند، سه هزار و سیصد سال پویا و فعال و برخلاف هجوم‌هایی که بر آن رفته و گاه همه مردمش را قتل عام کرده‌اند، برپای خودش ایستاده است. این شهر جزو نادرشهرهای جهان است که سه هزار و سیصد سال زنده است و این زنده‌بودن آن است که به ما حکم می‌کند آن را ستایش کنیم و بخواهیم که به‌عنوان یک ارزش انسانی آن را به جهان بشناسانیم.

وی ادامه داد: این شهر، شهر حکمت است؛ شهری که همه ادیان در آن پایگاه دارند. بگذریم از این‌که بسیاری از بناهای تاریخی این ملک از بین رفته، ما نمی‌دانیم کوروش در کدام بنا دو سال مانده؟ یا داریوش و اسکندر و نادر در کدام کاخ‌ها اقامت کرده‌اند؟ این شهر دارای یک میدان هشت گوش است که میدان وسیعی است. بسیاری از عالمان سده اخیر ما از همدان برخاسته‌اند.

همدان را شما ثبت جهانی کنید

اصلانی با اشاره به این‌که شنیده‌ام عده‌ای فقط به‌خاطر یک راسته برای ثبت جهانی آن مردد هستند، گفت: از دویست و خورده‌ای صنایع دستی که در ایران داریم، ۱۷۰ نوع در همدان وجود دارد. این شهر اگر ثبت جهانی شود، درآمد از این تولیدات ده برابر یا شاید بیشتر خواهد شد. ثبت جهانی باید پشتیبانی شود که جز با مردم امکان‌پذیر نیست. این شمایید که باید این شهر را ثبت کنند، نه فقط یونسکو. من حیرت می‌کنم که برخی به چشم‌اندازهای شهر توجه نمی‌کنند. الوند جزو معماری این شهر است و نباید کاری کرد که خیابان‌های آن چکاد این شهر را حذف کنند. در این چکاد است که کیخسرو رفته و در سفیدی‌هایش پنهان شده است. چنین ارزشی با همت عمومی ثبت جهانی می‌شود.

وی ادامه داد: ملتی که تاریخ نداشته باشد، در میان ملت‌ها نامی نخواهد داشت. ملت بی‌تاریخ، ملت بی‌نام است. حذف تاریخ، حذف رنج‌هایی است که این ملت برده است. ما این رنج‌ها را پاس می‌داریم و آن‌ها را ارزش می‌گذاریم. انسان با رنج‌های خودش به حکمت می‌رسد.

یاد استاد

امیرافشین فرهادیان نیز با یادی از استاد اذکایی، گفت: دانش استاد تمایزات و تفاوت‌هایی با دانش‌های رایج امروز و دانش‌آموزان امروز دارد؛ ایشان به یک اعتبار فرهیخته و حکیمی بود جامع‌الاطراف که در حوزه‌های مختلف تسلط داشت و محدودیت‌های امروزی در حوزه تخصص را بر خود تحمیل نکرد. ایشان از تاریخ تا فرهنگ، علم رجال، جغرافیای تاریخی، زبان‌شناسی و کتاب‌شناسی تخصص داشت و همه را با هم پیش می‌برد. به همین دلیل بود که توانست آثار برجسته‌ای خلق کند. امروز هر پژوهشگری بخواهد درباره همدان پژوهش کند، نمی‌تواند آثار استاد اذکایی را نادیده بگیرد و از کنار آن‌ها عبور کند.

وی ادامه داد: دکتر اذکایی افزون بر حوزه‌های مختلف دانش، به فضیلت‌های دیگری هم آراسته بود؛ اخلاق و منش ایشان، فروتنی و تواضع غیرقابل وصف ایشان و آمادگی همیشگی برای پاسخ‌دادن به شاگردان و علاقمندان آن هم با روی گشاده از جمله فضیلت‌های ایشان بود. ایشان هیچ‌وقت از به‌کاربردن لفظ «نمی‌دانم» ابا نداشت. باز هم نمی‌توانم بگویم اذکایی که بود؟

فرهادیان تأکید کرد: ایشان همه دقایق و لحظات زندگی خود را صرف خدمت به تاریخ و فرهنگ این سرزمین کرد. برای او مقدور بود به خارج از کشور مهاجرت کند تا قدر او را بیشتر بشناسند، اما تا آخرین لحظه در ایران و همدان ماند و با جهل مبارزه کرد. او نه‌تنها تمام هستی معنوی خود را برای مبارزه با جهل به‌کار گرفت، بلکه تمام هستی مادی خود را هم در این مسیر به خدمت گرفت. ایشان گنجینه ارزشمند خود یعنی کتابخانه پروزن خود را در اختیار عموم قرار داد و به مردم اهدا کرد. ایشان همه دارایی‌های مادی خود را وقف کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.