*پرسش از همشهریان
*حسین زندی
*روزنامهنگار
چندی پیش استاد «حسن عاطفی» از پژوهشگران کاشانی، تعدادی کتاب در زمینه فرهنگ و ادب کاشان برای کتابخانه «دکتر پرویز اذکایی» ارسال کرده بود. مشاهده و تعداد این کتابها بهانهای شد، تا در کنار معرفی برخی از آن آثار، از خود و همشهریان بپرسم: چه عاملی باعث شده که در استان همدان نویسندگان و ناشران به موضوع همدان و همدانشناسی گرایشی نداشته باشند؟ کاشان با اینکه پیشینه تاریخی دور و درازی دارد، تنها به لحاظ جمعیتی با شهرستان ملایر در استان ما قابل قیاس است. چرا در هیچ یک از شهرستانهای ما پژوهش، شناسایی و معرفی محل یا تاریخ محلی جایگاهی ندارد؟ به طور مثال چرا مرکزی به نام ملایرشناسی، نهاوندشناسی، رزن و درگزین شناسی یا اسدآبادشناسی نداریم؟ شهر همدان که مرکز یک استان مهم (مادستان) است و عنوان پایتختی تاریخ تمدن ایران زمین را به ریش آن بستهایم، چرا در زمینه پژوهش و انتشار آثار فرهنگی، ادبی و تاریخی آنجا گامهای چندانی برنداشتهایم؟ بهراستی اگر آثار دکتر پرویز اذکایی را از تاریخ شهر همدان حذف کنیم، چه اثری دیگر برای ارائه داریم؟
وقتی به تعداد کتابهای منتشر شده در حوزه کاشانشناسی نگاه کردم، شرمنده شدم. اما پاسخی نیافتم که عامل این گونه از فقر در همدان چیست؟ چه کسانی مقصرند؟ مردم آیا علت این فقرند یا پژوهشگران کمکاری کردهاند؟ اما فکر نمیکنم، اگر ما به زادگاه و زیستگاه خود حرمت قائل نشویم، دیگران برای ما و تاریخ و فرهنگ استان ما دل بسوزانند.
*درگزین تا کاشان؛ کتابی که همدان را به کاشان پیوند داد
*حسین زندی
*روزنامهنگار
دکتر میرجلال الدین کزازی در نشست آئین رونمایی کتاب «سرزمین سایهها» گفت: «من همدان را با اذکایی شناختم»؛ و توضیح داد که چگونه با خواندن آثار دکتر پرویز اذکایی، به اهمیت استان همدان پی برده و عاشق این شهر شده است. این سخن را به گونههای دیگر، از زبان بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب این مرز و بوم شنیدهام. در واقع دکتر اذکایی سفیر فرهنگی زادگاهش؛ همدان است و از طریق نوشتههایش توانسته استان همدان را به خوبی به همزبانانش بشناساند. او نه تنها با آثارش همدان را به مردم این کشور شناسانده، بلکه ایالت همدان را به ولایات و شهرهای دیگر پیوند داده است. یکی از آثاری که این پیوند را ایجاد کرده، کتاب «درگزین تا کاشان» است که باعث شده همدان در نزد اهالی فرهنگ کاشان بیشتر شناسانده شود.
کتاب «درگزین تا کاشان» به قلم دکتر پرویز اذکایی در دو فصل یا دوگفتار «درگزین» و«کاشان» نگاشته شده است. چاپ دوم این کتاب در سال ۱۳۹۲ با شمارگان ۵۰۰ نسخه (به بهای۸۰۰۰ تومان) از سوی انتشارات سوره تماشا در کاشان منتشر شده است.
در گفتار نخست عنوانهای: «وضع جغرافیایی»، «وجه تسمیه»، «منزل پارتی»، «وصف تاریخی»، «سُنّیهای درگزین»، «وضع مذهبی»، «وزیران درگزینی»، «ناموران دیگر»، «آثار قدیمه» و «درگزین دیگر» آمده است. گفتار دوم کتاب نیز به شهر کاشان میپردازد و شامل ناحیت «پشتخوار»، «کوه بیکنی»، «کوه فین»، «تمدن سیلک»، «شهر کاشی»، «قوم کاشی»، «ظهور کاسی»، «افول کاسی»، «کار کاشی» ، «مینا شهر» و «مستدرکات و نامنامه» است.در پایان چاپ دوم کتاب نیز تعلیقات آمده است.
