به جای واژه حسرت، به دیگران عشق آموختم

*مهرداد نهاوندچی

*روزنامه‌نگار

به منظور آشنایی با فعالیت­های «پرویز ملک‌زاده»، گفت­و­گویی را به وی در دفتر همدان‌نامه انجام دادیم. او باغ منحصر به نام «باغ جادو» را پدید آورده است که گونه­های زیادی را از کشورهای مختلف در آن پرورش می­دهد. وی افتخارات متعددی داشته، سه بار شهروند برگزیده شهر همدان شده است و اخیرا یک مدرک دکترای افتخاری نیز از دانشگاه سورنتو (مکزیک) دریافت کرده است.

الگوی بزرگ

ملک‌زاده در مورد دوران کودکی خود می‌گوید: از سنین نوجوانی و جوانی به طبیعت علاقمند بودم و این عشق را از پدرم به یادگار دارم، اولین الگو و آموزه‌ام در دنیای بی‌آغاز و بی‌پایان مرحوم پدرم بود. با این‌که هنوز کودکی بیش نبودم اما آن‌قدر جوشش و کشش در وجودم کرده بود که می‌دانستم باید در اولین فرصت ریشه جانم را با شریان طبیعت پیوند بزنم و خود را به آغوش باد و باران و آفتاب و خاک بسپارم؛ باید زبان همزیستی با شکوفه‌ها را بیاموزم، نظیر گل‌ها فکر کنم و بدانم چگونه با طوفان زمزمه کنم تا از پای نیفتم.

آغاز راه

وی در مورد دوران جوانی خود توضیح می‌دهد: پس از اخذ دیپلم و طی مراحل دانشجویی، به درجه افسری نیروی هوایی مفتخر شدم و سال‌ها خدمت کردم. شغل و کارم را دوست داشتم اما به دلایلی از کار برکنار شدم و برای سومین بار به انگلستان عزیمت کردم و تصمیم به اقامت گرفتم که فوت پدرم حاج «خلیل ملک‌زاده» من را به ایران کشاند. این‌جا بود که شوق طبیعت که درونم نهفته بود، به پرواز درآمد و این‌گونه بود که قدم در این راه نهادم و کاشت گیاهان را در پشت‌بام منزل مسکونی‌ام آغاز کردم. از آمریکا، کاکتوس حشره‌خوار و از هند، فلفل سیاه هندی و از تایلند، آناناس و از مالزی، موز و از افغانستان، درخت زردآلو مجنون و از پاکستان، انبه را وارد کردم و در خانه کوچک خود، میوه‌های سردسیری و گرمسیری را در کنار هم پرورش دادم و دانسته‌های خود را به منصه ظهور درآوردم و کاملا موفق بودم.

این فعال محیط زیست، در مورد احداث باغ جادو می‌گوید: پس از پخش گوشه‌ای از فعالیت‌هایم در برنامه «دیدنی‌ها» شبکه ۲، مسئولان قول واگذاری زمینی سنگلاخ و کوهستانی بین دو دره گرگ و شاطر علی به نرخ کارشناسی دادند و به بهای فروش خانه، باغ جادو و این واگذاری و کاغذ­بازی ادارات وزارتخانه مسکن و شهرسازی، سازمان منابع طبیعی و جنگل­ها، جهاد کشاورزی و شهرداری، (۱۱ سال و ۵ ماه و ۲۶ روز) به طول انجامید و بهترین سال­های عمرم که باید صرف تحقیق می­شد، کاغذ به دست از این اتاق به آن اتاق گذشت. در نهایت زمین را دریافت کردم و آن­قدر عاشق بودم که نداشتن آب و خاک مناسب برای کشت گیاهان در زمین مزبور ندیدم و با آوردن کامیون خاک و صرف میلیون­ها تومان هزینه و آوردن آب با تانکر و زدن ۵ استخر برای ذخیره­ آب­های میوه­های باغ را با اشک چشم پرورش داده و همه را وقف فقرا می­کنم. سال­های سال است که با هر قطره باران به شوق می­آیم و با هر نسیم مهربان، همزبان می­شوم.

از حرف تا عمل

وی می‌افزاید: در همزیستی با طبیعت و زندگی در کنار گل و بوته آموختم که فقط با آرزو داشتن و در آرزو ماندن، نمی‌توان به چیزی در زندگی دست یافت چراکه حرف آرزو، انسان را به هیچ نقطه اوج و موفقیتی نمی‌رساند و اگر میل و تلاش به دانستن و رسیدن نباشد، آرزوها هم دست‌نیافتنی می‌شوند. پس با علم به این واقعیت، تمام دوست‌داشتنی‌هایم در عالم طبیعت را چون یک هدف پیش رو قرار دادم و کارهای ناقابلی انجام دادم که چشم جهانیان را به تحیر وامی‌دارد.

ملک‌زاده در مورد فعالیت در زمینه آموزش محیط زیست نیز توضیح می‌دهد: من به­جای واژه آرزو و حسرت، امید و هدف و تجربه و پشتکار و عشق را به دیگران آموختم و با روزی ۱۲ ساعت کار ثابت کردم که باید خستگی را خسته کرد. مضافا به این‌که در نیمه دوم سال که کار باغ، کم و یا تمام می‌شود به مدت ۱۹ سال به صورت افتخاری در آموزشگاه‌های همدان به عنوان کلاس‌های زنگ سبز تدریس می‌کنم و تاکنون ۱۳۸۴ مقاله و مطلب نوشته‌ام و به کسانی که بخواهند باغ آبادی داشته باشند مشاوره و بازدید رایگان می‌دهم.

افتخارات

ملک‌زاده در مورد افتخارات خود، اظهار می‌کند: تاکنون از دو رئیس جمهور جایزه ملی محیط زیست گرفته‌ام و یکبار در سال ۱۳۸۶ و بار دیگر در سال ۱۳۹۸ از طرف شورای اسلامی شهر و شهرداری همدان، شهروند برگزیده شدم. شاخصه باغ جادو این است که از کودهای شیمیایی استفاده نمی‌کنم و هرگز برای مبارزه با آفات از سموم استفاده نمی‌کنم و به درختان به جای سم، آب تنباکو می‌زنم و سالیانه میلیون‌ها تومان هزینه خرید آب با تانکر می‌دهم. بعد از سال­ها مطالعه علمی و عملی موفق به تولید نوعی کود معجونی صد در صد ارگانیک شدم که توسط نوعی باکتری مفید، فرآوری می­شود که این کود تائیدیه دو کشور انگلیس و هلند را دارد و بدون هیچ عارضه­ای، باروری درختان را چند برابر می­کند. به دلیل همین فعالیت­ها، در اسفند ۹۹ برای سومین‌بار به عنوان شهروند برگزیده انتخاب شدم و دانشگاه سورنتو (مکزیک)، به پاس سال­ها تلاش و نوآوری در احیای علوم باغبانی و تدریس افتخاری و بشر دوستانه در دو حوزه باغبانی و محیط زیست، دکترای افتخاری به من اهدا کرد.

دیدگاهی در “به جای واژه حسرت، به دیگران عشق آموختم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *