در چندقدمی جهانیشدن
تاریخی به بلندای هگمتانه
بعدها پرونده ثبت جهانی این تپه تاریخی با عنوان «منظر فرهنگی تاریخی اجتماعی هگمتانه تا همدان» که شامل تپه هگمتانه، پیادهراه اکباتان، بازار تاریخی، میدان مرکزی تا آرامگاه بوعلی سینا را شامل میشود، به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ارسال شد و به گفته مسئولان، این پرونده به یونسکو ارسال شده است. حال باید دید آیا کهنشهر همدان شانس ثبت جهانی هگمتانه را پیدا خواهد کرد تا تاریخ این شهر بیشتر به جهان معرفی شود یا موانع دستساز مسئولان همدانی مانع از این اتفاق بزرگ برای همدان خواهد شد؟
*فاطمه کاظمی
*خبرنگار
بعد از کشوقوسها و اما و اگرهای فراوان، پرونده ثبت جهانی هگمتانه به یونسکو ارسال شده و باید منتظر حضور ارزیابان برای بررسی پرونده در همدان باشیم. جدای از مباحثی مانند موانع ثبت جهانی، چقدر هگمتانه را میشناسیم؟ چند شهروند همدانی تابهحال این اثر سترگ را دیدهاند؟ چقدر از آن اطلاعات دارند؟ پس کمی با هگمتانه آشنا شویم.
یکی از پرسشهای بیپاسخ در باستانشناسی و تاریخ همدان این است که شهر کهن هگمتانه و پایتخت مادها در کدام بخش همدان کنونی است؟ برخی باستانشناسان میگویند بر روی «ارگ تپه» یا «مصلی فعلی» بوده است. برخی پژوهشگران از جمله دکتر «پرویز اذکائی» بر این باورند که «تپه پیسا» مرکز قدرت مادها بوده و برخی دیگر این شهر را در حلقه اول و مرکز شهر فعلی همدان جستوجو میکنند، اما با اینکه آثاری از دوره مادها در تپه تاریخی هگمتانه پیدا نشده تا دلیلی براین ادعا باشد و بیشترین آثار این محوطه مربوط به دوره اشکانیان است، این محوطه باستانی را تپه هگمتانه نام نهادهاند تا شاید روزی اعتبار و بودجهای کافی بر این شهر فراموش شده اختصاص یابد تا شواهدی کافی از دوران مادها در هگمتانه کشف شود.
در سال ۲۰۱۸ میلادی همزمان با برگزاری دو رویداد بینالمللی گردشگری همدان ۲۰۱۸، خبرنگاران و دوستداران میراث فرهنگی پیگیری ثبت جهانی یکی از آثار تاریخی همدان در یونسکو را از مسئولان مطالبه کردند تا این رویدادهای بینالمللی دستاوردی عینی برای گردشگری همدان داشته باشند و از آن زمان این موضوع بر سر زبانها افتاد و طبیعتا بهترین گزینه برای ثبت جهانی تپه تاریخی هگمتانه بود.
بعدها پرونده ثبت جهانی این تپه تاریخی با عنوان «منظر فرهنگی تاریخی اجتماعی هگمتانه تا همدان» که شامل تپه هگمتانه، پیادهراه اکباتان، بازار تاریخی، میدان مرکزی تا آرامگاه بوعلی سینا را شامل میشود، به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ارسال شد و به گفته مسئولان، این پرونده به یونسکو ارسال شده است. حال باید دید آیا کهنشهر همدان شانس ثبت جهانی هگمتانه را پیدا خواهد کرد تا تاریخ این شهر بیشتر به جهان معرفی شود یا موانع دستساز مسئولان همدانی مانع از این اتفاق بزرگ برای همدان خواهد شد؟
پیشینه تاریخی هگمتانه
تپه تاریخی هگمتانه با وسعتی قریب به ۴۰ هکتار در شمال شرقی همدان حد فاصل خیابانهای اکباتان، شهدا و بلوار هگمتانه واقع شده و از جمله محوطههای بزرگ و مهم باستانشناسی کشور محسوب میشود. بدون تردید این گنجینه عظیم باستانی در خود آثاری از دوران مختلف تاریخی به یادگار دارد. تپه هگمتانه با توجه به اشارات تاریخی و برداشتهای اولیه باستانشناسان و پژوهشگران دربرگیرنده آثار دوران تاریخی به خصوص دوره ماد، هخامنشی و اشکانی معرفی شده است. جستوجو برای پیداکردن شهر گمشده هگمتانه از سالها پیش آغاز و اظهار نظر از سوی محققین و باستانشناسان ادامه دارد. ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان با توجه به اظهارنظرهای پژوهشگران و باستانشناسان در خصوص دوره ماد و دیگر ادوار تاریخی و اقوام مذکور هموارکردن کار عملیات باستانشناسی شروع و نسبت به خرید خانههای مسکونی موجود در روی عرصه هگمتانه اقدام کرده است.