اذکایی در مقدمه کتاب که به چاپ دوم افزوده است، نقدی صریح به دو دانش باستانشناسی و زبانشناسی در ایران دارد؛ او مینویسد: «در یک کلمه، باستانشناسی و زبانشناسی در این کشور هر دو عقیم و ستروناند: آن یکی به صورت نوعی «نبش قبر» علمی (اداری) در آمده، و این یکی هم تقریبا «لغت بازی» فضلفروشانه (رسمی) است؛ هر دو هم از فرآیند «تاریخنگاری» عمومی یکسره بیگانهاند، هر یک «ساز» خودش را به تنهایی میزند بی آنکه نوایش به گوش دیگران برسد».
پس از این نقد صریح، البته اشاراتی به کارهای باستان شناسان برجسته مانند «دکتر مجیدزاده» دارد.در همین مقدمه به تقسیمبندی دورههای تاریخی اشاره میکند، و از دریچهء تاریخ کاسیان به دلایل تألیف کتاب «درگزین تا کاشان» میپردازد. نویسنده این کتاب را به درخواست دایرۀالمعارف ایرانیکا نوشته است، و در همین مقدمه آورده که همشهریاش «استاد دکتر احسان یارشاطر همدانی» مدیر دانشنامه، یک کتابگزاری بر آن نوشته که بدون شک بهترین معرفی برای این اثر است[۱]. دکتر یارشاطر گوید: «دقت مولف و مراجعه وی به تحقیقاتی که تاکنون به توسط محققان خارجی و ایرانی در موضوعهای مورد بحث در این کتاب شده است، و استنباطها و نظرهای روشن او در هر باب سرمشقی است برای همه کسانی که به تحقیق در زمینه جغرافیای تاریخی علاقهمندند. البته میدانیم تنها علاقه کافی نیست،«محقق» بودن و سالهای دراز از سر شوق کار کردن و همه منابع را از نظر گذرانیدن و عمری دود چراغ خوردن را باید پشتوانه آن «علاقه» قرار داد…»
در گفتار نخست کتاب؛ «درگزین»، خواننده با پژوهشی جامع و گسترده درباره منطقه درگزین روبهرو میشود و در بخشهای گوناگـون، افزون بر جغرافیای تاریخی با وجهتسمیه نامجایها آشنا شده و به اهمیت این منطقه پی میبرد. همانطور که پیشتر اشاره شد، نامآوران و آثار تاریخی منطقه نیز در این کتاب معرفی شده است. در گفتار دوم نیز به خاستگاه کاسیان و تمدن سیلک، نامجای های گوناگون به طور جامع پرداخته و از مشترکات کاشان و همدان در تمدن کاسیها سخن گفته است.
نکته دیگر نگاه عمیق و جامع دکتر اذکایی در این کتاب، اینکه او با استفاده از منابع ایرانی و غربی اثری مهم پدید آورده است.
این کتاب به درخواست «علی بنیکاظمی» در کاشان چاپ شده، جا دارد از آقای بنی کاظمی و خاندان عاطفی در کاشان تشکرکنم که مسئولیت من و همشهریانام را به دوش کشیدهاند.
[۱]. من اطلاع یافتهام که این کتاب در اصل حاوی پنج گفتار بوده، با این عنوان: «بهار تا کاشان» که شامل شهرهای بهار و بوزنجرد هم شده است؛ ولی شادروان دکتر یارشاطر پس از ندهیاد سعیدی سیرجانی (که متن کتاب را خود او تایپ کرده) خواسته است که به همان دو گفتار بسنده کند [ح. زندی].
