خانه‌های شاخص؛ نشانه‌شناسی شهر همدان

0

*محمد قربانی

*معمار                                                  

زندگی می‌کنیم و از هر موقعیتی اندیشه‌ای در ذهن ما آفریده می‌شود. گاهی اندیشه از آموخته های ما در زندگی تراوش می‌کند، گاهی از اعماق نا خودآگاه ما موجی برخاسته و کشتی ذهن و احساس و هیجانات ما را منقلب می‌کند. انسان است و خاطره و هویت است یادبودها. ناخودآگاه آدمی است و اثر تلاطم عظیم آن در احساس  و هیجاناتمان در زندگی.

هویت زیسته ما ریشه در فضای زندگی  ما دارد. هر خانه‌ای قالبی می‌شود برای تخیلات و رویا و تصورات و پناه و هویت احساس تعلق ما. رویاها از درون خانه‌ها به کوی‌ها و محلات و از آن‌ها به شهر کشیده می‌شوند. معماری یک خانه حافظه ما می‌شود و تاریخ ما. معماری هویت شهری می‌یابد و هویت ما را باز می شناساند. گاهی در انبوهی یکسانی‌های یک شهرخسته می‌شویم و گم. آن‌گاه ذهن سراغ تفاوت‌ها و خوبی‌های شاخص شده و پناه‌های آرام و رد پای یک عشق را می‌گیرد تا تازه بماند و سرشار باشد. شهر امروز اسیر تکرار و بیماری یکسانی شده است، اما کیفیت خانه‌هایی شاخص (قدیمی یا آفریده هنر و معماری معاصر ملی‌مان) عامل شناسایی  و نشانه‌شناسی و برجسته‌شدن در هویت  ذهنی و روح یک شهر می‌گردند. کاشانه‌ها و خانه‌های شاخص همدان از عشق  و شادی‌ها  زاده شده‌اند از درک  و نگاه متفاوت و فرهیخته به هستی و کاِئنات.

آرمان ماندگاری معمار هنرمند  از میان همه تکرارها و یکسانی‌های شهری سرشار از عشق از دل برون می‌آید و بر سیمای شهرمان می‌نشیند. نقاطی نورانی و پر از انرژی عشق با خانه‌های شاخص در کوی‌های شهرمان پدید می‌آیند و چون فانوس‌های دریایی در تاریکی دریای ناهمگون خانه‌های  یکسان و تکراری- که فقط منفعت مادی سازندگان را یادآورند- شاخص جهت‌یابی و تشخیص مکان و هویت مکان را بازتعریف و قابل شناسایی می‌کنند. شهر با این خانه‌ها هویت ذهنی می‌یابد. خانه‌ها پدیده می‌شوند تا هویت‌سازی کنند. شاخص‌بودن این خانه‌ها در کنار آثار تاریخی و هنرمندانه ملی ساختار نشانه‌شناسی و هویت بصری و سیمای  شهرمان را شکل می‌دهد. خانه‌هایی که با عشق طراحی و ساخته شده‌اند و وجودشان برکت و نور و روشنایی و صلح و و حس سلامت را در ذهن  یادآوری می‌کنند. یادآورمان می‌شوند که در هستی، عشق مهم‌ترین است. یادداریم که به خوبی‌ها زنده‌ایم. در یادمان نگاه می‌دارند که در هستی، شادی عادی‌ترین و طبیعی‌ترین حال ماست.

از نگاه پدیدارشناسی آدمی عمیقا  خود را به جایی  متعلق می‌داند که هویت او در آن شهر مورد احترام قرار گیرد و با شاخصه‌های آن شهر ارتباط برقرار کرده و ارزش‌های انسانی او گرامی داشته شود. آن‌جا واجد زیبایی‌شناسی بوده و عشق به هویت ملی و رابطه‌مندی بین اجزای عاشقانه یک شهر- که همانا حفظ طبیعت و معماری‌های شاخص و تاریخ  آن  شهر هست- پایدار مانده باشد. وقتی خانه‌های شاخص در کالبد و سیمای شهر حفظ شوند تعلق ما را سبب می‌شوند آن‌گاه شهر را خانه خود می‌دانیم و اندیشه سودجویی‌مان را به والایش تعلق و پدیده مکان شهرمان می‌سپاریم و اندیشه تخریب یک ارزش به ستایش ماندگاری‌ها و حفظ آن‌ها مبدل می‌شود.

سود حقیقی را در حفظ این بناها می‌یابیم. در بسیاری کشورها معماری به سمتی حرکت می‌کند که خانه‌های شاخص برای جذب دیدگان جهانیان و ارائه هویت ملی و حتی  درآمدزایی اقتصادی به خاطر ارزش افزوده آن  نسبت به بناهای عادی، نیز مورد اهمیت و مداقه قرار می‌گیرند و چون جواهرات و الماس‌های بی‌بدیل در حفظ و ارزش افزایی آن‌ها  کوشش می‌شود. چراکه انسان هوشمند امروز دریافته است هر آن‌چه ارزش ملی و فرهنگی و هویتی و زیستی و نشانه شناسی شهری دارد قطعا به لحاظ اقتصادی و سودآوری مادی نیز با ارزش‌ترین است. پس اکنون و در آتیه ما و فرزندانمان خانه‌های شاخص و هویت‌ساز شهرمان، گران‌ترین  خانه‌ها نیز خواهند بود و حفظ این تک‌دانه‌های ناب شهری در همدان، ارزش افزوده اقتصادی برای مالکانشان به ارمغان خواهند آورد.

خاطرات ما هویت‌ساز ما هستند. شاخصه‌های ذهن ما ساختار شخصیت ما را شکل می‌دهند، رفتار ما را تغییر می‌دهند و عادت‌هایمان را دگرگون می‌کنند و شادی را در زندگی نهادینه می‌کنند.  این خانه‌ها سپر هویتی ما در برابر سرایت بیماری تکرار و بی هویت‌شدن حیات یک شهر و شهروندانمان میشوند . خانه های شاخص همدان راپاس بداریم ؛نشانه شناسی های شهرمان را پاس بداریم. ساختار ارزشی شهر را پاس بداریم، حس مکان و احساس تعلقمان به شهر را پاس بداریم. هویت و حافظه و جهان‌بینی مثبت انسان ایرانی و شادی و ارزش‌های ملی و پاک‌اندیشی و آرمان زیبایی‌شناسی و رد پای عشق هنرمندان و معماران شهرمان را پاس بداریم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.