خودکشی نخبگان و ساده‌انگاری ما!

0

*حمید رنجبران

*روان‌شناس بالینی

خبر جانکاه خودکشی سومین رزیدنت در این هفته مبهوتم می‌سازد. به گزارش رسانه‌ها از ابتدای سال تاکنون سیزده رزیدنت دست به خودکشی زده‌اند. چرا؟ مگر نمی‌گفتند: ایران بهشت پزشکان است!

مشکل کجاست؟ حاکمیت؟ اجتماع؟ یا صرفا مشکل فردی؟

هر کنشی در خود ابعادی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. هیچ کنشی نیست که جامعه سهمی در آن نداشته باشد. در واقع جامعه در نگاه و عمل ما حضور دارد و به قول آدورنو خود را در روابط ما و وابستگی‌های متقابل ما ثبت می‌کند. بنابراین، عمل یا رفتار به تمامی فردی وجود ندارد و این افسانه‌ای بیش نیست. اما در نبود چنین فهمی و با تفسیرهای روان‌شناسانه از «کنش» و هر پدیده‌ اجتماعی که  ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن امر نادیده گرفته می‌شود و بر خود آئینی و استقلال و متکی به خود بودن دروغین تأکید می‌شود. در این میان اما کسی نمی‌پرسد وقتی از «خود» حرف می‌زنید واقعاً از که حرف می‌زنید؟ خود یعنی چه؟ کدام انسان در نبود نیروهای اجتماعی، سنت، دیگری و ساختارهای اجتماعی قادر به عمل یا حتی نامیدن چیزی در جهان است؟

همه‌ این‌ها را گفتم تا بگویم در واژه‌ «خودکشی» یک دروغ بزرگ نهفته است. این واژه منکر امر اجتماعی است و کنش فرد را صرفاً به او نسبت می‌دهد. این واژه به ما دروغ می‌گوید. این واژه صرفاً یک بخش کنش را به ما نشان می‌دهد و آن بخش دیگر را که فرد آن‌چنان که باید قدرتی در مقابل آن ندارد، از چشم ما پنهان می‌کند. آن بخش پنهان ساختارهای اجتماعی موجود است که از طریق دولت، گروه‌های اجتماعی مختلف و اعمال روزانه‌ ما بازتولید می‌شوند. حال فقط این دولت نیست که سهم مهمی در تصمیمات ما دارد. اطرافیان شما و مردم کوچه و خیابان در وجود شما زندگی می‌کنند، اصلاً بخشی از وجود شما هستند و چگونه می‌شود این وجود مملو از صدا را در لحظه‌ای که فرد به طور مثال تصمیمی می‌گیرد، از وجود او خالی کرد و او را با تصمیمش تنها گذاشت؟

هر فرد در هر تصمیمی که می‌گیرد، اجتماعی در آن تصمیم وجود دارد و سهمی از آن دارد و واژه‌ «خودکشی» این موضوع را از چشم ما پنهان نگه می‌دارد و تفسیرهای صرفاً روان‌شناسانه از کنش نیز با تکیه بر علم و دانش نه به حقیقت بلکه به دروغ و آن‌ها که پنهان ماندن این واقعیت را می‌خواهند، خدمت می‌کند.

اگر می‌خواهیم در این کشور بدون ترس و وحشت در کنار هم زندگی کنیم و هیچ‌کس به دلیل متفاوت بودن حذف نشود، باید هر یک مسئولیت خود را در مقابل تصمیمات و اعمال دیگری بپذیریم. قطعاً حاکمیت  بیشترین سهم را دارد و مسئول است، در هر قتل و مرگی که رخ می‌دهد. اما ما چه؟ هیچ مسئولیتی نداریم؟ آیا با سکوت‌مان به تداوم جنایت کمک نکرده‌ایم؟ با سودجویی و منفعت‌طلبانه عمل کردن چه؟ همه ما می‌توانیم بر اعمال روزانه‌ خود تأمل کنیم و پاسخ این سوالات را به خود بدهیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.