خاموشی کتاب کرایه‌ای

در همدان و در میانه دهه 80 حدود 40 یا 50 کتاب‌فروشی بودند که کتاب کرایه می‌دادند.

0

*زهرا کرد

*خبرنگار

«آرزو کاووسی» از ۱۷‌ سالگی و زمانی که کرایه کتاب شبی ۱۰ تومان بود، کتاب کرایه می‌کند. آشنایی او با کتاب پس از فوت پدرش بود که برای رهایی از آلام زندگی به این یار بی‌زبان دل بست و عمر این دل‌بستگی به ۲۴ سال می‌رسد. الان ۴۱ سالش است و به‌رغم وجود شبکه‌های مجازی و اینترنت، کماکان برای آرامش و گذران اوقات فراغت بر مدار کتاب‌خوانی آن‌هم به شیوه کرایه حرکت می‌کند. حرکتی که با رمان «هفت عروس، هفت برادر» در سنین نوجوانی شروع شد و طی سال‌های متمادی با افزایش سن و تغییر شرایط زندگی به کتب روان‌شناسی کودک و تربیتی انجامید.
کرایه، اجاره و یا امانت کتاب، روشی بود که در گذشته‌های دور در کتاب‌فروشی، نوشت‌افزار، قرائت‌خانه، صحافی و حتی خرازی‌ها مرسوم بوده و در ازای دریافت مبلغی ناچیز به‌ صورت روزانه یا شبانه کتاب کرایه می‌دادند. بازاری که در ابتدا متقاضی‌ آن، اغلب نوجوانان و محصلانی بودند که با خواندن رمان‌های تاریخی به سرزمین بی‌مرز کتاب وارد می‌شدند.

«مهدی به‌خیال» نویسنده و همدان‌پژوه همدانی تنها کتاب‌فروشی است که کماکان کتاب کرایه می‌دهد و مشتری‌های چند ده‌ساله کتاب کرایه‌ای دارد؛ نظیر «الهه پاکبازی» که از ۱۵ ‌سالگی و با کرایه کتاب «بامداد خمار» از آقا مهدی، کتاب‌خوانی را شروع کرده و هم‌اکنون پس از گذشت ۲۵ سال با تغییر سبک مطالعه‌ خود، کتب روان‌شناسی و فلسفه مورد نظرش را باز هم از آقا مهدی می‌گیرد.

تاریخ بلند کتاب‌های کرایه‌ای

از به‌خیال، تاریخچه کتاب کرایه‌ای در همدان را می‌پرسم و پاسخ می‌دهد: کتاب کرایه‌ای روشی مرسوم و سابقه‌دار در تاریخ کتاب‌خوانی ایران است، چه‌بسا اساتید بنامی نظیر دکتر «شفیعی ‌کدکنی» و «کیکاووس جهانداری» نیز با همین شیوه به جهان کتاب راه پیدا کرده‌اند؛ هرچند در این زمینه به‌جز مقالات و اشاراتی که مجموعه دوجلدی «کتابفروشی» که به خواستاری استاد «ایرج افشار» تنظیم شده، اثر تحقیقی و پژوهشی دیگری صورت نگرفته است.

در همدان

شاید دوست بدارید :

وی ادامه می‌دهد: در همدان اولین کتاب کرایه‌ای به دهه ۳۰ برمی‌گردد و کتاب‌فروشی ناصرخسرو (با کرایه شبی یک ریال) و قفسه کتاب نراقی در خیابان بوعلی شروع‌کننده‌های این روش بودند که عمدتاً هم رمان‌های تاریخی «ذبیح‌الله منصوری» را متناسب با تقاضای مردم کرایه می‌دادند، اما در دهه ۶۰ و پس از انقلاب، پاساژ بهار با چند کتاب‌فروشی کانون کتاب‌های کرایه‌ای همدان به‌حساب می‌آمد؛ پس از آن در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰، ما شاهد یک اوج در کتاب کرایه‌ای بودیم، اوجی که ابتدا در کتاب‌فروشی «همدان کتاب» ‌در سرپل یخچال کم‌کم شکل گرفت و شکل تکامل‌یافته آن را در دهه ۸۰ و کتاب‌فروشی‌های پرشماری در پاساژهای شهر شب، چهلستون، مفتون و قائم شاهد بودیم. به‌گونه‌ای که در میانه دهه ۸۰ حدود ۴۰ یا ۵۰ کتاب‌فروشی بودند که کتاب کرایه می‌دادند و تأثیر بسزایی در کتاب‌خوان‌کردن نوجوانان آن دوره داشتند.

سازوکار دو سر بُرد
این سیستم گسترده با چنین اقبالی از مخاطبان آن ‌هم در زمانه نبود فناوری‌های نوین و اینترنت، نیازمند سازوکارهایی است تا ضمن حفظ مشتریانش متضرر هم نشود. با توجه به رشد چنین مراکزی در دهه ۸۰ از به‌خیال این سازوکار دو سر بُرد را جویا می‌شوم و می‌گوید: در اواخر دهه ۷۰ و متأثر از فضای سیاسی ـ اجتماعی جامعه و گشایش‌های فرهنگی، رویداد و اصناف مرتبط با فرهنگ نیز رونقی گرفت. از طرفی با توجه به این‌که بیشتر مراجعین ما محصلان و آن‌هم دختران نوجوان بودند که اغلب به‌ صورت گروهی و از مدرسه به کتاب‌فروشی‌ها مراجعه می‌کردند، ما شاهد ازدحام توأم با شور و شوقی در ساعاتی خاص در پاساژهای مذکور بودیم، از طرفی چون مبلغ کرایه کتاب در محدوده مشخص و معقولی بود، مانع اقتصادی برای این امر وجود نداشت و نوجوان محصل می‌توانست با بخشی از پول‌توجیبی‌ خود کرایه کتاب را بپردازد.

وی می‌افزاید: برای سامان‌دادن به این حجم از مراجعه، اغلب کتاب‌فروشی‌ها، دفتر اعضا و کارت عضویت داشتند تا به‌گونه‌ای به این شیوه رسمیتی نظیر کتابخانه‌های عمومی ببخشند. مشتری نیز با پرداخت حق عضویت و گرو گذاشتن کارت دانش‌آموزی کتاب را می‌برد و بسیار مواردی پیش می‌آمد که برای کاهش هزینه اجاره کتاب، به‌سرعت کتاب را خوانده و پس می‌آورد و کتاب دیگری می‌برد؛ و شاید همین موضوع در تربیت نسل تندخوان و پرخوان آن دوره نقش بسزایی داشت. در این بازار پر رفت‌وآمد کتاب، کتاب‌فروشان برای کاهش استهلاک کتاب و جلوگیری از ضرر کردن اقدام به جلد و صحافی کتاب‌های پرطرفدار می‌کردند. با این حال بودند کتاب‌هایی که به دست صحاف می‌رسید تا مجدد ته‌دوزی و جلد گالینگور شود. به این شیوه عمر کتاب‌های پرطرفداری ازجمله آثار فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی، ر. اعتمادی و بعدترها م. مؤدب‌پور را بیشتر می‌کرد؛ و افراد بیشتری که برای کرایه آن‌ها صف می‌بستند به آن‌ها دسترسی داشتند.

