خودکشی تنها یک نفر را نمی‌کشد

0

*سمیه بهبودی

*کارشناس علوم تربیتی

همه ما در طول زندگی احساس تنهایی، افسردگی، بی‌کسی و ناامیدی را تجربه می‌کنیم. مرگ یکی از عزیزان، شکست عاطفی، شکست در برقراری ارتباط و مشکلات شدید مالی از جمله مواردی هستند که اعتماد به نفس ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند. از آن‌جایی که ساختار هیجانی و تربیتی هر شخص منحصر‌به‌فرد است، در شرایط مختلف پاسخ‌های متفاوتی می‌دهد. در تشخیص این‌که آیا فردی در واقع گرایش و قصد خودکشی دارد یا خیر، باید موقعیت بحرانی وی به دقت بررسی شود. پدیده خودکشی در طول قرن‌ها مورد توجه کارشناسان، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و روان‌پزشکان مورد تحقیق قرارگرفته است. هر کدام از این افراد تلاش می‌کردند این پدیده را از دیدگاه خاص خود توصیف و تبیین کنند و ممکن است به دلایلی همچون جبرگرایی یا اضطراب کامل و افسردگی اتفاق افتد؛ زیرا جریان رویدادها چنان روشن است که تنها کار ممکن رهاکردن صحنه به طور کامل است.

طبق آمار افزایش خطر اقدام به خودکشی در میان جوانان به طور میانگین بیشتر است، همچنین عوامل فردی، خانوادگی، شناختی، عوامل محیط اجتماعی و تنیدگی‌های روزانه از مهم‌ترین دلایل خودکشی به حساب می‌آید. عواطف به عنوان ایجادکننده انگیزه انسان را به جلو هدایت کرده و باعث پرورش همه ابعاد وجودی انسان می‌شود.

احساسات و عواطف، جزء جدایی‌ناپذیر از زندگی انسان‌ها هستند و باعث رشد و پرورش ما در زندگی می‌شود. افراد و از جمله نوجوانان باید بیاموزند که چگونه عواطف خود را در موقعیت‌های مختلف تشخیص دهند و آن را ابراز و کنترل کنند. بنابراین کنترل عواطف یعنی این که فرد بیاموزد که چگونه عواطف خود را درشرایط گوناگون تشخیص داده و آن را درست ابراز کند. مقیاس کنترل عواطف شامل خشم، خلق افسرده، اضطراب و عاطفه مثبت است. اضطراب معمول‌ترین پاسخ به محرک تنش‌زا است. منظور از اضطراب، هیجانی است ناخوشایند که همه ما درجاتی از آن را در قالب کلمه‌هایی مثل نگرانی، تنش و ترس تجربه کرده‌ایم. همچنین خشم یک پاسخ هیجانی شدید به محرومیت و تحریک‌شدگی است که با افزایش بر انگیختگی خودکار و تغییر فعالیت سیستم عصبی مرکزی مشخص می‌شود.

همان‌گونه که کارشناسان معتقدند مطالعه و بررسی کنترل عواطف از دو جنبه حائز اهمیت است؛ اول این‌که تعداد زیادی از انسان‌ها از ناتوانی در کنترل هیجانات خود رنج می‌برند؛ چراکه مهارت کنترل عواطف را نیاموخته اند. در ادامه ناتوانی افراد در کنترل هیجاناتشان بر بسیاری از جنبه‌های زندگی اعم از شخصی، خانوادگی و همچنین کاری و سلامت جسمانی و روانی، ارتباطات و کیفیت زندگی افراد در جوامع مختلف تأثیر می‌گذارد. کنترل خشم و تمرین‌های بلندمدت در این زمینه اثرات مثبتی بر بهزیستی روان‌شناختی فرد می‌گذارد؛ به طوری‌که این امر باعث افزایش حل مسئله، کاهش پرخاشگری، افسردگی، اضطراب و استرس و سلامت روانی آنان می‌شود و بهزیستی روان‌شناختی را در آنان بهبود می‌بخشد.

