*لیلا بهرامی
*جامعهشناس
موضوع نوشتار را با یادآوری یک رخداد تاریخی مطرح میکنیم تا بلکه با زندهکردن نوعی احساس افتخار ناشی از توانمندی جمعی کور سوی امیدی در دلهایمان سوسو بزند. در ۲۱ ماه مه ۱۹۵۲ (اردیبهشت ۱۳۳۱و ۱۴ ماه پس از ملی شدن نفت ایران) دانکن سندز (ساندز) سیاستمدار، دولتمرد انگلیسی و داماد وینستون چرچیل نخست وزیر وقت پیشنهاد کرد، آسانترین راهحل مسئلهای به نام «ایران» که به وجود آمده است این است که ایران بار دیگر میان دولتهای لندن و مسکو قسمت شود. وی که در پارلمان انگلستان سخن میگفت، اضافه کرده بود: «محاصره اقتصادی ایران موثر واقع نخواهد شد. مروری بر تاریخ ایران نشان میدهد که چگونه ایرانیان یاد گرفتهاند که در جریان سختیها خود را با هر وضعیت روز تطبیق و بدون خم آوردن به ابرو به زندگانی عادی ادامه دهند. آنان بدون صادرات و واردات هم میتوانند دوام یابند؛ همانگونه که در یک سال اخیر (سال ۱۹۵۱) زندگانی عادی خود را ادامه دادند و به گزارش روزنامهنگارانی که از ایران دیدار کردهاند سرزنده و مبارزطلب هم شدهاند».
این روزها از یک طرف بیماری کرونا روزانه صدها نفر از عزیزانمان را به کام مرگ میکشد و اندوهی تلخ و جانکاه به یادگار میگذارد و از سوی دیگر غم نان و بیپناهی بیش از هر زمان دیگری بار گرانی بر دوش تک تک افراد جامعه شده است. چنانکه طی آخرین گزارش؛ ایران دارای پائینترین میزان استطاعتپذیری خرید مسکن توسط مردم در جهان است. در چنین شرایطی بازتوانی مناسب فردی و اقتصادی برای سلامت روان جامعه امری ضروری است.
امیدوار بودن به پایان روزهای تلخ داغدیدگی و گذران زندگی روزمره بدون شرم و دلهره و استرس اساسیترین نیاز امروز ماست که تنها با تلاش روانشناسان و رواندرمانگران راه به جایی نخواهد برد. برای اثبات آنچه ذکر شد به متن نامهای که هفته گذشته انجمن علمی روان درمانی ایران به وزیر بهداشت نسبت به وضعیت سلامت روان جامعه ایران در وضعیت اقتصادی و اجتماعی فعلی هشدار داده است، استناد میکنیم. در این نامه با اشاره به تاثیر بحران اقتصادی، کاهش درآمدها و افزایش دغدغههای مالی بر سلامت روان جامعه، آمده: «کشور ما در شرایطی قرار دارد که در کنار برخی مشکلات اجتماعی، شاخصهای اقتصادی وضع خوبی را نشان نمیدهند. تورم طول کشیده و مزمن، در کنار رکود اقتصادی و بیکاری فزاینده، میزان درآمد و توان اقتصادی فرد و خانوار را به شدت کاهش داده و منجر به تشدید جدی نابرابری اقتصادی در بین گروههای مختلف جامعه شده است.
در شرایطی که برای دومین سال پیاپی تمامی سطوح جامعه به ویژه اقشار تهیدست و محروممانده، تحت فشار فزاینده استرس ناشی از همهگیری کووید۱۹ به زندگی در انزوا و کاهش ارتباطات اجتماعی روی آوردهاند، یا با از دست دادن شغل و کاهش درآمد مواجه بودهاند، مطابق با پژوهشهای انجام شده در ایران و سایر کشورهای جهان قابل انتظار است که میزان ابتلا به مشکلات و اختلالات روانی بیشتر شود.
در این میان یکی از مولفههای تاثیرگذار در شرایط کنونی تاب آوری است. تاب آوری معادل واژه Resilience است. در فرهنگ لغت، این کلمه، خاصیت کشسانی، بازگشتپذیری و ارتجاعی معنا شده است. رزیلینسی انواع مختلف: فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد. در این نوشتار تمرکز ما بر تاب آوری در سطح فردی و اقتصادی است. تاب آوری در مفهوم روانشناسانه توانایی فرد برای غلبه بر مشکلات زندگی و قویتر شدن فرد در مواجهه با این مشکلات است که شامل توانایی و مهارت است توانایی بیشتر جنبه استعدادی و ذاتی دارد اما مهارت اکتسابی و آموختنی است. افراد تاب آور مهارتهای حل مسئله را گسترش میدهند و در برابر تنشهای زندگی مقاومتر هستند. افراد تابآور میتوانند در شرایط بحرانی به اطرافیان خود نیز یاری برسانند. ارتقای تاب آوری منجر به رشد افراد در به دست آوردن تفکر و مهارتهای خود مدیریتی بهتر و دانش بیشتر میشود. همچنین تاب آوری با روابط حمایتی والدین، همسالان و دیگران و همچنین با باورهای فرهنگی و سنتی به افراد برای مقابله با ضربههای غیر قابل اجتناب زندگی کمک میکند. در اقتصاد موضوع مدیریت منعطف یا رزیلینسی و تأکید بر رسپانس و کنش به موقع و ریکاوری یا بازتوانی اقتصادی جایگاه بسیار مهمی دارد.
برای روشنتر شدن مسئله به ذکر تجربیات کلمبیا در دوران کرونا میپردازیم. کلمبیا توانسته با نگاهی استراتژیک و با اتخاذ سیاستهای عاقلانه و رسپانس به موقع نه تنها این دوران شکننده را با کنترل و کاهش میزان ابتلا و مرگ و با نسبت مرگ نسبت به ابتلا ۳.۱۳ درصد بگذراند که نشانه ریکاوری خوب سیستم درمانی او نیز هست، این کشور با ریکاوری و بازتوانی اقتصادی یک میلیون و ۲۰۰ هزار شغل جدید نیز ایجاد کرده است. آنها بسیاری از شرکتها و کارکنان صنعت گردشگری را با تغییر کاربری و تجهیز اولیه به شرکتهای تولیدی تجهیزات (PPE) برای تولید لباس و ماسک و تجهیزات مورد استفاده در امر محافظت شخصی در مقابل آلودگی ویروسی، تبدیل کرده و با افزایش قابل پیش بینی بازار جهانی حداقل برای دو سال و در غیاب اولیه چین در چند ماه اول رقابت ضمن تامین نیازهای داخلی، به میزان زیادی از محصولات خود را صادر کردهاند یعنی ریکاوری بسیار اثربخش و مثبت اقتصادی انجام دادهاند، مضافا اینکه ۱،۲۰۰ هزار شغل جدید در همین راستا ایجاد کردهاند. ناگفته پیداست که ساختار و نظام اقتصادی کشور باید بهگونهای طراحیشده باشد که در برابر آسیبهای احتمالی از خود مقاومت نشان داده و بتواند بهسرعت خود را ترمیم کند. بدیهی است که باید تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در اولویت برنامههای دولت و حاکمیت سیاسی قرار داشته باشد و تمهیدات لازم برای تحقق آن اندیشیده شود.