وجه تسمیه هگمتانه
هگمتانه به معنای محل تجمع است و از دو واژه پارسی باستان «هگمتا» به معنای گردآمدن و پسوند اسم مکان «نا» تشکیل شده است. از قوم ماد در متون تاریخی از جمله کتیبههای آشوری به نام «مادای» و «آمادای» و در منابع کهن ایرانی «مدی» در زبان ایلامی به عنوان «هال ماتانا» و «ماناپه» در زبان یونانی «اکباتانا»، در پارسی باستان «هنگ متنا» و «هگمتان» و در منابع کلیمی «احمتا» و در منابع اسلامی به شکل «همذان» و «همدان» یاد شده است. مهمترین مأخذ تاریخی در این خصوص، روایات «هردوت» تاریخنگار یونانی سده پنجم پیش از میلاد است که میگوید: دیوکس«۶۷۵-۷۲۸ ق.م» نخستین پادشاه ماد فرمان داد تا کاخی عظیم برای وی بسازند و بهگرد آن هفت حصار برپا دارند. حصارهای هگمتانه به طبقات ممتاز اجتماعی تعلق داشت و هر یک به رنگ یکی از اجرام فلکی، به ترتیب سفید، سیاه، ارغوانی، نیلگون و نارنجی بود و کنگرههای دو باروی داخلی با ورقههای سیمین و زرین پوشانده شده بود. این باروها برای مراقبت از کاخ و گنجینه فرمان روا بود و مردم عادی باید خانههای خود را بیرون از دیوارها میساختند. پس از انقراض دولت ماد و تأسیس دولت هخامنشی «سده ۵۵۰ ق.م» هگمتانه همچنان به عنوان پایتخت سیاسی این دولت مورد توجه بود. در دورههای سلوکی، پارت، ساسانی و دورههای اسلامی نیز هگمتانه از شهرهای مهم بهشمار میرفت.
کاوش
جستوجو در جهت یافتن شهر گمشده مادها از سالها پیش آغاز شده بود. ژ.دمرگان و ژ.کینز از جمله کسانی هستند که بیشتر از دیگران متوجه هگمتانه شدهاند. ژ.دمرگان رئیس حفریات شوش در سال ۱۸۹۶ میلادی طی بازدید از همدان چند مهر استوانهای را جمعآوری و با خود به فرانسه برد. وی در خصوص قدمت و محل کشف آنها مطالبی عنوان نکرده است. مطالعات کالمایر بر روی مهرهای استوانهای، تعلق آنها را به دوره ماد به اثبات میرساند. «شارل فوسی» نیز در سال ۱۹۱۳ میلادی از طرف موزه لوور در گودان معروف به شترخواب که مقابل موزه هگمتانه قرار دارد دست به کاوشهایی زد که گزارشی از نتایج آن در دست نیست. متعاقب آن آقای گیر شعن، لودئی لوبرتون و کالمایر مطالعاتی در هگمتانه انجام دادند. علاوه بر این یک عدد قوری و هفت مجسمه برنزی بز کوهی یافت شده در هگمتانه که توسط فوسی کشف و تحویل موزه لوور داده شده بود، وارسی و تعلق آنها به دوره مادها تائید شد. در سال «۱۲۹۹ تا سال ۱۳۱۲ ش» نیز تعدادی اشیای نفیس زرین و سیمین در حفاریهای غیرمجاز کشف شد. این اشیا که هماکنون در موزه ملی ایران و چند موزه و مجموعه خصوصی نگهداری میشوند، متعلق به دوره هخامنشی هستند. مرکز باستانشناسی سابق و دفتر آثار تاریخی به منظور هموارکردن کار عملیات باستانشناسی و پاسخگویی به سوالات مهم تاریخی مربوط به دوران ماد در طی سالهای ۱۳۴۷ و ۱۳۴۸ اقدام