امیرشهاب رضویان نخستین نمایشگاه فردی خود با موضوع نقاشیهایش را برگزار کرد
زندگینوشت تصویری یک هنرمند
نمایشگاه آثار امیر شهاب رضویان ۳ مهرماه در گالری کامای تهران به پایان رسید اما از ذهن بازدیدکنندگانی که نخستین بار بود با این آثار رو برو می شدند هنوز پاک نشده است، گویی رضویان دریچه جدیدی بر دیدگان آنها گشوده است. هنرمندانی که آثار او را دیدند، دیدگاههای متفاوتی داشتند
نمایشگاه آثار امیر شهاب رضویان ۳ مهرماه در گالری کامای تهران به پایان رسید اما از ذهن بازدیدکنندگانی که نخستین بار بود با این آثار رو برو می شدند هنوز پاک نشده است، گویی رضویان دریچه جدیدی بر دیدگان آنها گشوده است. هنرمندانی که آثار او را دیدند، دیدگاههای متفاوتی داشتند. برخی آنها را گونهای از نقاشی بر میشمارند، برخی دیگر نام طراحی به آنها دادهاند و تعدادی با عنوان تصویرسازی از آن آثار نام میبرند.
تصاویری که امیرشهاب رضویان خلق کرده دارای داستان و روایت است پس میتوان نام تصویرسازی بر آنها نهاد. تصویرسازیهای رضویان گویی از دل تاریخ بر آمدهاند. او خود نیز چنین دیدگاهی دارد و بر این باور است که آثارش تحت تاثیر پردهخوانی شکل گرفته. اما به نظر میرسد فاصله بسیاری با پردهخوانی دارد. کارهای او بسیار نو و مدرن است در داستانپردازی گویی از حرفه خود سینما نیز وام گرفته است. نکته برجستهای که در آثار رضویان دیده میشود، طنز است؛ طنزی که از شخصیت او سرچشمه گرفته است و در ارائه و توضیح آثارش به صورت هنرمندانهای بیان میشد.
همدان برجستهترین عنصر این آثار است، او زادگاه و خاستگاه خود را پررنگتر از سایر عناصر دیده است. آثار امیرشهاب رضویان در واقع زندگینوشت تصویری خود اوست که وقایع انقلاب و جنگ و حتی پیش از آن را روایت میکند، یک نوع سینمایی است که بر بوم و کاغذ نقش بسته است و به نظر میرسد نقطه عطفی در دوران حرفهای اوست.
تصویریسازی یا نقاشی
«امیرشهاب رضویان» درباره آثارش میگوید: میتوانیم نام آن را تصویرسازی بگذاریم چون نقاشیای است که با قصه همراه است اگر توضیحات در آن نباشد شاید قابل درک نباشد اما از دیدن آن لذت میبرید چون یک جور تصویرسازی و روایت است مانند پردهخوانیهایی که اگر آن را کسی توضیح میداد، جذابتر میشد که البته اسم آن اهمیت چندانی ندارد، مهم ماهیت آن است.
سبک خاص
البته این هنر منحصر به رضویان است و جای دیگر چنین چیزی مشاهده نمیکنیم و امروزه پردهخوانی خیلی کمرنگ شده است. هنر او ممکن است زندگینامه خودش باشد اما نقاشیاش ریشه در پردهخوانی دارد و همین روش و شیوه خاصی است. از رضویان میگویم این خاص بودن را از دید خود توضیح دهید میپرسم فکر میکنید که این خاص بودن یک روزی باب شود؟ یا بقیه آن را پیگیری کنند؟ و شما به عنوان بنیانگذار این روش از نقاشی یا طراحی مطرح شوید؟ که توضیح میدهد: نقاشی و همه شاخههای هنر آنقدر متنوع و گسترده هستند که تجارب من را دیگران هم کسب کردهاند، تجارب من خیلی شخصی بوده و من به قصد زدن نمایشگاه نقاشی را شروع نکردهام. گاهی اوقات به صورت تفننی نقاشی میکردم و از روایتهای کوتاهی شروع شد، بعد کمکم به طور جدی و پیچیدهتر شروع کردم. ترکیبی بین قصهگویی و نقاشی و همین آن را هنری متمایز کرده و به صورت تدریجی اتفاق افتاده است. همینطور به صورت متوالی نقاشی کشیدم و تصور کردم که اگر با قصه آمیخته شود، جالبتر است. گاهی اول نقاشی میکردم و بعد قصه روی آن میگذاشتم اما الان در مرحله اول یک درام نمایشی طراحی میکنم و نمایش را به نقاشی تبدیل میکنم.
تاثیر سینما
سینما چقدر در این کار حضور دارد؟ رضویان در پاسخ به این سوال میگوید: خیلی شبیه به قصهگویی سینمایی است. قصهگویی سینمایی که روی کاغذ است ما در سینما داستان مصور داریم که اینها را به هم پیوند دادهاند که در قابهای سه در چهار کشیده نمیشوند و اینها را باید کنار هم باشند و یک مبدا و نقطه شروع و پایان دارد.
