ترمز عصبانیت را بکشیم
*سمیه بهبودی
*کارشناس علوم تربیتی
خشونت، عصبانیت و پرخاشگری از جمله رفتارهای زشت و ناپسندی است که متأسفانه در میان ما بزرگترها برخلاف رشد عقلی که بیشتر از کودکان داریم؛ مشهودتر است. نمیدانیم مشکل از کجا نشأت میگیرد، اما موقعیتهایی که برای کودکان به هیچ وجه خشونت آفرین نیست، درست برعکس، برای ما بزرگترها مثل جرقهای در میان انبار باروت است. دقت کردهاید در بیشتر موارد رفتارهایی که خشونت ما را برمیانگیزد از جمله رفتارهایی است که وقتی در آرامش به آنها فکر میکنیم هیچ دلیلی برای عصبانیت و خارجشدن از کنترل در آن وجود ندارد، اما در یک زمان خاص باعث انفجار ما خواهد شد خشمی که نه تنها به خودمان و سیستم عصبی مان آسیب میزند بلکه گاهی اوقات با وادار کردن ما به درگیریهای خشن باعث آسیبرسیدن به دیگران هم خواهد شد .
همانگونه که کارشناسان معتقد هستند؛ فردی که در مقایسه با اطرافیان بیشتر خشمگین میشود به مرور آستانه تحمل و قدرت انعطافپذیریاش در مقابل اتفاق های پیرامونش کاهش پیدا میکند؛ انسانی که نتواند خشم خود را به روشهای مختلف مهار کند، باید بپذیرد که رفته رفته به مرز افسردگی و بیماریهای روحی قدم میگذارد. افراد عصبانی به خاطر درگیریهایی که خودشان مسبب ایجاد آن هستند بیشتر مواقع غمگین هستند و عزت نفس پائینی خواهند داشت. مردم به روی باز مهمان کسی میشوند نه به سفره باز این مثل معروف بین ما ایرانیهاست، حقیقت دارد کسی که به صبر و مناعت طبع معروف باشد دوستان بیشتری دارد و در مقابل، کسی که قدرت تطبیق با تفاوت سلیقهها و پذیرش حرف مخالف را نداشته باشد؛ کسی که در مقابل رفتارهای دیگران به سرعت عصبانی میشود در بین مردم جایگاهی ندارد.
نکته مهم در مورد خشمگینها اینجاست که آنها همیشه بر اساس خشم درونی که دارند تلاش میکنند رفتاری از خودشان بروز دهند که باعث آزار همه شود. به طور معمول بد رانندگی میکنند، با سبقتهای خطرناک، بوقزدنهای بسیار و حتی حرکات مرگآفرین عرصه را برای سایر رانندگان خطرناک میسازند. خشم درونی معمولا باعث می شود خشمگینها موسیقی را در خانه و ماشین با صدای بلند گوش بدهند همیشه در این کار تا جایی پیش میروند که باعث عصبانیت اطرافیانشان شوند. بسیاری از رفتارهای این افراد ناشی از حس انتقامجویی و احساس منفی است که به سرعت در وجودشان جمع میشود.
مطالعات صاحبنظران ثابت کرده است افراد عصبانی که رفتارهای پراسترس و خطرناکی برای جلب توجه اطرافیان از خودشان بروز میدهند در مقابل، برای خواسته و نیاز دیگران نه تنها ارزشی قائل نیستند حتی به آن فکر هم نمیکنند در واقع آنها از قانون وظیفه و حقوق اجتماعی متقابل مردم در یک جامعه چیزی نمیدانند و اگر بدانند هم زحمتی به خودشان نمیدهند تا مردم را درک کنند. دقیقا به همین دلیل است که عصبانیها معمولاً از رنگها و طرحهایی برای لباسهایشان استفاده میکنند که خشم درونی آنها را بروز میدهد و در رفتارهای اجتماعیشان هم تلاش میکنند از افراد ضعیف برای استثمار خودشان استفاده کنند.
خشونت، عصبانیت و پرخاشگری از جمله رفتارهای زشت و ناپسندی است که متأسفانه در میان بزرگترها برخلاف رشد عقلی که بیشتر از کودکان داریم؛ مشهودتر است. موقعیتهایی که برای کودکان به هیچ وجه خشونت آفرین نیست درست برعکس بزرگترها مثل جرقهای در میان انبار باروت است .
چند سالی است که با روی کار آمدن نسل جدید در کشورهای مختلف تکنیکهای متفاوتی برای کنترل و بروز خشم اختراع شده است. به عنوان مثال؛ یک جوان انگلیسی با راهاندازی یک محل امن و در اختیار گذاشتن ظروف قدیمی و مستهلک به مشتریان عصبانی کمک میکرد که با شکستن این ظروف به بروز خشمشان خاتمه دهند. وقتی دلیل راهاندازی این مرکز را از او پرسیدند، در جواب گفته بود: من زمانی که در خانه از دست همسرم عصبانی میشدم، حرصم را روی ظروف خانه خالی میکردم. در محل کار هم دست به پرتاب وسایل روی میزم میزدم و زمانی که ظروف را میشکستم عصبانیتم تخلیه میشد. از طرف دیگر میدیدم که در خیابانهای لندن به ویژه در محل رستورانها هر روز حجم زیادی از ظروف شکسته و قدیمی راهی سطل زباله میشود. پس تصمیم گرفتم با جمعکردن این ظروف و راهاندازی یک مکان امن این فرصت را به بقیه مردم هم بدهم که با شکستن همین ظروف بدون اینکه به خودشان و اطرافیان آسیب برسانند، خشمشان را تخلیه کنند. امید است با ارائه راهکارها در نهادهای مرتبط در مسیر مناسب تعالی انسانی قدم برداریم.