نوروز؛ کهن‌ترین و برترین نماد فرهنگی ایران

سعی در کم‌رنگ‌کردن و یا زدودن آئین‌های نوروزی ناشی از ناآگاهی تاریخی و اجتماعی و کاری بس خطرناک است. مقابله با میراث فرهنگی یک ملت راه به جایی نخواهد برد، زیرا اسطوره‌های ملی را نمی‌توان از میان برداشت و یا تأثیر آن را از بین برد، بلکه باید در حفظ آن‌ها کوشید تا از نیروی درونی شان برای وحدت ملی بهره برد.

0

*مهدی غلامی

*کارشناس مرمت بناهای تاریخی

شاید در میان همه روزهای جشن و سروری که در میان ملـل عـالم برقـرار مانـده و از گذشته‌های دور تا امروز اعتبار و منزلت اجتماعی خود را حفظ کرده اسـت، نـوروز در ردیف مهمترین آن‌ها باشد. چه، صرف‌نظر از این‌که جشنی چندروزه و بزرگ و گسترده و با تمهیدات ویژه است، از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی یک کشور و ملت خاص نیز که ایران و ایرانیان بوده باشند، فراتر می‌رود و قلمـرو انـسانی و جغرافیـایی وسـیعی را در بر می‌گیرد.

نوروز، جشن طبیعت، جشن آفرینش، جشن پیروزی نور بر ظلمت و گسترش بنیادها و عناصر مدنیت بوده است. نوروز در واقع جشن دوران طلایی ایران اسطوره‌ای بود که در آن نه گرما، نه سرما، نه بیماری، نه رشک و نه مرگ از هیچ کدام نشانی نبود، اما از جنبه‌ای دیگر، نوروز نماد هویت فرهنگی و مرکزیت سیاسی این سرزمین نه تنها بر فلات بلکه بر تمدن‌ها و قلمروهای پیرامونی آن بوده است. نوروز علاوه بر این‌که در قالب آئین‌های مختلف دوران گوناگون فرهنگ این سرزمین هر بار به شکلی تجلی می‌یافته، اما در کلیت پیامی واحد داشته و شاکله فرهنگی این سرزمین را حتی در بعد سیاسی انسجام می‌بخشیده که به خصوص این مرکزیت و انسجام بخشی قدرتمند را از زمان امپراطوری هخامنشی شاهدیم. (صالحی امیری، ۱۳۸۶ : ۴)

جشن نوروز در اساطیر ایران دارای ارزشی سیاسی است و به مرحله اساطیری استقرار شهریاران کیانی در فلات ایران باز می‌گردد. «جمشید» شهریار آرمانی یا سرنمونه‌ای از شهریاران ایرانی است. او با بر تخت نشستن خود در نوروز تأسیس کننده ایده سیاسی ایران به شمار می‌رود. اگرچه نوروز به عنوان جشن اعتدال بهاری علاوه بر سابقه آن در فلات ایران از میان رودان به ایران نفوذ کرده، اما در ایران بنا بر نیازهای اسطوره شناسی سیاسی بازسازی شده است.(فکوهی ، ۱۳۷۹ : ۱۴۵ – ۱۴۶ )

نوروز، اسطوره‌ها و تاریخ

جشن‌ها ،ویژگی مشترک تمامی فرهنگ‌ها هستند. در زبان ایرانی جشن یا «سین» از ریشه « yaz» به معنای ستایش، نیایش و پرستش ایزد است. در اصل جشن برپایی مراسم نیایش و سپاس به مناسبت یک پیروزی یا واقعه اجتماعی یا یک معجزه آسمانی است که برای اجتماع منافعی دارد و همواره و همه ساله مراسمی برای نیایش و سپاس و همچنین بزرگداشت آن واقعه، شادی‌ها، سرورها و آئین‌های خاص برگزار می‌شود. نوروز، مهرگان و سده، سه جشن ملی ایرانی هستند که ریشه در هزاره‌های تاریخ این سرزمین دارند و یکی از دلایل ماندگاری این جشن‌ها به خصوص نوروز این است که جشنی ملی است. (مدرس‌زاده، ۱۳۷۹ : ۱۳۴ – ۱۳۳ ) این جشن هم متعلق به ایران آریایی و هم ایران اسلامی است. نوروز، آئین کهنی است که در گذر هزاره‌ها در دوران‌های مختلف این سرزمین برترین نمادهای انسانی و فرهنگی را در خویش گنجانده و آن‌چنان در ناخودآگاه فرهنگی این سرزمین ریشه دوانده که هیچ برشی از تاریخ ایران، توان انحصار آن را ندارد.

نوروز و اتحاد ملی

اعیاد و جشن‌های ملی از نمادهای همبستگی ملی محسوب می‌شوند. مردم ایران با مشارکت در جشن نوروز به تأسی از آداب و رسوم کهن، همدلی و هم اندیشی خود را به گونه‌ای نمادین به نمایش می‌گذارند و از این طریق حداقل سالی یک بار پیوند و پیمان خویش را با نیاکان، خویشان، میراث کهن، روح جمعی و هم‌وطنان خود تجدید می‌کنند و به حفظ میراث خود جان تازه‌ای می‌بخشند. آینده فرهنگ و تمدن ایرانی نیز به تقویت یا تضعیف عناصر فرهنگی آن در پهنه جغرافیایی اش بستگی دارد. تداوم پذیرش فرهنگ ایرانی، تنها در صورتی در مرزهای داخلی و حوزه‌های فرهنگ خارج از ایران موفق خواهد بود که ما عملاً به عوامل همبستگی فرهنگی و تمدن ایرانی خود احترام گذاشته و روابط داخلی و به تبع آن خارجی خود را بر این اساس تنظیم کنیم. فرهنگ ایرانی با حلقه‌های پیونددهنده‌ای که مؤثرترین آن‌ها آئین‌های ملی هستند، احساس تعلق فرهنگی مشترکی را در خرده‌فرهنگ های ایران به وجود می‌آورد. این فرهنگ ملی یعنی نوروز در همه خرده‌فرهنگ‌ها و موقعیت‌‌های اقلیمی متفاوت پیوسته شناور و در جریان بوده و حلقه‌های اتصال و همبستگی آن‌ها را فراهم ساخته است.(صنیع اجلال ، ۱۳۸۴ : ۶۹ )