به خرید منازل مسکونی موجود بر روی تپه هگمتانه کرد. مهندس «محمد مهریار» طی سالهای ۵۱ تا ۵۴ امر تخریب منازل و آمادهسازی محیط برای آغاز کاوشهای علمی هگمتانه را هموار کرد. پس از انقلاب، کاوشهای باستانشناسی در سال ۱۳۶۲ توسط هیئت ایرانی به سرپرستی دکتر «محمدرحیم صراف» آغاز شد. این پژوهشها تا سال ۱۳۶۷ ادامه یافت و پس از یک وقفه پنج ساله مجددا از سال ۱۳۷۳ دنبال شد. در طول این عملیات گروه کاوش موفق شد شهر بزرگی را که با بهرهگیری از یک سیستم عظیم مدون ساخته شده بود شناسایی کند و بخشهایی از آن را که در قسمتهای مرکزی، شرقی و جنوبی ردیابی شده بود را به تدریج از دل خاک آزاد گرداند. دستاورد فعالیتهای گروه باستانشناسی شناسایی، مجموعه ساختمانهای مربع شکل در عمق ۲ تا ۵ متری از سطح تپه است که در ابعاد ۵/۱۷، ۵/۱۷ متر ساخته شده است. ورود هر واحد معماری به یک پیشخوان و تالار مرکزی در وسط و سه اتاق جانبی در دوسو ختم میشود. این بناها در دو ردیف موازی و پشت به یکدیگر به صورت قرینه پیاده شدهاند. بین هر دو ردیف بناهای ساختهشده معبری به عرض ۵/۲ متر در جهت شمال شرقی-جنوب غربی ایجاد شده است. مصالح بهکاررفته برای ساخت شهر خشت و آجر در ابعاد متفاوت است. همچنین ادامه عملیات حفاری باعث شد بخشهایی از حصار عظیم شهر به قطر تقریبی ۹ متر و ارتفاع باقیمانده ۸ تا ۱۲ متر کشف شود. حصار مذکور که در فواصل معین دارای برجهایی عظیم بوده، شهر کهن هگمتانه را در بر میگرفته است. در ادامه روند کاوش قسمتهایی از سیستم آبرسانی شهر در قالب چوبهای متعدد نمایان شد. بخشهایی از این چوبها به فاصله نیممتر از حصار کشف شده در شرق هگمتانه در معابر کارگاه جنوبی به دست آمده است. دکتر صراف با توجه به کاوشها و مطالعات انجام شده و یافتههای معماری، هگمتانه را منصوب به هخامنشیان میداند، با این تفاوت که اعتقاد دارد که هگمتانه هخامنشی، هگمتانه مادها هم هست و معتقد است که مادها این شهر خشتی را بنیانگذاری کرده و هخامنشیان ابنیهای به آن افزودهاند. از سال ۱۳۸۳ پژوهش لایهنگاری باستانشناختی به سرپرستی دکتر «مسعود آذرنوش» در جای جای محوطه باستانی هگمتانه به منظور دستیابی به لایههای باستانی و تعیین قدمت لایهها اقدام شد و این برنامه در سالهای ۸۴،۸۵،۸۷ نیز دنبال شد. در این پژوهش، هیئت ضمن دستیابی به آثار و بقایای معماری از نوع شهرهای شطرنجی که قبلا توسط هیئت باستانشناسی ایران کشف و ردیابی شده بود، اثر مهمی از لایههای باستانی در زیر لایه معماری مکشوفه تا خاک بکر مشاهده نشد. زندهیاد آذرنوش صرفنظر از لایههای سطحی دوران اسلامی بقیه لایهها و آثار معماری مکشوفه را متعلق به دوران اشکانی میدانست و معتقد بود که تپه هگمتانه با توجه به یافتههای معماری گسترده احتمالا شهری اشکانی دانست.