*جزءهای مهمتر از کل
*مروری بر کتاب «ماتیکان کاشان» (بیست و دوگفتار تاریخی و رجال شناسی)،
* نوشتهء علی بنیکاظمی، با مقدمهء پرویز اذکایی
*محمد رابطی
تاریخ هرچند در برابر همه است و همه را مخاطب قرار میدهد، اما برای مخاطب تفنّنی و به طور کلی غیرتخصّصیاش مرز و تفاوت میان تاریخ کلان و تاریخ خُرد پوشیده است. آنها که تاریخ را از سر علاقهء غیرتخصصی میخوانند البته که همچنان جای خوشبختی است، اما اغلب نمیدانند این کل از جزءهایی تشکیل شده که پژوهشگرانی سالها خود را از دود چراغ بینصیب نگذاشته و با مشقت و تقبل زحماتِ عصب سوزِ پژوهش، عمری در کوچه پس کوچه های فرعی شهری بزرگ و گنگ و نادیده، متر به متر گشتهاند و چیزهایی یافته و دانستهاند و به دیگر دانستههایی بافتهاند و تواریخی محلی را پژوهیده و کوشیدهاند و حاصل این به هم بافتن تارها و پودهای پژوهشی شده تاریخی کلان از یک سلسله، کشور و سرزمین. کتاب ماتیکان کاشان نیز درست در همین قسم تواریخ محلی است. هرچند عشق و علاقه به زادگاه انگیزهء اصلی نویسنده چنین کتب تاریخیِ محلی است اما پژوهشگر تاریخ محلی، درحقیقت پژوهشی مهم برای دیگر پژوهگشر و جویندگان تاریخ نیز آماده میکند تا با جمع این جزءها تصویر بزرگتر از وضعیت کلی و عمومیتر بازههای تاریخی به دست آورند. البته در بیشتر موارد، خواندن چنین کتبی برای خوانندهای که از سر تفنّن به سراغ آن میآید کار آسانی نیست، نثرها معمولا ثقیل و متنها از آنجا که اسلوب علمی را حفظ میکنند برای چنین خوانندگانی دیریابتر میشوند. البته کتاب بنی کاظمی نثر روان و ساده ای دارد که مطلبش را برای خواننده کسالت آور نمیکند. بنابراین هر خواننده غیرحرفهای میتواند بهراحتی کتاب را بخواند. از نظر حجم و تعداد صفحات نیز برای خوانندگانی که عادت کردهاند کتب تاریخی را حجیم و ضخیم ببینند این کتاب به نسبت کم حجم است (کتاب ۲۳۲ صفحه است) و به سبب خوشخوانی میشود در مدت زمان کمی آن را به اتمام رساند.
«ماتیکان کاشان» حاصل تجمیع مقالاتی است که نویسندهء کتاب مدتها در یکی از روزنامههای محلی کاشان دربارهء تاریخ کاشان مینوشته، و بعد در ماتیکان کاشان این مقالات را گرد آورده است. تاریخ خوانان حرفهای و علاقهمندان به تاریخ، قبلا در آثار پژوهشی و مجموعه مقالات جناب استاد اذکایی، استاد مسلَّم همین قسم پژوهشهای تاریخ محلی دیده بودند که چطور از سر دانایی و خوش سلیقگیِ علمی از واژههای اصیل پهلوی به ظرافت در متون خود و نامهایی که برای آنها برمیگزیند، استفاده میکند. واژهء ماتیکان واژهای است پهلوی درست به همین معنای مجموعه مقالات و متون موثق انتخابی بوده، که نویسندهء کتاب ماتیکان کاشان از همین دقت و خوشسلیقگی علمی پیرِتاریخ استفاده کرده و نام کتاب خود را این چنین ترکیببندی کرده. محتوای مقالات کتاب در ۱۶ فصل تنظیم شده است که به نظر میتوان در سه بخش کلی تر نیز به شکلی در ادامه میآید آنها را تقسیمبندی کرد:
1- در مورد مکان و جغرافیِ کاشان که به توضیح وضعیت تاریخی – جغرافی کاشان و نامجاشناسی برخی مکانهای آن پرداخته، میتواند شامل فصول «کرکس تا گرگش، دهنار در نامها و نشانهها، شاسوسا، نامجاشناسی در محلات کاشان، باغشاههای کاشان، محله کوشک صفی و دوخانه تاریخی» باشد البته لازم به تذکر است که نویسنده چنین دستهبندی کلی از آثار خویش را ارائه نداده، اما بنظر در توضیح و معرفی کتاب چنین دستهبندی میتواند سودمند باشد.
