سازسازی؛ هنر، صنعت یا تجارت؟

0

*علی پاشا رجبلو

*مدرس موسیقی

پیشینه و قدمت ساختن سازهای موسیقی به درستی معلوم نیست اما می‌توان براساس یافته‌ها و آثار باقی‌مانده از دوره‌های مختلف تاریخی و نظریه‌های دانشمندان و کارشناسان اهل فن در این زمینه به دانسته‌هایی اگرچه اندک، دست یافت. از زمانی که انسان‌ها توانستند ابزار کار ابتدایی را اختراع کنند بخشی از این ابزار در طی فعالیت‌های اجتماعی آن‌ها، تبدیل به آلاتی می‌شود که به وسیله آن‌ها می‌توانستند پیام‌های خود را به یکدیگر برسانند.

استفاده از شاخ حیوانات و دمیدن در آن و ایجاد اصوات غیرموسیقایی صرفا برای اطلاع‌رسانی، که بعدها با  مهارت بیشتری به اصوات موسیقی تبدیل شد و اختراع ساز نی که اصوات و نوای زیبایی را می‌آفریند، شاید از اولین نمونه سازهایی است که انسان‌ها براساس نیاز مادی (اطلاع‌رسانی و در هنگام شکار و جنگ‌ها) و براساس نیازهای معنوی خود (در نیایش‌ها و مراسم آیینی) مورد استفاده قرار دادند. فراغت از رفع نیازهای اولیه مادی انسان‌ها چون غذا، پوشاک و محل زندگی، شرایطی را به وجود آورد که سازهای ابتدایی مختلفی چون ساز کوبه‌ای مانند طبل در آیین‌هایی چون رقص و نیایش‌ها نیز به کار گرفته می‌شود و به طور کلی می‌توان گفت همگام با دستاوردهای دیگر انسان‌ها چون اختراع آتش، فلزات مختلف و بسیاری از ابزارهای دیگر، دستیابی و اختراع سازهای مختلف، گاه متاثر از طبیعت (صدای آب، باد، آواز پرندگان) و گاهی با ذوق زیبایی‌شناسی درونی انسان‌ها و همچنین به وجود آمدن صنعتگران، مهیا می‌شود .

 

ساخت سازها در طول تاریخ با توجه به نیازها و امکانات فنی موجود، متاثر از شرایط فرهنگی اجتماعی هر قوم و ملتی شکل می‌گیرد و  به تکامل می‌رسد. گاه تغییراتی در یک ساز خاص در جهت بهتر شدن کیفیت آن شکل گرفته و گاه سازی  به علت کاربردی نبودن و یا اختراع یک ساز مناسب‌تر، منسوخ می‌شود. به همین دلیل تنوع سازی متعددی در جهان به وجود می‌آید که می‌تواند شور دو چندانی در زندگی اجتماعی فرهنگی انسان‌ها فراهم کند.

شاید دوست بدارید :

همان‌طور که اشاره شد ساخت سازها براساس فرهنگ و ذائقه اقوام مختلف، به وجود آمده است به همین دلیل است که زنگ و کیفیت‌های صوتی هر سازی به مانند زبان آن‌ها، دارای ویژگی‌های منحصر بفرد آن مناطق است. با شنیدن سازی چون «سی تار» ناخودآگاه به یاد کشور هند خواهیم افتاد، سازی چون گیتار ما را به سرزمین اسپانیا می‌کشاند و سازی چون تار و سنتور اصواتی غزل گونه از شعر فارسی ایرانی را در طنین صوتی خود دارد. به همین دلیل سازهای موسیقی هر فرهنگ  باید به گونه‌ای ساخته شود که بتواند شاخصه‌های مهم فرهنگی آن را هم در ظاهر ساز و هم در ایجاد کیفیت‌های صوتی آن فرهنگ با خود داشته باشد.