تپه تاریخی هگمتانه به شماره ۲۸ در تاریخ ۲۴/۰۶/۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
موزه هگمتانه
موزه هگمتانه در شرق این مجموعه فرهنگی جنب گودال معروف فرانسویها قرار دارد. ساختمان این مکان که بیشتر مدرسه پرورش نامیده میشد در طی تغییرات و تعمیراتی به منظور ایجاد موزه موقت به بهرهبرداری رسیده است که مجهز به آزمایشگاه نیز است. اشیای موزه مشتمل بر دو بخش تاریخی و اسلامی است. در این مجموعه آثار سنگی، سفالی، استخوانی و فلزی از دورههای پیش و پس از اسلام به نمایش در آمده است. در راهرو و تالار سمت راست موزه، اشیای مکشوفه از هگمتانه نگهداری میشوند. از برجستهترین این آثار به پایه ستونهای متعلق به کاخهای هخامنشی اشاره کرد. مجموعه تابوتهای سنگی و سفالی مربوط به دوره پارتیان که از میدان شیرسنگی بدست آمده اند، خمرهها و سنگهای تزئینی با نقوش زیبا و سنگ قبرهای دوران مختلف اسلامی از شاخصترین آثار کشف شده استانی هستند که در سالن مرکزی و راهروی سمت چپ موزه نگهداری میشوند.
منظر فرهنگی تاریخی اجتماعی هگمتانه در سفرنامهها
سفرنامه «ویلیام جکسن» از نوشتههای مفصل درباره اوضاع ایران در اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی است. او در این کتاب شرح سفر خود را به نقاط مختلف ایران، از جمله همدان و شرح دیدار خود از این شهر را نوشته است. این کتاب با ترجمه «منوچهر امیری» و «فریدون بدرهای» توسط انتشارات خوارزمی منتشر شده است. توصیف همدان با زبانی ادیبانه و پر از تشبیه و استعاره که نشان از آشنایی این مستشرق بنام با شعر و زبان و ادب فارسی میدهد، خواندنی است. در این بخش شرح این شهر باستانی از دیدگاه دکتر ویلیامز جکسن میآید:
گشتوگذار در بازار همدان
گشتوگذار در بازارهای همدان بهترین معرف مردم مشرق زمین و وضع بازرگانی شهر است. قسمت بیشتر بازار همدان از همان نوعند که با آنها آشنا هستیم: دارای سقفند و بیش از ۵۰۰ دکان پرمشتری در آنها قرار دارد… در سالیان اخیر تجارت رونق سابق را از سر گرفته و بازرگانان از این شهر به عنوان «انبار ایران» یاد میکنند. از جمله کالای بازرگانی اجناس چرمی را باید نام برد، زیرا همدان شهر دباغخانههاست و همدانیان در ساختن و پرداختن و عمل آوردن پوست گاو و گوسفند و ساختن اشیای مفید و اجناس تجملی از آنها شهرهاند. زین و تسمه و جامهدان و کفشهای نوکتیز را در غرفههای متعدد به معرض فروش نهادهاند. از اینها گذشته نمدهای نرم سفید که برای زیرانداز، نمد زین، کپنک (جامهای از نمد که غالبا چوپانان و روستاییان و درویشان در زمستان روی لباسهای خود بر تن میکنند) و شولای (خرقه درویشان) و چوپانان به کار میرود و کلاههای پوستی شبیه به کلاهخود در هیچ جای ایران بهتر از همدان ساخته نمیشود. من هنوز یک غاشیه (جامهای نگارین یا ساده که چون بزرگی از اسب پیاده میشد بر زین میپوشانیدند) از نمد سفید و دو خورجینی را که صفر از بازار برای من خرید، به عنوان یادبود صنایع همدان نگاه داشتهام. کاروانسراهای مجاور یا متصل به بازار که عده آنها بیش از ۵۰ است، در تهیه اشیا و ادوات مورد لزوم گروه بیشمار بازرگانان و زواری که از این شهر میگذرند، در جنب و جوشند و کارشان سخت پررونق است. همچنین ۶۰ گرمابه عمومی پرمشتری در این شهر وجود دارد که درآمد بیشتری از همان منبع به دست میآورند.