جنبه طنز این موضوع آن را بسیار خاص کرده. از رضویان میپرسم طنز را به خواست خود یا ناخودآگاه وارد مجموعه خود کردهاید، که پاسخ میدهد: جدیترین و تلخترین قصههای جهان را اگر با طنز ترکیب کنید. همان نتایجی که انتظار دارید از آن به دست آورید را به دست خواهید آورد و مردم استقبال بیشتری از آن میکنند و برای آنها جذابیت بیشتری خواهد داشت.
نگاهی به زادگاه
این سینماگر همدانی میگوید: زادگاه ما همدان است و بسیار مهم است و من تا پانزده سالگی در همدان اقامت داشتهام و بسیاری از تجارب کودکی و نوجوانیام را در همدان به دست آوردهام اما در نقاشیها و کارهای دیگرم شهرهایی را که در رویاهای خود داشتهام را به نوعی در نقاشی ترسیم کردهام اما شهر همدان در روزگار پنجاه سالگی من برایم جذابیت بیشتری دارد و پیوند من با زادگاهم خیلی محکمتر شده است گاهی اوقات انسان ناگزیر به بازگشت به ریشههای خود است. حال این ریشهها ممکن است هر چیزی باشد. مسئله بعدی معماری همدان است، مثلا میدان همدان خیلی خاص است و برای من بسیار نوستالژیک است و بسیار به آن علاقمندم
رضویان درباره برگزاری این نمایشگاه در همدان میگوید: خیر در حال حاضر صحبتی در این مورد انجام نگرفته اما در صورت دعوت شدن از سوی همدان درصدد برپایی نمایشگاه برمیآییم.
زندگی هنرمندانه
سعید قطبیزاده منتقد سینما با اشاره به نمایشگاه امیرشهاب رضویان میگوید: این نقاشیها را قبلا مشاهده کردهام، البته اگر بشود آن را نقاشی نامید چون چیزی فراتر از نقاشی است زیرا حاصل یک خلاقیت بیکران و جنون مقدس یک هنرمند است که هنرمندانه زندگی میکند. رضویان در هر عرصهای مانند شعر، نقاشی، فیلمسازی و مقالهنویسی تبحر خاصی دارد او نه تنها در عرصه کاری بلکه زندگی شخصی هنرمندانهای دارد.
قطبیزاده اضافه میکند: الگوی دوار این نمایشگاه برای من یادآور کمربندی دور شهر همدان است. من هنگامی که وارد همدان میشوم تصور ورود به یک هزارتو را دارم اما گذشته از اینکه شهر همدان زادگاه رضویان است و به آن عشق میورزد جالبتر این است که این برای من تداعیکننده لنز دوربین در وضعیت معکوس است یعنی وقتی کسی از بیرون به دوربین نگاه میکند جهان را در همین دایره به تصویر میکشد و این دایره تبدیل به دوایر متحد داخل هم میشود اما این نکته جالب است در یکی از کارها یک آدم نظامی هنگامی که در خط مقدم در حال جنگیدن بود، مرخصی گرفت و به شهر خود همدان رفت تا به بهزیستی سر بزند و با در بسته آن مواجه شد او در توصیف آنجا گفت: پشت در بسته بهزیستی یک حوض کنار آن وجود داشت در آن طرف یک ایوان و پنجرههای اتاق وجود داشت و به نظر من این خیلی جالب است که اینها هرکدام یک راهی است و یک ذهنیت تدوینگر دارد که تمام این راه ها را به شکل ظاهرا نامنظم تبدیل به یک کلاژ باشکوه کرده که هویت تاریخی دارد. چون وقتی روایت را تاریخی میکند انسان با تاریخ همدان و سرزمین خود تاریخ جنگ روبرو میشود، جغرافیا در آن جان دارد و به هویت این شهر از نظر معماری روح میبخشد و از نظر خاطرات خود هنرمند که پس از سالها به تصویر میکشد نه اینکه آن را به یک نقاشی برای مشخص کردن جایگاه آن در ایران یا یک نقشه متعارف تبدیل کند
وی تاکید میکند: در نگاه تاریخی رضویان همه چیز برای من بسیار شگفت انگیز و جذاب است و هرگز عادی نمیشود و مفتخرم که در این جلسه شرکت کردم و شنوای سخنان و بیننده شاهکارهای ایشان که چیزی فراتر از نقاشی است، بودم. چون ارجاعاتی به داستانهای مصور و هم دفاتر نقاشیهای کودکانه دارد که همه چیز از معصومیت هنرمندانه برآمده است که بسیار دیدنی و تحسین برانگیز است.
جذابیت کارهای رضویان
«مجید برزگر» سینماگر برجسته همدانی نیز درباره این نمایشگاه میگوید: هنوز بعد از ۲۵ سال دوستی با رضویان، نقاشیهای شهاب برایم جذابیت دارد که نوعی الهامگیری از مینیاتور ایرانی و پردهخوانی است. به نظرم با توجه به تجربههای شهاب، او میتواند پردهخوانی ایرانی را نمود دهد. وی ادامه میدهد: همین که او سینماگر است و در کنار آن نقاشی هم میکند هم جالب است و بعد از سالها نمایشگاه انفرادی گذاشته است.
حسین زندی–روزنامهنگار