مُهره‌ریزان؛ آیین نوروزی

0

*احمد بیگلریان

*پیشکسوت تئاتر

یکی از مراسم آئینی نوروز، سنت برگزاری مُهره‌ریزان در همدان است که در شب چهارشنبه‌سوری برگزار می‌شود. مُهره‌ریزان به لحاظ شکل اجرائی، دارای ساختار نمایشی است و در میان آئین‌ها به یک نمایش خانوادگی تبدیل می‌شود که همه اعضای شرکت‌کننده در اجرای این آئین، به نوعی نقش خواهند داشت.

پیوند مردم ایران زمین با ادبیات به ویژه شعر، مختصات آئین مُهره‌ریزان را تشکیل می‌دهد. حافظ و دیوانش نقطه عطف پیدائی آئین مُهره‌ریزان است که در شب‌های خاص سال در شب‌نشینی‌ها و دورهمی‌های خانوادگی برگزار می‌شود. در گذشته‌های نه چندان دور این آئین به صورت گسترده در میهمانی‌های شبانه، نظیر شب چله، شب چهارشنبه‌سوری و شب سیزده بدر برگزار می‌شد. امروزه هم در بین خانواده‌های سنتی و معتقد به حفظ آئین‌ها و رسوم کهن و دوستداران فرهنگ و ادب سرزمین کهنسال ایران، همچنان برگزار می‌شود. در این آئین باورپذیری مردم به پیشگوئی و روشنگری آینده پیش رو از طریق معنابخشی غزلیات حافظ پیگیری می‌شود.  

برگزارکنندگان این مراسم، از شب قبل کوزه سفالی را  به ناودان حیاط آویزان می‌کنند. این کوزه سفالی در همدان به نام ( َبستوله و یا ُقوزوله) خوانده می‌شود. سپس بزرگ خانواده نیت می‌کند شب باران ببارد و درون کوزه، آب زلال و پاک آسمانی جمع شود و مُهره شرکت‌کنندگان با آب پاک آسمانی شسته شود و فال خوش‌یمنی به نام صاحب فال زده شود..

برای برگزاری مراسم، ابتدا کوچک‌ترین فرد حاضر را انتخاب می‌کنند. معمولا از میان دختران نابالغ پنج شش ساله. زیرا معتقد هستند کودکان نماد پاکی و معصومیت هستند و شرکت آن‌ها در این آئین خوش‌یُمن است و پُربرکت. تور قرمزی که نماد گرمی و آتش است، روی سرش می‌اندازند و پارچه رنگی آب نزده و نبریده و سوزن و نخ به دستش می‌دهند و نامش را هم عروس می‌گذاشتند. او باید در طول خواندن فال مشغول سوزن‌زدن و دوختن پارچه شود و دیگران نیت کنند.

سپس کوزه سفالی را در بین میهمانان به چرخش در می‌آورند و هرکس شیئی را نظیر سکه، انگشتر، دکمه، سنجاق و کلید را درون کوزه می‌ا‌ندازند و نیت می‌کنند. یکی از بزرگان مجلس که اهل ادب و فرهنگ است و به خوبی شعر می‌خواند و تفسیر می‌کند، دیوان حافظ را به دست می‌گیرد و برای شادی روح حافظ و همسرش شاخه نبات فاتحه می‌خواند و همگی به تبعیت از او فاتحه می‌فرستند. سپس کوزه و یا (قوزوله) را مقابل دخترک ُخرد سال قرار می‌دهند و از او می‌خواهند که مُهره‌ای را از درون کوزه بیرون بیاورد. در این لحظه دختران و پسران جوان دَم می‌گیرند و می‌خوانند.

به شُوان بِه لقانش تا که دِرا

مُره ی بخت مِنو اقبال مَه

دخترک مُهره‌ای را بیرون می‌آورد و به حاضران نشان می‌دهد. شخصی که مُهره  متعلق به اوست، مشخص می‌شود،  صاحب مجلس، این جملات را بر زبان می‌آورد «ای خواجه حافظ شیرازی، تو محرم رازی، تو را به خدا و شاخه نبات قسم که هر چه خیر و صلاح و مصلحت می‌بینی برای صاحب فال آشکار و آرزوی او را بر آورده ساز». سپس دیوان حافظ را در دست چپ می‌گیرد و با دست راست باز می‌کند و اولین غزلی که سمت راست صفحه می آید را می‌خواند. حاضرین در سکوت به مفاهیم غزل گوش می‌کنند و گهگاه با کلمات، به به  و احسنت فال را تایید می‌کنند. پس از خوانش آخرین مصرع، خواننده فال ، به تفسیر غزل می‌پردازد.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.