*لیلا بهرامی
*جامعهشناس
هویت فرهنگی شامل مجموعهای از خصوصیات فرهنگی است که ما را به عنوان افراد، گروهها و جوامع تعریف میکند. مفهوم هویت فرهنگی تداوم بین حال و گذشته را نشان میدهد و نفس این تداوم خود بر شناخت گذشته دلالت دارد. «عماد افروغ» در کتاب «هویت ایرانی و حقوق فرهنگی» با اشاره به نظرات «ویلیام هانوی» در خصوص اهمیت هویت مینویسد: به تعبیر ویلیام هانوی، یکی از ایرانشناسان و شرقشناسان، ما تا ندانیم که بودیم، نمیتوانیم بدانیم که هستیم، یعنی شناخت هستی ما در گرو شناخت تاریخی ماست و تا ندانیم که چگونه به جایی که هستیم رسیدهایم، نمی توانیم بدانیم که به کجا میرویم. گذشته را باید خوب شناخت. حال آن که گذشته برای ما در اسناد، هنرهای دستی، بناهای تاریخی،داستانها، گونهها سنتها و آئینها و نهادها نهفته است.
استان همدان به عنوان پایتخت تاریخ و تمدن که هرودوت تاریخ بنای آن را در سده هشتم پیش از میلاد در دوران مادها به دست دیاکو ذکر کرده است، با دارا بودن تنوع قومی و پیشینه غنی از آداب و رسوم در میان قومیتهای مختلف این استان اهمیت شایانی در حفظ و اشاعه هویت فرهنگی و استمرار آن دارد. در آن سوی، نوروز به عنوان کهنترین و برترین نماد فرهنگی ایران، آیینی مورد قبول و خوشایند برای تمام اقلیتهای ایرانی است و از مهمترین عناصر هویت فرهنگی ملی به شمار میرود. چراکه برترین نمادهای انسانی و فرهنگی را در خویش گنجانده و آن چنان در ناخودآگاه فرهنگی این سرزمین ریشه دوانده که هیچ برشی از تاریخ ایران توان انحصار آن را ندارد.
نوروز در میان مردم همدان نیز به مانند سایر نقاط ایران با آداب و رسوم خاصی برگزار میشده است که امروزه نیز کماکان برخی از آن آداب و رسوم اجرا میشود. مردم با شروع ماه اسفند به خانه تکانی پرداخته و به استقبال سال جدید میروند. نوروز عملا از آخرین چهارشنبه سال آغاز میشود. در این شب مراسم دیگری نیز در قدیم مرسوم بودهاست که از فالگوش ایستادن توسط زنان، قاشق زنی که بهصورت پوشیده و پنهان بر در خانههای اهل محل انجام میشد و فال مهره که با خواندن شعرهای عامیانه و ملی همراه بود را میتوان نام برد. پس از تحویل سال معمولا افراد کوچکتر خانواده به دیدار بزرگان فامیل میروند و آنها نیز متقابلاً به بازدید آنها میپردازند. یکی از مراسمی که در بین ترکهای استان همدان در گذشته متداول بود نمایشهای کوسا و گلین بود. این آئینهای کهن نوروزی کارکرد مفیدی در جهت نزدیکی اقوام دارند و شباهتها در آئین نوروزی در میان اقوام گوناگون نه حاکی از یکسانی ساده است، بلکه بیانگر نوعی همبستگی و انسجام اجتماعی است که بروز آن به قوام و دوام جامعه کلان ملی منجر میشود. نوروز، این آئین کهن ملی حتی در خارج از مرزهای ایران به نیاز هویتی ایرانیان مهاجر پاسخ میدهد. در این خصوص «نعمت الله فاضلی» انسانشناس ایرانی بیان میکند: نوروز برای مهاجران اعم از ایرانی، افغانی، کرد به منزله یک رسانه اجتماعی است که مهاجران از طریق آن، فرهنگ و هویت خود ار معرفی میکنند و از این رهگذر به تثبیت هویت و جایگاه خود در کشور میزبان میپردازند. وی بیان میکند که نوروز از ابعاد سیاسی جدا نیست زیرا مهاجران به منزله یک اقلیت همواره در چالش یک قدرت آشکار یا پنهان با اکثریت هستند. آنان از این رهگذر به نوعی بر ساخت اجتماعی نمادین به منظور شکل بخشیدن به خود در برابر دیگری می پردازند.آئین نوروز، نوعی دیالوگ و گفتگوی فرهنگی میان مهاجران ایرانی و به منزله یک اجتماع با جامعهای است که در آن میهمان هستند و از طریق آن نشان میدهند که حاضر به هضم شدن یا استحاله فرهنگی در درون جامعه دیگر نیستند.
مردم همدان به عنوان کسانی که دارای هویت تاریخی و فرهنگی کمنظیری هستند، وظیفه تدوام و نگهداری میراث فرهنگی و سنتهای کهن را به عهده دارند. در جریان تعامل اجتماعی است که فرد جامعهپذیر میشود و در این فرایند فرد از طریق خانواده، مدرسه و گروه دوستان و…با ارزشها و هنجارهای گروه آشنا میشود. اینجاست که اهمیت جامعهپذیری فرهنگی نمایان میشود. پارسونز فرهنگ را در رأس همه نظامها قرار داده و بر آن است که فرهنگ به صورت ارزشها و هنجارها تجسم یافته و در نظام شخصیت ملکه ذهن کنشگران میشود. به عبارتی دیگر کنشگران از لحاظ فرهنگی جامعه پذیر میشوند. هر چه جامعهپذیری فرهنگی بیشتر شکل بگیرد، هویت فرهنگی نیز بیشتر و قویتر شکل خواهد گرفت. همچنین تربیت افراد متعهد به هویت ملی باعث تقویت هویت فرهنگی و ماندگاری آن خواهد شد.