نقش فعالان رسانه در جامعهپذیری کودکان و نوجوانان
*یلدا خاکباز
*کارشناس ارشد مردمشناسی
فرهنگ هر جامعه به مثابه کلانترین نظام معنایی و گفتمانی غالب، نسبتا عمومیت داشته و مورد قبول اکثریت قرار دارد. پذیرش، آموزش و انتقال آن غالبا به صورت غیراستدلالی و غیرمستقیم و تا حدی نیز مستقیم صورت میگیرد. فرهنگ اساس و پایه اجتماع و ملات پیوند اعضای آن است. شخصیت جمعی و هویت اجتماعی هر جامعه به فرهنگ آن مستند است و به همین دلیل، یکی از کارکردهای مهم آن، هویتسازی و هویتبخشی و تشخصدهی است. فرهنگ ضمن آنکه بستر اندیشهها، آرمانها، علایق، احساسات، دریافتها، تجربیات، نگرشها و منطق الگویی سلوک جمعی است؛ در عین حال محملی برای روابط و پیوندهای میان ذهنی، کنشها و مناسبات مشترک، گرایشها و پویشهای هدفمند، قضاوتها، گزینشها، ارادهها، رفتارها، جذب و دفعها، کنشها و واکنشها، و به طورکلی سامانیابی روابط و مناسبات ریز و درشت در مسیر نیل به نتیجه مشترک است. فرهنگ غالب و متفوق هر جامعه که واجد بیشترین میزان مشترکات خرده فرهنگهای فعال یک جامعه است، به تبع مقوله دولت ـ ملت از آن به «فرهنگ ملی» تعبیر میشود؛ فرهنگی فراسوی همه خرده فرهنگهای درونی که همه اعضای جامعه به درجاتی بدان تعلق خاطر داشته و سلطه آن را عمیقاً پذیرا شدهاند. بدون شک برای رسیدن به این مهم در جوامع انسانی نیاز به برنامهریزی در آموزش و پرورش در گروه سنی کودک و نوجوان است.
علاوه بر نقش خانواده، دوستان، آموزش و پرورش یکی دیگر از عوامل و کارگزاران بسیار مهم و بلکه از جهاتی بیبدیل در فرایند جامعه پذیری، رسانههای جمعی به ویژه رسانههای تصویری و چاپی و این روزها مجموعهای از فعالیت های شبکهای در فضای مجازی و اینترنت است. نقش موثر این وسایل و حضور آگاهانه فعالان حوزه کودک و نوجوان بر فرایند جامعهپذیری همگان به ویژه کودکان و نوجوانان و تأثیر آنها در القا، تعدیل، تغییر و جهتدهی بینشها، نگرشها، گرایشها، ارزشها، الگوها، خلق و خویها، و رفتارها در مسیر اهداف منظور، واقعیتی است که تجارب شهودی و مطالعات عینی بسیار زیادی، برآن مهر تایید نهاده است. رادیو، تلویزیون، سینما، ماهواره، اینترنت، کتاب، روزنامه، مجله، لوحهای فشرده، نوارهای صوتی و تصویری عمدهترین و پرکاربردترین رسانههایی هستند که تقریباً همه جوامع به نوعی بدان دسترسی یافته و کمتر کسی میتوان یافت که از تیررس تاثیرگذاری و ضرورت کاربرد آنها بر کنار مانده باشد. این نوع وسایل بخش قابل توجه و روزافزونی از مخاطبان را بدون وجود رابطه مشخصی میان فرستندگان و گیرندگان، پوشش میدهند. این عامل جامعهپذیری، فرد را با طیف فوقالعاده وسیعی از مردم که تنها به طور غیرمستقیم شناخته میشوند، آشنا میسازد. رسانههای جمعی هم وسایلی در جهت معرفی دگرگونیهای اجتماعی و هم خود عامل ترویج و تسریع آنها هستند. این رسانهها از طریق بیان اخبار، انعکاس وقایع، ارائه اطلاعات عمومی، طرح دیدگاهها و تحلیلها، معرفی ارزشها و الگوها، گشودن افقهای جدید برروی مخاطبان و برقراری ارتباطات میان فرهنگی اطلاعات گسترده و متنوعی را به صورت پیاپی به مخاطبان خود منتقل میسازند که معمولاً از دیگر طرق امکان دستیابی بدانها وجود ندارد. در هر حال، تاثیرات پرگستره، عمیق و ماندگار رسانههای جمعی به عنوان برجستهترین نمودهای تمدن صنعتی در فرایند جامعهپذیری همگان واقعیت مسلّم و انکارناپذیری است که همواره مورد تصدیق و تایید بوده است.
نکته دیگری که با رویکرد آسیبشناختی، بسیار مورد توجه کارشناسان تربیتی قرار گرفته، ناهماهنگی میان عوامل مختلف و متعدد جامعهپذیری در عصر و زمان حاضر است که به عقیم شدن استعدادها، برهم خوردن توازن شخصیتی و بروز انواع آشفتگیها و اختلالات فکری، احساسی و رفتاری در افراد منجر میشود. برای مثال، خانواده ممکن است بینشها، ارزشها و نگرشهایی کاملاً متفاوت از آنچه مورد القاء و تبلیغ محیطهای آموزشی، گروه دوستان و رسانهها است، به اعضا ارائه کند. در هر حال، هر یک از کارگزاران جامعهپذیری به دلیل فقدان برنامهریزی و مدیریت راهبردی و کاربردی جامع در کلان جامعه، ممکن است به صورت مستقیم و غیرمستقیم، تاثیراتی متمایز و متغایر از تاثیر دیگر عوامل را موجب شود. این تفرق و آشفتگی یا ناهمنوایی در پیامهای القایی در خود رسانههای جمعی به دلیل تعدد و تکثر و حتی برنامههای مختلف یک رسانه امری واضح و آشکار است. شخصیت (در سطح فرد) و نهادها و ساختارها (در سطح جامعه) این آشفتگی کارکردی را به شیوههای مختلف بازنمایی میکنند. نقش روزنامه نگاران ، خبر گزاری ها و فعالان حوزه کودک و نوجوان بر کسی پوشیده نیست چرا که مسئولیت آگاهی بخشی و آگاهی رسانی جز لاینفک یک فعال رسانه ای مطالبه گر است.
هر یک از ما اگر که به این نقش خود آگاه باشیم در راستای بالا بردن استانداردها و سطح کیفیت زندگی برای کودکان و نوجوان، حواسمان هست که هر تولید محتوای ارزشمندی میتواند کودک امروز را به فردایی روشنتر هدایت کند. بدون شک اینگونه جامعه کمتنشتری خواهیم داشت.