بهداشت قربانی اقتصاد درمان
*حسین زندی
*سردبیر
همه ساله پیامها و اعتراضهایی از طرف شهروندان به رسانه ما میرسد که بوی فاضلاب و حشرات مخل آسایش آنهاست. البته آنان کمتر به موضوع آبیاری کشت و کار کشاورزان با فاضلاب توجه میکنند و دغدغه اصلی آنان پوشاندن رودخانههاست که با فاضلاب مخلوط شده است. به نظرم اگر شهروندان اعتراضهای خود را معطوف به جداسازی فاضلاب از آب رودخانهها و قناتها میکردند و این موضوع به مطالبه عمومی بدل میشد، تاکنون هم مشکل آبیاری با فاضلاب حل شده بود و هم فاضلابها از آبهای جاری تفکیک شده بودند و رودخانهها به عنوان یکی از مناظر زیبای درون شهری و برون شهری شناخته میشدند، اما چه کنیم که هنوز راه مطالبهگری را نیاموختهایم.
نکته دوم این است که بخشی از تولید سبزی و صیفیجات شهر از طریق آب فاضلاب آبیاری میشود و انکار مسئولان نیز مشکلی را حل نمیکند. مسئولان از سویی این ماجرا را انکار میکنند و از سوی دیگر از سونامی سرطان و دهها درد بیدرمان سخن میگویند که یکی از عوامل را مصرف همین سبزیجات و محصولات کشاورزی غیر ارگانیک قلمداد میکنند. این تناقض در گفتار و عمل مدام در جامعه به ویژه از سوی مسئولان دیده میشود و باز هم اگر مطالبه درستی بود شاید این مشکل نیز قابل حل میبود.
نکته سوم این است که در کشور های توسعهیافته موضوع بهداشت مهمتر از درمان است. در واقع بهداشت بر درمان برتری دارد به دلیل اینکه موضوع بهداشت به عنوان یک سرمایهگذاری قلمداد میشود؛ بدین معنی که اگر جامعه در این حوزه خوب عمل کند در حوزه درمان کمتر هزینه میکند. به سخن سادهتر اگر فردی بر روی بهداشت هزینه کند، کمتر بیمار میشود و هزینه درمان را پس انداز میکند. در جامعه و فضای بزرگتر هم همینطور است؛ اگر به حوزه بهداشت که به مثابه پیشگیری است بیشتر توجه شود، در حوزه درمان با مشکلات کمتری روبهرو می شوند. اما ظاهراً موضوع درمان در کشور ما یک تجارت است و وزارت بهداشت و درمان هم موضوع بهداشت را چندان جدی نمیگیرد. حال چه زمانی مسئله اولویت بندی در کشور ما جدی گرفته میشود، نمیدانم!