2- در مورد وضعیت فرهنگی – تاریخی کاشان که میتواند شامل فصول «زخمهایی که التیام نمییابند، ساعت بانگ خروس، گزارش آخرین سفالگری کاشان، بررسی یک نسبت، تبعیدیان سیاسی به کاشان» باشد. این آخری اطلاعاتی به ما از ریشههای خشم و کینهای مانا میدهد که آخرش به قتلِ تلخِ امیرکبیر در حمام فین میانجامد، از نخستین فرد شناخته شده تبعیدی به کاشان به نام میرزاآقاخان نوری، که در دوره قاجار به کاشان تبعید شد و بعد از مرگ محمدشاه بدون اجازه کاشان را به مقصد تهران ترک کرد اما در تهران مورد سرزنش امیرکبیر قرار میگیرد و این تخمهای شوم کینه از امیر را در دل او بارور میکند. و بعدها میرزاآقاخان به صدارت میرسد و آرام آرام موجبات قتل امیر را فراهم میکند. نویسنده کتاب در توضیح رفتارهای قهرآمیز مردم کاشان در ادوار تاریخی توضیح میدهد که چگونه ویژگیهای جغرافی و فرهنگی کاشان، این شهر را برای تبعیدگاه مناسب میکند و این تبعیدیان در طول تاریخ چطور لایه لایه در فرهنگ مردم اثر گذار میشوند و نوعی عصیانگری را در روحیه آنها ایجاد میکنند.
3- در مورد افراد و مشاهیر شامل فصول «ابن راوندی، ابن باباکاشانی، انوشیروان بن خالد کاشانی، قاضی اسدالله کوپایی، سیدعبدالله امام». در مورد اولی دکتر اذکایی صفحاتی دربارهء او قلم زده و به کتاب ماتیکان کاشان تقدیم و اضافه کرده است.
جدای از این فصول و مقالات یکی از جذابترین بخشهای کتاب برای تاریخ خوانان همین مقدمهء کوتاه اما مغتنم دکتر اذکایی است. کاشان از دیرینه زمانی، برای دکتر اذکایی از وجوه علمی، تاریخی و پژوهشی صاحب اهمیت خاصی است. تاریخخوانان به خصوص آنها که تاریخ محلی میخوانند با کتاب «از درگزین تا کاشان» ایشان آشنا بودهاند. کوچه پس کوچههای قدیمی و خشتیِ کاشان چیزی در خود دارد که لایه لایه تاریخ همدان. این دو شهر بده و بستانی تاریخی باهم دارند که چنین پژوهشگر استخوانداری را همیشه جایی و زمانی به سمت خود میکشد. گویی لایه لایه خاکِ کاشان و همدان، بوی دورههای بیتاریخ ایران را میدهند. دورههایی که تاریخی مکتوب از احوال سرزمینی که ایران مینامیم وجود نداشته. دکتر اذکایی در مقدمه توضیح مختصر و سرنخ واری میدهد از اسم کاشان که جلوهای از اقوام ماقبل مادی یعنی اقوام کاشو یا کاسیان است. البته در کتاب «از درگزین تا کاشان» مفصل این دوره را پژوهیده، آن جا مینویسد ایران سرزمین یا کشور کاسیان بوده است. همچنین از تپهء سیلک باستانی با دیرینگی هفت هزارساله و مسگرخانهء کاشان که جلوه گر عصر مس و آغاز عصر مفرغ است؛ و به یاد میآورد این نکته را که تمام ادیان باستانی ایران در کاشان نمودهایی دارند. دکتر اذکایی جای دیگری در کتاب «همدان نامه» به تفصیل از کاسی شهر میگوید و پاراگراف هایی مینویسد با انبوهی از اطلاعات ناب تاریخی و نامجاشناسی که اهمیتی غیرقابل توصیف برای تاریخ خوانی و تاریخ پژوهی دارد. دکتر اذکایی البته جدای از این مقدمهء کوتاه صفحاتی نیز در شرح حال ابوبکر راوندی از فضلای زیسته در همدان به دست میدهد که پیشینهای کاشانی داشته و از راوند کاشان به همدان کوچ و مهاجرت کرده بوده است و در هنرهای دیوانی و خوشنویسی صاحب آوازه بوده.
نویسنده اثر نیز در مقدمهء خود توصیف و گزارشی از دیدار عیدانهای با استاد اذکایی را ذکر میکند و در وصف استادِ ناپیداهای تاریخ مینویسد:
غربت و تنهایی عینالقضاتهمدانی پس از ۸ قرن در چشمان نافذ و چهره گشاده فرزند الوند و ماوشان به عینه قابل رویت بود.
