تجسم ذوق کودکی= دوچرخه تاشو

*زهرا کرد

*پرستار

دوچرخه جز لاینفک زندگی کودکان است، چه بسیار کوچه‌هایی که با صدای گُل چرخ‌های رنگی حضور شوق آور و بی آلایش کودکان را خبر می‌دادند. گذر آهسته اما عمیق زندگی در لابلای چرخ‌های این وسیله بازی و نقلیه سبب جذابیت دوچندان آن شده است به گونه‌ای که خیل عظیمی از کودکان دیروز کماکان پا بر رکاب در پی لذت‌های کودکی و این بار با هدفی برای حمل و نقل و سلامت رکاب می‌زنند. در این میان هستند جوانان برنای روزهای گذشته‌ای که با تکیه بر این جوشش همگام با محیط زیست دست به اختراع دوچرخه‌های متفاوت اما کاربردی می‌زنند. نظیر آقای «حسن رابطی» جوان اول و معلم حرفه و فن دبیرستان ابن سینای گذشته و پدربزرگ قبراق و اهل دل ۸۶ ساله امروز که در یک روز بارانی میراث سی سال آموزگاری و رهاورد تجسم ذوق کودکیش که دوچرخه تاشو به قول خودش اسرار آمیزی است را از تهران به همدان آورده تا در موزه مدرسه‌ای که روزگاری درس و مشق ِ زندگی را  به شاگردانش می‌داد تقدیم کند.

موهای سپیدش نشان از قلب سپیدش می‌داد، قلبی که به گفته دخترش بدون تبعیض برای همه فرزندان ایران می‌تپیده و با عشق به آموزش نوجوانان این مرز و بوم می‌پرداخته است. رابطی سال‌هاست ساکن تهران است اما قلبش برای محله دوگوران زادگاهش می‌تپد. از خاطراتش در مدارسی چون ابن سینا، پهلوی و رضا شاه می‌گوید؛ از همکارش آقای ایزدی؛ مسئول کارگاه حرفه و فن که برای آموزش فرزندان چندین دستگاه موتور برق را باز می‌کرده و بعد با کمک شاگردانش سوار می‌کرده است. از روزهایی که علم آموزی در بستری خشن اما توام با معنا صورت می‌گرفت و نتیجه‌اش نسلی بود که با گذشت چند دهه کماکان در هر کرانی از پهنه خاکی باشند برای ایران افتخار می‌آفرینند.
آقای رابطی در حالی‌که با ذوق و شوق در حال به‌هم بستن پیچ و مهرهای بی‌شمار دوچرخه تاشواش است از سرگذشت این وسیله جمع و جور اما کاربردی می‌گوید: «این دوچرخه را بیست سال پیش با وسایل غیرقابل استفاده پیکان و کومباین ساختم و هم حال بیست سال است که بدون تغییر و خراب شدن کار می‌کند، تمامی اجزای آن از فولاد است و همین موضوع سبب سنگینش شده اما به گونه‌ای نیست که قابل کاربری نباشد، ضمن ‌این‌که این اجزا را به گونه‌ای ساخته‌ام که از هریک به صورت مجزا نیز امکان استفاده به جای صندلی، پایه و عصا هم باشد».
این معلم بازنشسته و اهل دل همدانی به انگیزه اولیه اهدا این دوچرخه به موزه آموزش پرورش اشاره می‌کند و می‌گوید: «این دوچرخه با طراحی منحصر به فرد و ماندگاری که دارد ظرفیت تولید انبوه و استفاده به عنوان وسیله نقلیه را دارد، البته اگر به روز شود! حضورش در این موزه و مدرسه که نشان از دیرینگی آموزش رسمی در همدان است شاید سبب ایجاد انگیزه و ایده‌ای برای دانش آموزان و بازدیدکنندگانش باشد، ضمن این‌که آفتاب عمر من به نیمه آسمانش رسیده و ممکن است این وسیله با پایان عمر من به ورطه فراموشی تاریخ بپیوندد. نکته شایان توجه این دوچرخه امکان تعبیه موتور به انتهای آن و تبدیلش به دوچرخه برقی است که موتور مورد نظر را نیز خودم طراحی و ساخته ام و همین موضوع پاسخگویی این وسیله را برای امروز نیز سبب می‌شود».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *