خودکشی؛ کنشی آگاهانه یا ناآگاهانه؟
*هدیه مرادی
*کارشناس ناظر برنامه جامع پیشگیری از خودکشی
نگاهی اجمالی به مقالات، کتابهای روانشناختی و حتی جامعهشناختی نشان میدهد که نظریهپردازان و صاحبنظران آسیبهای فردی و اجتماعی، خودکشی را عملی آگاهانه با نتایج فردی و یا فرافردی تعریف میکنند. به نظر میآید این تعریف و نگاه به خودکشی صحیح است؛ یعنی خودکشی رفتاری آگاهانه و در واقع به بیان علمای جامعهشناسی کنش است، زیرا فرد میداند که حاصل عملش به مرگش منجر خواهد شد. اما پرسش قابل تأمل و توجه آن است که آیا فرد آگاهانه تصمیم میگیرد که در طول زندگی خود افسرده شود و گوشهنشینی را برگزیند؟ آیا فرد آگاهانه تصمیم میگیرد ناامید شده و یأس را انتخاب کند؟ آیا فرد تصمیم میگیرد مشکلات مالی، فقر، نارضایتی، بیکاری و مانند این را انتخاب کند؟ زیرا براساس نتایج تحقیقات مختلف، سرانجام این وضعیتها غالباً خودکشی خواهد بود.
تمامی این سوالات و سوالات دیگری که به ذهن هر فردی خطور میکند، ما را وامیدارد که برای آن بخشِ ناآگاهانه که فرد را به سمت آخرین راهحل بکشاند، راهحلی بیندیشیم. در اینجا لازم است جمله معروف میلز در کتاب بینش جامعهشناختی را یادآور شد: «اگر در یک جامعه مثلاً هزار نفری، افراد انگشتشماری خودکشی کنند، مشکل فردی است و باید تکتک افراد را به مراکز مشاوره معرفی کرد، اما اگر از همان جامعه مذکور تعداد زیادی دست به خودکشی بزنند، آنجاست که باید علت (یا علل) آن را در جامعه و وضعیتهای اجتماعیِ رخ داده در آن جامعه جست؛ همان علتی که ناآگاهانه افراد را به سمت کنشی آگاهانه هدایت میکند.
براین اساس، سازمان بهزیستی استان همدان بر آن شد هم راستا با بهزیستی کل کشور، به دنبال چرایی و چگونگی مسئله خودکشی برآمده و با انجام طرح غربالگری، آموزش به افراد محلات آسیبخیز به طور عام و افراد در معرض خطر به طور خاص، ایجاد کارگاهها، نشستها و مانند این با همراهی دستگاههای مربوط اعم از استانداری، فرمانداری، هلال احمر، معاونت علوم پزشکی راهحلهایی مفید و درخور توجه در کاهش خودکشی برآید.
ادامه دارد…