بله این همان غربت و تنهایی است که تاریخ محلی نیز مانند پژوهشگرش به دوش میکشد و خواننده با خواندن ماتیکان کاشان ذهنیتی تاریخی از کاشان، این شهر مهجور امروزِ ایران بدست میآورد، ارتباطش با دورههای مهم تاریخی را متوجه میشود و اطلاعاتی ارزشمند برای خواندن یا پژوهش در آثار تاریخی دیگر به دست میآورد.
*کتابگزاری کاشانه دانش
*عاطفه کلهری
کاشان هزاران سال است که محل زندگی انسانها و اقوام گوناگون بوده، و تمدنی کهن را در خود جای داده است. قدمت تاریخی منطقهء کاشان با یکی از کهنترین مراکز استقرار بشر در فلات مرکزی ایران موسوم به «سیَلک» مرتبط است. مردمانی که نزدیک به ۷۵۰۰ سال پیش در این منطقه ساکن بودند، و تمدنی را بنیان نهادند که آبادانی کنونی منطقهء کاشان مدیون همان تمدن است، هر چند آنچه امروزه به عنوان کاشان مطرح است و هویتی کاملا اسلامی دارد. گفته میشود اولین خاستگاه تمدن بشری و اولین سکونتگاه جمعی بشر در دشت و اولین نقطهای که بشر با استفاده از مصالح ساختمان (خشت خام) به ساختن خانه پرداخته است، سیلک کاشان است. علاوه بر منطقهء سیلک، مناطقی مانند غار رئیس، آتشکدهء نیاسر و آتشکده خرمدشت که مربوط به زمان ساسانیان است برتداوم آن تمدن صحّه میگذارد. نویسندگان و مورخان نیز از دیرباز در آثار خود سخن از کاشان به میان آوردهاند؛ از جمله شرکت اهالی کاشان در جنگهایی که در زمان ساسانیان روی میداده است و پس از آن هجوم عربها به کاشان و آبادانی شهر در دوران آل بویه، اهمیت پیدا کردن موقعیت کاشان در زمان حکومت سلجوقیان و آثار وابنیهای که از این دوره باقی مانده است؛ و نیز حملهء وحشیانه مغولان در قرن هفتم به این شهر، پیمودن راه ترقی در دوران صفویان و آثاری که از این دوره به جای مانده، آثار و اخباری که از زمان قاجاریه و نیز دوران مشروطیت داریم، همه و همه بیانگر موقعیت و جایگاه تاریخی و حیات تاریخی مردم این دیار از ۷۵۰۰ سال پیش تا کنون در این خطه است.
در باب تاریخ کاشان بیش از پنج هزار اثر مهم تالیف شده است که اینک به معرفی یکی از ماندگارترین آنها میپردازیم:
کاشانهء دانش (در تاریخ، جغرافیا وتذکرهء شعرای کاشان) اثری است از زندهیاد حسین پرتو بیضایی، با تصحیح حسن عاطفی_افشین عاطفی، که به تازگی از سوی انتشارات ارمغان ادب روانهء بازار شده است. این کتاب در واقع به نوعی تذکرهنویسی در روزگار معاصر است از شعرای کاشان و توابع آن که، مرحوم محمد حسین بیضایی متخلّص به پرتو، در دو جلد به نگارش در آورده، در روزگاری که هنوز آثار ادبی و تاریخی و دیوانهای اشعار معرفی نشده بود و در دسترس همگان نبود، تالیف این تذکرهکاری بس دشوار بوده است.
احتمال میرود که ادیبان از همان سدههای نخستین اسلامی (قرنهای چهارم و پنجم) تذکرهنویسی را شروع کرده باشند، درست زمانی که شعر فارسی مختص به دربار و مراکز قدرت بوده است، و عامّهء مردم سر و کاری با شعر و ادب رسمی نداشتهاند که متاسفانه اثر مکتوبی از آن دوران در دست نیست و اگر آنان در ضبط اشعار و معرفی شاعران قدم نمیگذاشتند و اگر این کار شروع نمیشد، نام و آثار بسیاری از شاعران توانا باقی نمیماند. (برای مثال تاریخ سیستان تنها اثری است که به طور انگشت شمار از شعرای قدیم خراسان روایت کرده است.)