اگرچه امروزه صنعتگران و سازگران مهاری در عرصه ساختن سازهای ایرانی چون تار، سه تار، سنتور، کمانچه، نی، تنبک و دف در بخش موسیقی دستگاهی ایرانی و از سویی سازندگان اهل فن بسیاری نیز در بخش سازهای موسیقی نواحی ایران چون دوتار، قیچک، تنبور، دونلی، بالابان، سرنا، کرنا، قوپوز، دایره و بسیاری سازهای دیگر این مناطق وجود دارند، اما متاسفانه به علل مختلف آن عشق و علاقه و توجه به ظرافت‌ها و کیفیت در  ساختن ساز امروزه بسیار کمرنگ شده و اغلب سازندگان ساز به «سری سازی»  بی‌کیفیت  روی آورده‌اند .

 

متاسفانه هیچ نظارتی هم بر کیفیت ساخت این سازها صورت نمی‌پذیرد. اغلب این سازندگان به دلیل ناآشنایی با موسیقی «صنعتگرانی» بیش نیستند و عده‌ای نیز به وسیله تبلیغات و استفاده از رانت قدرت در موسیقی و سوءاستفاده از ارتباط با  استادان و معلمان موسیقی و فضاسازی‌های کاذب در شبکه‌های اجتماعی، سازنده و مهر خاصی را از سازها برجسته کرده و به «تجارت» می‌پردازند و سازهای بی کیفیت خود را با چندین برابر قیمت و ارزش واقعی آن‌ها به فروش می‌رسانند.

در این میان خوشبختانه هنوز چون گذشتگان این عرصه در هنر سازسازی هنرمندان عاشق و مهار و با انگیزه‌ای  وجود دارند که به کیفیت اهمیت می‌دهند و به دنبال خلق و ساختن سازهایی هستند که نوازندگان بتوانند  ظرافت‌ها و ویژگی‌های مناسب صوتی موسیقی ایرانی  را به نمایش بگذارند. داشتن یک ساز مناسب با صدادهی مطلوب، می‌تواند مراحل آموزش و فراگیری  در هنرجویان موسیقی را دو چندان کند و در غیر این صورت سازهای بی‌کیفیت، به علت نداشتن صدا دهی مناسب، آسیب فراوانی به ذائقه شنیداری آن‌ها وارد می‌کند و  بعد از مدتی سازهای این‌گونه دچار آسیب‌دیدگی‌هایی چون کج شدن، باد کردن، ایجاد ترک و یا حتی شکستگی و در نهایت دل‌زدگی تعدادی از هنرجویان موسیقی خواهد شد و ساز در نهایت به عنوان یک دکور در گوشه‌ای قرار داده می‌شود .

از مشکلات دیگر این صنعتگران به ظاهر سازگر، ورود به مقوله ابداع است که متاسفانه اغلب این تغییرات روی سازها (تغییراتی چون شکل کلی ساز، دسته و گوشی و کاسه ساز، تغییر در ابعاد ساز، استفاده از تزئینات مختلف روی سازها) بدون شناخت و آگاهی  بر اساس سلیقه شخصی اتفاق می‌افتد و از آن به نام نوآوری! نیز یاد می‌شود  و این در حالی است که ضرورت این تغییرات نیاز به یک شناخت فرهنگی و علمی و آشنایی با اصول و قواعد صدا و بسیاری از ویژگی‌های دیگر با نظارت متخصصین این عرصه را طلب می‌کند. استاد محمدرضا لطفی می‌نویسد: «ضرورت تغییرات و نوآوری براساس درخواست و نیاز موسیقی‌دانان شکل می‌گیرد و نه سازگران».

برای ارائه یک موسیقی با کیفیت نیاز یه یک ساز با کیفیت است. ساز باید قابلیت‌های مناسبی داشته باشد تا نوازنده بتواند در هنگام اجرای موسیقی، ضمن رعایت و بیان کیفیت‌های صوتی، توانایی‌های فردی خود را نشان دهد. یک سازگر خوب باید با اصول و قواعد صنعت سازسازی چون: دانش نجاری، شناخت دقیق از  رگه، مقاومت، آبخور، ضخامت و دوام چوب، حداقل آشنایی با اصوات موسیقی و به خصوص صدادهی (رزونانس ) ساز، را فراگرفته باشد تا بتواند در نهایت، سازی با ظاهر زیبا و برخوردار از  کیفیت صدادهی مناسب را ساخته و در اختیار نوازندگان موسیقی قرار دهد .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.