درد افراط و تفریط

0

*حسین زندی

*سردبیر

ما ایرانی‌ها قبل از این‌که اهل ایران باشیم، اهل افراط و تفریطیم. در همه امور زندگی یا به عدد صفر فکر می‌کنیم، یا صد و معمولاً راه میانه را انتخاب نمی‌کنیم. به همین دلیل است که در روابط ما گفت‌وگو شکل نمی‌گیرد و در فضایی که گفت‌وگو شکل نگیرد، بسیاری از مشکلات حل‌نشده باقی می‌ماند.

این روزها بحث حمایت از حیوانات در جامعه بسیار رواج یافته و در بین کنشگری‌های گوناگون این حوزه، غذارسانی به حیوانات به ویژه سگ‌ها به عنوان یک مد درآمده و این کار نیکو کارانه رنگ و بوی افراطی به خود گرفته است. بیشتر کسانی که در این زمینه فعالیت می‌کنند از منطق فاصله گرفته‌اند و مباحث علمی را نادیده می‌گیرند و حتی به تجربه‌های تلخی که در کشور مشاهده‌شده توجه نمی‌کنند و از تجربه‌های غربی‌ها استفاده نمی‌کنند.

در حالی که کارشناسان این حوزه بر این باورند؛ این حیوانات هرچه غذای بیشتری بخورند، زاد و ولدشان بیشتر خواهد شد و این برهم‌زدن و دستکاری در چرخه طبیعت است. آن‌ها می‌گویند به جز حیوانات آسیب‌دیده، حیوانات دیگر نیاز به حمایت و غذارسانی ندارند، اما غذارسانان افراطی گوش شنوا ندارند.

این روزها غذارسانی به سگ‌ها برای برخی به صورت یک آئین درآمد و با سفره‌پهن‌کردن و نذر کرد‌ن گویی فرقه جدیدی تأسیس کرده‌اند که کسی هم حق اعتراض ندارد. بیشتر این دوستان با متهم‌کردن دیگران و برچسب زدن حاضر به شنیدن استدلال‌های کارشناسان نیستند و گاهی اتهاماتی به دیگران می‌زنند که مستنداتی برای آن ندارند و یا این مستندات را ارائه نمی‌کنند.

برای پرونده شماره ۹۳ که اختصاص به همین موضوع دارد از چند نفر از غذارسان‌هادرخواست کردیم که اگر مستنداتی درباره اتهام‌هایی که به مخالفان این روند و مسئولان سایت شهرداری می‌زنند، دارند، ارائه کنند، اما راضی به گفت‌وگو نشدند.

در ماه‌های گذشته حمله سگ‌ها به حیوانات و مردم به ویژه کودکان به صورت مکرر دیده شده، آن‌چه در بیرجند اتفاق افتاد با روند فعلی و متوقف‌نشدن این نوع حمایت از حیوانات، ممکن است تکرار شود و به نظر می‌رسد برای جلوگیری از تداوم چنین اتفاقاتی و این مد یا آئین جدید، دولت باید از روش‌های بازدارنده دیگری استفاده کند و باید به صورت جدی به فرهنگ‌سازی و کار رسانه‌ای فکر کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.