تذکرهنویسی فارسی در نیمهء قرن ششم در واقع تألیفی ادبی است، مانند مجمع النّوادر یا چهار مقالهء نظامی عروضی که در آن فقط از گروهی از علما و فضلا و شعرا از جمله رودکی، فردوسی، فرخّی و امیری معزّی یاد شده است، و قدیمیترین تذکرهای که امروز در اختیار داریم، لباب الالباب است در سال ۶۱۸ ه.ق و مولف آن نورالدّین محمّد عوفی است. سپس تذکرهء دولتشاه سمرقندی که با توجه به لباب الالباب و دیگر مآخذ در دسترس فراهم آمده است. در روزگار صفوی با تذکرههایی چون هفت اقلیم و نصرآبادی و خلاصه الاشعار و زبده الافکار تقیالدّین محمّدحسین کاشانی به اوج خود رسید. اما تذکره کاشانه دانش که جلد نخست آن به تاریخ کاشان میپردازد، نوشتهها و اخباری که راجع به کاشان به نظر مولف رسیده، جغرافیا، تاریخ بناها و تقسیم ارضی کاشان در صدر اسلام، معرفی قریههای مهم، صنایع گذشته و حال کاشان، کاشیسازی و معماری، بازارها، حوادث مهم و تاریخی و جز اینها را در بر میگیرد و جلد دوم نیز تذکره شعرای کاشان است.
از آنجا که این تذکره مهم در باب کاشان، منحصر به فرد و به خط مولف بوده است، استاد حسن عاطفی فرزندش افشین عاطفی دست به تصحیح آن زدهاند. همانگونه که درکتاب هم آمده است در برخی موارد که بر اثر تندنویسی، نقطهها جابه جا شده یا در شکل کلمات تغییری رخ داده است با دقت نظر ایشان و گاه مراجعه به متن اصلی مولف، با تعهد و مسئولانه برطرف شده است.
کاشانه دانش درتاریخ کاشان و معرفی شعرای آن دیار تذکرهای مهم و ماندگاری است. مولف در قسمت نخست از تذکره شعرا آورده است: «اگرچه نسبت تذکره حاضر با تذکره خلاصه الاشعار، نسبت مشت به خروار و دانه به انبار است، با این همه چون قصدی جز خدمت نداشتهام، به قضاوت اهل انصاف، مستظهر بوده و رجاء واثق دارم هر یک از اهل فن، اشتباه و خطا و نسیانی در این تذکره مشاهده کردند به قلم مرحمت، اصلاح و عذر تقصیر مرا بپذیرند.»
همچنین صداقتی که در نکته توضیحاتش موج میزند، زمانی که میگوید: «اگر در احوال شعرای کاشان از روی تعصب، رویه تعدّد را پیروی نکرده و اگر چند نفر از شعرای کم مایه و متشاعر را در زمره بزرگان شعر و ادب، منسلک ساختهام، ملاحظهای است که بنده را منسوب به فراموش کاری نسازند زیرا هستند کسانی که نام شعرای بزرگ کاشان را نشنیدهاند اما فلان عطّار سر گذر را که شعری چند گفته و در محل خود به شاعری معروف است را میشناسند و از طرفی جای دادن نام این شعرا در کتاب خدمتیست و امیدواری که شعرای تازه کار و کم سواد برای پیشرفت خود در کار سخن خواهند کوشید.»
پرتو همچنین خود شاعری توانا و با ذوق بود و بر اثر رنجی که در این راه برده و توشهای که از فضل و ادب اندوخته بود سالها بود که شعری پخته و استادانه میسرود، و در تمام فنون شاعری منتهی شده بود، و شعر کهن و سنتی فارسی را به سبکی روشن و دلاویز و زیبا میپرداخت و صفای باطن و درخشندگی ضمیر تابناکش نیز به دلنشینی شعر او که آیینه ذوق و سرشار از دل پر مهرش بود، میافزود.
در غزل سرایی روی در سبک صائب و شیوه وی داشت اما شعرش با وجود تازگی مضامین و عمق معنی از ابهام و پیچیدگی طرز صائب و دیگر گویندگان سبک هندی خالی بود و در عین تازه جویی لفظ را فدای مضمون نمیکرد بنابراین گفته سست و خام و بیت نادلپذیر در شعرهایش دیده نمیشود.