تلگرافخانه و بانک شاهی، مظاهر تجدد در همدان
تلگرافخانه و بانک شاهی از آخرین مظاهر تجدد در همدان است. این بانک شعبه بانک شاهنشاهی تهران است و رئیس آن یکی از ارمنیهای ایرانی است. منزل این مرد محترم که رهین لطف او نیز میباشم تا حدی به سبک اروپایی مجهز و آراسته شده و با نیازمندیهای زندگی ایرانی انطباق یافته بود. این نمونه خوبی بود از این که چگونه ایرانی در اوضاع و احوال خاصی مستعد و آماده است که تمدن غربی را با زندگی شرقی درآمیزد، اما آنچه جالب توجه است، نشانههای تجدد همدان نیست، بلکه عمده اهمیت این شهر در قدمت آن است…
همتان، نام کهن همدان در زمان ساسانیان
… نام همدان از روزگاران کهن بر زبانها بوده است. همدان را در عهد ساسانیان همتان میگفتند و این کلمه در کتیبههای ایران باستان به صورت هگمتانه آمده است که معنی لفظ به لفظ آن «محل اجتماع یا فراهمآمدن راههای بسیار» است. امروزه همدان محل تلاقی شاهراههای چندی است که از نقاط مختلف مملکت میگذرد و از این حیث وضع آن شبیه به وضع روزگاری است که همدان پایتخت ماد بود. در کتیبههای بابلی، همدان به صورت «اگهمنتو» ذکر شده است. کتسیاس نویسنده یونانی، که پارسی باستان را نیکو میدانسته است این کلمه را درست نوشته و آن را «اگبتنه» ضبط کرده است. اگرچه غالب یونانیان آن را «اکبتانه» خواندهاند.
قدمت اشارات مربوط به کلمه همدان نشان میدهد که تاریخ شهر بهراستی چه اندازه کهن است. در یکی از کتیبههای آشوری تیگلت پیلسر اول، در حدود ۱۱۰۰ سال پیش از میلاد، از همدان به نام «امدنه» یاد شده است. این نکته تأکید میکند که همدان در دوازده قرن پیش از میلاد برپا بوده است و البته دلایلی از کتیبهها در دست داریم که ثابت میکند، همدان به روزگار رممن- نیراری، شوهر سمیرامیس، یا به نقل پارهای از مراجع معتبر پیش از پایان قرن نهم قبل از میلاد وجود داشته است. کتسیاس که ۱۷ سال پزشک دربار اردشیر درازدست بوده و با سنتهای ایرانیان بهخوبی آشنایی داشته، میگوید: «هنگامیکه سمیرامیس به هگمتانه آمد، در جلگهای پست و هموار کاخی بساخت که بیش از هر کاخ دیگری که در جاهای دیگر بنا کرده بود، درباره آن توجه و اهتمام ورزید». آنگاه کتسیاس به وصف نهری میپردازد که به فرمان او از کوه الوند تا همدان کندند.
آنچه امروز در مورد بنای هگمتانه مورد قبول عامه است همان است که هرودوت مینویسد و این کار را به دیااکو نخستین پادشاه بزرگ شاهنشاهی ماد، در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد، نسبت میدهد. توصیف هرودوت از همدان نه تنها بدیع و زیباست بلکه از نظر انطباق هگمتانه قدیم با همدان امروز مهم است؛ زیرا مورخ یونانی به دیوارهای این شهر نیز اشاره میکند: دیااکو شهر بزرگ مستحکمی ساخت که اکنون اگباتنه (هگمتانه) خوانده میشود. حصارهای شهر به شکل دوایر متحدالمرکز ساخته شد. طرز قرار گرفتن این دوایر چنان بود که هر حصاری فقط به قدر ارتفاع کنگرهها از حصار پیشین بلندتر بود. زمین که بهصورت تپه مساعدی است برای اجرای چنین طرحی بسیار مناسب است و چون شماره این حصارها به هفت میرسد دقت مخصوصی بهکار بردهاند تا کاخ سلطنتی و خزانه را در آخرین قلعه درونی جای دهند. محیط حصار خارجی که بزرگترین حصارهاست برابر است با محیط حصار آتن. کنگرههای این حصار و نخستین دیوار سفید بود و دومی سیاه و سومی سرخ و چهارمی آبی و پنجمی نارنجی رنگ… چنین بود کاخ پادشاهی و دژها و دیوارهای مشرف بر آن که دیااکو برای خود ساخت. اما به دیگر مردم فرمان داد تا خانههای خود را بیرون از حصارها بنا کنند.