همدان؛ از شهرهای پیشتاز و موفق
از آن‌جایی که پژوهش مستندی درباره تاریخ کتاب کرایه‌ای در دست نیست، طبق گفته اغلب کتاب‌فروشان، همدان در عصر کتاب کرایه‌ای و در عرصه ترویج این روش جزو شهرهای پیشتاز و موفق بوده است. از به‌خیال صحت این گفته و دلایلش را می‌پرسم: همدان با تعداد حدود ۴۰ تا ۵۰ کتاب‌فروشی با عضویت‌های چند صد و بعضاً هزار نفری، از شهرهای موفق به‌حساب می‌آمد؛ زیرا مراجعه و رفت‌وآمد مشتریان، بسیار زیاد و محسوس بود و همین مهم سبب می‌شد این بازار رونق خود را در هر شرایطی حفظ کند؛ تا آن‌جا که به همت بعضی از همکاران، شعبه‌ای در شهرهای هم‌جوار از جمله سنندج راه انداختند. هم‌چنین با مشاهده چنین وضعیتی از سوی سایر اصناف و کاسبان این شائبه به وجود آمده بود که کار کتاب کرایه‌ای رونق خوبی دارد و بعضاً شاهد روی آوردن افرادی با زمینه‌های فکری و شخصیتی مختلف به این کار بودیم؛ نظیر بازنشسته‌های فرهنگی که اغلب قریب به‌اتفاق با شکست مواجهه می‌شدند، چراکه ماهیت پایگاه فرهنگی‌بودن این شیوه را درک نکرده و صرفاً به بُعد اقتصادی آن توجه می‌کردند. این در حالی بود که این پایگاه فرهنگی عرصه‌ای برای ارائه، معرفی و تعامل بین کتاب‌خوانان بود و همین روشن‌بودن چراغ پایگاه به گسترش و شکوفایی کتاب کرایه‌ای در آن سطح و فراگیری کمک  می‌کرد.

افول کتاب کرایه‌ای
از به‌خیال دلایل افول کتاب کرایه‌ای با چنین سابقه و استقبالی را جویا می‌شوم و شرح می‌دهد:

کتاب کرایه‌ای تا اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، نه به قوت سابق، اما کماکان برقرار بود، اما به‌مرور با توجه به تقاضای جامعه از کتاب غیردرسی به کتاب درسی تغییر ماهیت داد؛ و کرایه کتاب درسی هم به دلیل تغییر هرساله کتاب‌ و مافیای نشر به‌مرور برچیده شد، چراکه هر سال با تغییر محتوا، رنگ جلد کتاب، و حتی تغییر نام دروس دانش‌آموز و دانشجو را ملزم یا تشویق به تهیه کتاب ویرایش جدید می‌کردند. این دگرگونی‌ها از نظر اقتصادی برای کتاب‌فروش آن هم به صورت کرایه طبعاً صرفه نداشت، از طرفی به‌تدریج با گران‌شدن کاغذ و افزایش قیمت کتاب، کرایه دادن آن صرفاً ضرر بود؛ و خب این دوره مقارن با ظهور فناوری‌های نوین و دسترسی به اینترنت و فضای مجازی بود که مجموعه این عوامل سبب شد که هم‌اکنون تنها کتاب‌فروشی که کتاب کرایه می‌دهد ما باشیم.
نسلی که چراغ را روشن نگهداشته

می‌پرسم، این روزها چه کسانی کتاب کرایه می‌کنند که به‌خیال می‌گوید: بخش اعظم مشتریان ما دخترانِ محصل گذشته هستند که کتاب‌خوانی را از همین‌جا و با کتاب کرایه‌ای شروع کردند. مشتریانی که اکنون پا به سن گذاشته و بیشتر برای آرامش، جلوگیری از آلزایمر و یا حتی پرکردن وقت، کتاب کرایه می‌کنند و اغلب هم سلیقه گذشته‌ خود که رمان فارسی است را حفظ کرده‌اند. با این حال و با تمامی این اوصاف هم‌چنان از نسل‌های قدیم گرفته تا فرزندان امروزی چراغ فرهنگ را روشن نگه داشته‌اند.

با مرور آن‌چه گفته شد و تصور خیابانی که در زمان تعطیلی مدرسه مملو از دختران و پسرانی می‌شد که  با روپوش مدرسه، در یک‌دستشان کتاب تازه منتشر شده و در دست دیگرشان کیف مدرسه بود، جای خالی این سرگرمی توأم با آگاهی را در نسل جدید جویا می‌شوم، سرگرمی که ضمن پرکردن اوقات فراغت به آن‌ها تندخوانی، صرفه اقتصادی، گفت‌وگو و تعامل پیرامون کتاب را می‌آموخت و آن‌ها را به‌صورت غیرمستقیم از فردگرایی به جمع‌گرایی سوق می‌داد. آیا چنین سرگرمی این روزها وجود دارد؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.