خیلی از خانواده‌ها در زمینه رعایت و مراقبت از فرزندان و اعضای خود در برابر آسیب‌هایی چون خودکشی اطلاعات زیادی ندارند و گاه که این مسائل پیش می‌آید، با ناراحتی و تضرع مطرح می‌کنند که اصلا متوجه نشدند که فرد افکار خودکشی داشته یا تصمیم داشته اقدام به خودکشی کند، مگر این‌که خودش از قبل مطرح کرده باشد و او را جدی نگرفته باشند. نقش خانواده به عنوان یک عامل محافظ و نیز عامل خطر می‌تواند در این زمینه مهم باشد. در اغلب موارد نبود حمایت خانوادگی و اجتماعی که موجب انزوا و گوشه‌گیری افراد می‌شود. یک عامل مهم در زمینه تصمیم به خودکشی اعضای خانواده است. گاه هم این علت ناشی از باورهای اشتباه بیمار به دلیل افسردگی یا سایر بیماری‌های روانی است و در نهایت نیز خشونت خانگی، مصرف موادمخدر و مانند این‌ها نیز باعث چنین رفتار پرخطری می‌شود. در هر صورت ممکن است فردی که دست به چنین عمل پرخطری بزند، هیچ عشق و مراقبت خانوادگی و دوستانه‌ای به عنوان محافظ نداشته باشد، یا این‌که آن‌ها را از خود دور کرده باشد و به این ترتیب از این منبع مهم حمایتی محروم باشد. نکته دیگر این‌که اگر خانواده متوجه چنین قصدی در یکی از اعضای خود شدند بهتر است که به نیازها و نگرانی‌های او توجه کنند و از او حمایت داشته باشند و اجازه ندهند که او در انزوای عاطفی قرار بگیرد؛ چراکه بی‌توجهی به این فرد و یا این‌که خودش خوب می‌شود یا زمان لازم دارد، چاره کار نیست و ممکن است قصد او را به عمل تبدیل کند. بنابراین بهتر است به نگرانی‌ها و احساسات، خشم و ترسش اهمیت دهید و از او حمایت کنید و در صورت نیاز به روانپزشک و مشاور او را ارجاع دهید. خودکشی نشانه‌هایی دارد که هر فردی به عنوان عضوی از اعضای جامعه انسانی وظیفه دارد آن‌ها را بشناسد و فقدان مهارت‌های لازم و شناخت نداشتن ممکن است باعث شود افراد به‌راحتی و بدون توجه به فردی که علامت‌ خودکشی دارد، گذر کنند. اگر فردی تصور کند با نبودنش دیگران راحت می‌شوند و یا آرزوی نیستی می‌کند، از خانواده، دوستان و همسالان کناره‌گیری می‌کند و از فعالیت‌های معمولی لذت نمی‌برد و دچار افت شغلی و تحصیلی شده باید به این نشانه‌ها توجه کرد.

طبق تجربیات صاحب‌نظران پیشنهاد می‌شود اگر این افراد داروی افسردگی یا داروهای دیگری مصرف می‌کنند، بهتر است با مراقبت والدین باشد تا دوز مصرفی‌شان کم و زیاد نشود و علائم افسردگی نشان ندهند؛ چراکه اُفت خلق‌و‌خو بر تفکر خودکشی می‌تواند اثرگذار باشد و درباره این موضوع با پزشکشان حتما صحبت کنید. پدر و مادر اگر شاهد چنین تفکر یا رفتاری در بین فرزند خود هستند باید با کمک خود او یک ساختار درست برای زندگی‌اش طراحی کنند تا جایی که ممکن است نیز نظارت داشته باشند تا به این ساختار وفادار باشد. حتی وقتی احساس می‌کنید که انرژی و حوصله ندارد، نیز بهتر است سر وقتی که تنظیم کرده‌اید، خواب او را بیدار کنید تا به عنوان مثال ورزش کند، پیاده‌روی‌اش را داشته باشد، سر کار یا دانشگاه برود و یا این‌که به کارهایش برسد. برنامه‌ای برای دیدن جاهایی که دوست دارد، بگذارید؛ مثلا اگر یک سرگرمی خاص یا کاری را دوست دارد او را تشویق کنید که آن را دنبال کند و اهداف شخصی‌اش را دوباره به یاد بیاورد. اگر موقعیت خاص یا مکانی حال او را بد می‌کند یا خاطرات منفی را به یادش می‌آورد، آن‌ها را شناسایی کنید و کمک کنید تا از آن محیط دور باشد. یکی از مسائلی که البته ممکن است بر تفکر خودکشی اثرگذار باشد، ارتباط نامناسب اعضای خانواده با هم و به ویژه پدر و مادر است. بهتر است فضای منزل دور از هر نوع  مشاجره و جنگ و دعوایی باشد. با همه این اوصاف شاید هیچ تضمینی وجود نداشته باشد برای فردی که قصد خودکشی دارد، دست به این کار نزند، اما احتمال آن ممکن است با کمک خانواده و پزشک پائین بیاید. فراگیری مهارت‌هایی از جمله حل مسئله، تاب‌آوری به‌ویژه در حالت بحرانی و در شرایطی که فرد درد و احساس استرس دارد، تنظیم هیجان‌های منفی، مدیریت خشم، چگونگی کنترل رفتارهای ناگهانی و فرزندپروری ضروری است و تنها در این صورت است که فرد می‌تواند در زمان بحران کمک و از وقوع حوادث پیشگیری کند.

جان، عزیزترین سرمایه یک انسان است و وقتی فردی عزیزترین، مهم‌ترین، بزرگ‌ترین و ارزشمندترین سرمایه خود را از بین می‌برد، قربانی خود، خانواده و جامعه می‌شود، بی‌تفاوتی نسبت به آن جایز نیست و باید با آسیب‌شناسی، بررسی و اقدام‌های پیشگیرانه اجرا شود. امید است با تقویت ارتباط میان اعضای خانواده شاهد این ناهنجاری بسیار ناگوار در جامعه نباشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.