*معصومه محمدی سیف
*جامعهشناس
عوارض رو به تزاید زندگی ماشینی که در حال بلعیدن همه احساسات، هیجانات، انسانیت و سلامتی انسان امروزی است، غیرقابل کتمان است. اضطرابهای فکری و تنشهای روانی نیز از مشکلات جدی انسان عصر تکنولوژی است. اضطرابهایی که انسان را از شاد بودن و شادمان زیستن دور نگه داشته و به زندگی در کنار صنعت و تکنولوژی سوق داده. در جوامع امروزی شاد بودن و شاد زیستن به پدیدهای نایاب تبدیل شده که برای به دست آوردن آن میبایست مسیر طولانی را طی کرد.
حتی نظام سلطه هم تصمیم گرفته تا معادلات را به هم زده و این بار با ترفندی دیگر و به اصطلاح خوشخدمتی به بشریت، تاحدودی جبران خسارت کرده، بنابراین دست به کار شده و با تأسیس کمپانیهای جدید، اقدام به یک نوآوری جالب توجه کرده، رژیم لاغری به شیوه خندیدن یا به عبارت دیگر، خنده صنعتی طراحی شده تا مردم اینگونه به نیاز شاد بودن دست یابند، اما بشر امروزی همچنان غمزده است و نمیخندد.
خلاصه از مدارس آموزش خنده گرفته تا کارناوالهای خیابانی، تولیدات انواع شاد کنندههای سمعی و بصری با صرف هزینههای میلیاردی در پی تحقیقات جدیدند تا انسان مدرن و غمزده، اندوهگین و عصبانیِ عصر سرعت و شتاب را شادمان کنند. اما آیا بشر امروزی با این ترفندها واقعأ شاد میشود و میخندد؟
به راستی که هیچ یک از این معادلات، حقیقت شاد بودن را روشن نساخته و انسان امروزی را به خنده حقیقی و شادکامی پولادین سوق نداده. چارلی چاپلین مردی که عمری انسانها را خنداند، با نوعی تردید به امر شادی مینگریست و میگفت: «هنگام شادی طوری بخندید که غم بیدار نشود و در وقت غم، طوری گریه کنید که شادی ناامید نگردد» این یعنی شادی واقعی، مربوط به دل است. شادی که در پس آن غمی پنهان نیست. خندهای از اعماق جان، خندهای محض، خندهای حقیقی.
حفظ و تداوم روابط اجتماعی خویش با دوستان
بخش عمدهای از هنر برقراری ارتباط، مهارت کنترل عواطف در دیگران است، مانند صلاحیت یا بیصلاحیتی اجتماعی و مهارتهای خاص لازمه آن. همه اینها تواناییهایی هستند که محبوبیت، رهبری و اثر بخشی بین فردی را تقویت میکنند. افرادی که در این مهارت ها توانایی زیادی دارند، در هر آنچه که به کنش متقابل آرام با دیگران باز میگردد به خوبی عمل میکنند، آنان ستارههای اجتماعی هستند.
بخش عمدهای از هنر برقراری ارتباط، مهارت کنترل عواطف در دیگران است. افرادی که در این زمینه مهارت دارند، به خوبی و عمیقا به دیگران گوش می دهند، دیگران را میپذیرند و دست به قضاوت نمیزنند، در دیگران احساس ارزش و عزت تولید میکنند نه احساس گناه و در هر آنچه که به کنش متقابل آرام با دیگران بازمیگردد به خوبی عمل میکنند. آنان ستارههای اجتماعی هستند ستارههایی که حتی در روز نیز درخشانند!
برقراری رابطهی صمیمانه با مردم، دوستان و اطرافیان
شرکت در شادی انسانها و خانوادهها راهی هموار، زیبا و روحنواز است که زندگیِ افراد را سرشار از صمیمیت و مهربانی میکند و آغازی نو و شادمانه در پیوندهای بعدی، شناخت شرایط زندگی و همراهی و همدلی در دیگر گامها خواهد بود.
بیشک خندهها و شادیها جلوهای از شخصیت افراد است که در آن به خوبی از شرایط روحی، روانی آنان یا اندوه و ناکامیشان میتوان آگاهی یافت. انسانهای صادق و حقیقتگرا در عرصههای مختلف، بدون پریشانی و آشفتگی یا شتاب و ترس و هیجان، با اندکی درنگ، تصمیمگیری سنجیدهای میکنند و با احتیاط به پیش میروند، کار خویش را تمام و کمال انجام میدهند و تمامی کاستیهای آن را به صورت تجربهای ویژه در مسیر زندگی خویش به کار میگیرند. از این رو در هیجانات، نوعی تعادل در حالات درونی و بازتابهای بیرونی داشته، ظاهر و باطنی برابر دارند. از احساساتی پاک برخوردار بوده، در صحنههای مختلف شادی و شادمانی، احساسات خود را نمایان میکنند. با توجه به واقعیات موجود و ظرفیت خویش، تصمیمگیری میکنند و بدین سان نوعی اعتماد به نفس به دست آورده، در پرتو آن زندگی سرشار از رضایت، آسودگی خاطر و آرامش وجود مییابند.