نوروز و انسجام اجتماعی

آئین‌های همگانی و ملی بیشترین نقش را در حفظ هنجارهای فرهنگی و انسجام اجتماعی و نظم در یک جامعه چندفرهنگی و چندقومی دارند . در ایران در رأس آئین‌های ملی ما، آئین‌های نوروز قرار گرفته است. نوروز سلسله جنبان هویت ایرانی است، بنابراین سعی در کم‌رنگ‌کردن و یا زدودن آئین‌های نوروزی ناشی از ناآگاهی تاریخی و اجتماعی و کاری بس خطرناک است. مقابله با میراث فرهنگی یک ملت راه به جایی نخواهد برد، زیرا اسطوره‌های ملی را نمی‌توان از میان برداشت و یا تأثیر آن را از بین برد، بلکه باید در حفظ آن‌ها کوشید تا از نیروی درونی شان برای وحدت ملی بهره برد. اگر می‌خواهیم از محدوده سرزمین به نام ملت دفاع کرده و آن را حفظ کنیم، باید به سنت‌ها و باورهای آن سرزمین که سنت‌های ملی است و ملت به آن وابسته است، احترام بگذاریم. ماندگاری و پایداری آئین نوروز در بین همه اقوام ایرانی در چند هزاره نشان می‌دهد که این آئین مورد قبول تمام مردم ایران از هر آئین و قوم و دین است.

با نگاهی به تاریخ چند هزارساله نوروز و ماندگاری آن در بستر پرفراز و نشیب تاریخ این گهواره تمدن بشری می‌توان اذعان کرد که این پدیده فرهنگی، ریشه در باورها، عقاید و ارزش‌های مردمان این منطقه از جهان دارد. هرساله میلیون‌ها نفر از فارس، کرد، لک و لر و ترک گرفته تا بلوچ و تاجیکی و افغان، این مناسبت عظیم تولد دوباره طبیعت را جشن می‌گیرند. جدای از ایران، کشورهایی همچون افغانستان، تاجیکستان، اقلیم کردستان عراق، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، ترکیه، ازبکستان، ترکمنستان، پاکستان و قرقیزستان در این رویداد فرهنگی سهیم هستند و در عصر جهانی شدن، بی‌تردید در آینده دامنه آن گسترده‌تر شده و با توجه به ویژگی‌های جهان شمول این جشن طبیعت به مناسبتی جهانی تبدیل خواهد شد.

یکی از ویژگی‌های متمایزکننده فرهنگ ایرانی به طور خاص و حوزه تمدنی ایران به طور عام  نوروز است. به تعبیر دیگر، نوروز یکی از مهم‌ترین نمادهای مشترک مردمانی است که در سرزمین‌های واقع در گستره تمدنی ایران زندگی می‌کنند. در عصر حاضر، آئین‌های جشن نوروز در سراسر حوزه تمدنی ایران باشکوه بسیار برگزار می‌شود. خوشبختانه این مراسم از سوی دولت‌های حوزه تمدنی ایران ارج نهاده شده و با تشریفات کامل برگزار می‌شود و بدین ترتیب، دولت‌ها نیز با مردم در برپایی هرچه باشکوه‌تر این آئین کمک و همراهی می‌کنند.

منابع:

فرجی‌راد، عبدالرضا؛ قربانی نزاد، ریباز؛ مهربان ، عبدا… (۱۳۹۶) تأثیر جهانی شدن بر فرهنگ همگرایی در حوزه فرهنگی نوروز، فصلنامه ژئوپلیتیک، سال سیزدهم ، شماره ۲

فکوهی، ناصر (۱۳۷۹)، نگاهی انسان شناختی به اسطوره‌شناسی سیاسی جشن نوروز، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، گروه مردم‌شناسی آئینی پژوهشکده مردم شناسی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، پژوهشکده مردم‌شناسی.

سازمند، بهاره (۱۳۹۳)، بازنمایی‌های هویتی و آئینی نوروز در کشورهای حوزه تمدنی ایران، فصلنامه مطالعات ملی، سال پانزدهم، شماره ۳

صنیع اجلال، مریم ( ۱۳۸۴ ) فرهنگ و هویت ایران ، مؤسسه مطالعات ملی

صالحی امیری، سیدرضا؛ صمیمی، نیلوفر (۱۳۸۶) ، آئین‌های نوروزی و همبستگی ملی، نشریه فرهنگ مردم ایران، شماره ۱۱

مدرس‌زاده، مریم (۱۳۷۹ )، عید نوروز در فرهنگ اسلامی و آئین‌ها و اساطیر ایران، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، گروه مردم شناسی آئینی پژوهشکده مردم شناسی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، پژوهشکده مردم‌شناسی.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.