پرورش و تقویت هوش هیجانی
هوش هیجانی در افرادی که روابط اجتماعی خوبی دارند، بالا بوده و چنین افرادی شناخت بهتری از احساس خود دارند، در واقع، آنها میتوانند کوچکترین تغییرات در احساسات خودشان را بشناسند و منفی یا مثبت بودنش را تشخیص دهند. توانایی برقراری رابطه خوب با اطرافیان و داشتن رابطهای منسجم همراه با درک متقابل، یکی از منابع اصلی شادکامی است. کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند، میتوانند به خوبی، احساسات دیگران را درک کنند، به خوبی همدل شوند و رابطه رضایتبخشی برقرار کنند. چنین افرادی نمیگذارند که اوقات تلخی دیگران، اوقاتشان را تلخ کند؛ به این خاطر که آنها احساسات مستقل خودشان را پذیرفتهاند و به آن، احترام میگذارند تا کسی نتواند احساسهای خودش را تشخیص دهد، نمیتواند آنها را به شادی تغییر دهد. چنین افرادی توانایی کنترل بهتری از احساسات و هیجانهای منفی و شدید (مثل خشم ناگهانی) خویش دارند، میتوانند هیجانهای منفی خویش را به شکل موقّت، در خود نگه داشته و در این زمان، با تفکّر در مورد آنها، به آرامش بیشتری برسند. توانایی در انعطاف پذیری هیجانی، باعث میشود که آنها بتوانند در شرایطی که محیط، نه کاملاً غم بار است و نه شاد، همواره خویش را شاد نگه داشته، همواره با توانایی خودانگیختگی بالایی مواجه بوده، یعنی میتوانند در هر شرایطی، خودشان را برای پذیرفتن یک مسئولیت جدید، شروع یک کار جدید و یا تجربه کردن یک حس جدید بر انگیزند. توانایی تحمّل استرس در آنها بالا بوده و به راحتی میتوانند در برابر مصیبتها و اتّفاقهای نامطلوب، مقاومت کرده و در مقابل فشار روانی تاب مقاومت بالایی دارند.
توسعهی روابط میان فردی
روابط میانْ فردی یعنی فرد بتواند اوّلاً احساسات دیگران را به خوبی بشناسد؛ ثانیاً آنها را درک کند و بتواند یک رابطهی صمیمانه را با اطرافیان حفظ کند. رابطه میانفردی، یکی دیگر از راههایی است که شادی و خنده را در انسان زنده میکند. داشتن تعاملات اجتماعی خوب، دیگران را مجذوب شخصیت انسان مینماید. افرادی که ارتباط خوبی با دیگران دارند، با انگیزهای قوی طرح دوستی با اطرافیان را میریزند و همواره در حال گسترش تعاملات خویش هستند. محصول این پدیده خجسته، گسترش دنیای ارتباطی، خارج شدن از خمودی و خستگی روانی و حضور شاد و سرزنده و زیبا در صحنههای مختلف خانوادگی و اجتماعی است. هنر شاد بودن مستلزم خندیدن به مشکلات در کوتاهترین زمان پس از وقوع آنهاست، انسانهای اجتماعی از دیدن روی سکهی ناامیدی، یا نگرش به غصه و اندوه زندگی پرهیز میکنند، همواره در جستجوی راهحلی برای مشکلات خویشند. نگرش خوشبینانهای نسبت به وقایع و رویدادهای اطراف خود داشته و به جای جبههگیری منفی نسبت به اتّفاقات پیرامون خود، سعی در استفاده بهینه از این رویدادها دارند.
حضور داشتن در شادیهای دیگران
حضور داشتن در شادیهای دیگران و همینطور همگام شدن در مسیر لبخندها، از دیگر عواملی است که بر شدت خنده و شادکامی انسان میافزاید. کنترل دائمی ارتباط موجب حل راحتتر مشکلات و اختلافات احتمالی میشود. به این ترتیب انسان موفق میشود که هر روز کاملأ آگاهانه برای «دیگرانِ مهم» وقت گذاشته و به علاقه آنها احترام بگذارند. راز داشتن ارتباط خوب و درازمدت این است که همواره به نوع رابطه خویش رسیدگی کرده، به طرزی خوب و هیجانی طرف مقابل را شاد کرده، و مدام اتفاقات مهمی را که هر دو در آن نقش داشتهاند یادآور شوند، تا به این طریق به نوع روابط خویش تداوم بخشیده و ارتباط خویش را تازه و شاداب نگه دارند.
رضایت از زندگی
این مقوله نیز ارتباط مستقیمی با شادی دارد. درواقع شادمانی حقیقی نصیب کسانی میشود که از زندگی رضایت کامل را داشته باشند. آنان که از عملکرد خود راضی، از همسر و فرزندان خویش راضی و از داشتهها و نعمتهای موجود در زندگی راضیاند، فرصتی برای غصه خوردن و فکر کردن به نداشتهها را ندارند. رضایتمندی حقیقی کسی است که هر چیزی را به جا، زیبا و دلربا بنگرد وهمواره توان دور کردن غمها و غصهها را داشته باشد. در چنین حالتی نگرانیها، ناامیدیها و دغدغههای خاطر را از روح خویش زدوده و آرامشی به ما رو میکند که ارمغان آن، شادی شرین و دلپذیر خواهد بود. زندگی شاداب و شیرین، آنگاه در آغوش ما قرار میگیرد که پذیرفته باشیم گذشته، گذشته است و آینده، هم در دست ما نیست، پس امروز را دریابیم و سرشار از شور و نشاط کنیم.