هرکجا شاخ گلی همرنگ خون روید زخاک / کشته عشقی است مدفون از مزارما مپرس
نیستی رجحان به هستی دارد اندر کیش ما / ای اسیر حرص از دار و ندار ما مپرس
بی سبب هرگز نمی گردد کسی یار کسی/ یار بسیار است تا گرم است بازار کسی
تا توانی سایه دیوار خود را بیش کن / تا نگردی سایه جوی پای دیوار کسی
بر مشام خلق گل شو در گلستان جهان / ورندانی گشت گل ، باری مشو خار کسی
پرتو خورشید یکسان است برگیتی ، مباش / بهر نفع دیگری در فکر آزار کسی
مردمی را باری از دوش رفیقان بارگیر / ور نمی گیری نباید بود سربار کسی
آنچه من کردم طلب از دوست بهر خیر اوست / ورنه «پرتو» در معنی طلبکار کسی
*دیوان عاطفی
*اشعار حسن عاطفی
حسن عاطفی سال ۱۳۱۸ در کاشان در خانوادهای علمی و روحانی که شهرتی در این خطه داشتند به دنیا آمد، پدرش را در بهمن ۱۳۲۱ از دست داد و سرپرستیاش را جدّ مادریاش آیت الله محمد غروی کاشانی به عهده گرفت. او تحصیلاتش را از هفت سالگی شروع کرد و پس از طی دوازده سال، دوران ابتدایی و متوسطه را در دبستان ابن سینا و دبیرستانهای محمودیه و پهلوی به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به تهران رفت. او در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرد و همزمان در خدمت جدّ خود به تکمیل زبان و ادبیات عرب و فنون شاعری پرداخت، آیت الله غروی گذشته از فقه و اجتهاد در شعر وادب کم نظیر بود.
عاطفی پس از پایان تحصیلات به کاشان بازگشت و به استخدام اداره فرهنگ در آمد. او همراه با تدریس در دبیرستانها و مدارس عالی کاشان، فعالیتهای فرهنگی خود را ادامه داد.
آثار او عبارتند از: آیین نگارش (متن درسی دانشجویان دانشگاه آزاد)، ترانه زندگی (مجموعه شعر) به کوشش افشین عاطفی، لغات و ضربالمثلهای کاشانی تالیف حسن عاطفی و به کوشش افشین عاطفی، فراز و فرود کاشان به روایت دیگران، تاریخ ادبیات در ایران، دیوان عاطفی که شامل قصیدهها، ترکیب بند، غزل، مثنوی، رباعی و قطعه است.
حسن عاطفی همچنین تصحیح ۱۹ اثر را در کارنامه خود دارد که بیشتر این آثار مربوط به زادگاه خود کاشان است.
دیوان عاطفی از آخرین آثار اوست که سال ۱۳۹۸ از سوی انتشارات ارمغان ادب روانه بازار شده است عاطفی در این کتاب اشعاری را در قالبهای قصیده، غزل، مثنوی و قطعات جای داده است، بیشتر اشعار تقدیمی است. یعنی در مناسبتهای مختلف به بزرگان فرهنگ و دوستان خود تقدیم کرده و جنبه مناسبتی دارد.
مختصر جغرافیای کاشان
اسم نویسنده بیاید
این کتاب تاریخچه ایست از منطقه کاشان که در اواخر عصر قاجار به سال ۱۳۳۸ ه.ق نوشته شده است.
در این کتاب مختصری به جغرافیا، وجه تسمیه، آب وهوا، زبان، جمعیّت، مدارس جدیده و قدیمه، بازیهایی که مابین عوام متداول بوده است، خانوادههای معروف، بناها و آثار تاریخی، وضع زندگانی اهل شهر و …. اشاره شده است.
میرزا عبدالحسین ملک المورخین از آزادیخواهان معروف و وطن پرستان حقیقی بود که از لحاظ روزنامهنگاری مقام بلندی را در تاریخ جراید داشته و در ابتدای مشروطیت چند روزنامه به نامهای (وطن، شاهنشاهی به طور هفتگی و با چاپ سنگی منتشر شد، آزاد، صفحه روزگار) منتشرکرده و از این جهت یکی از بزرگترین بانیان جراید ایران است. او مردی ادیب و شاعر بود و اشعاری نغز و پرمعنا دارد و در شعر هایش ادیب تخلص میکرده است.
جغرافیای کاشان یک نسخه خطی است در کتابخانه ملی که افشین عاطفی آن را تصحیح کرده است، و البته استاد ایرج افشار نیز در فرهنگ ایران زمین از آن سخن گفته است.
ملک المورخین در قسمتی از نسخه چنین مینویسد: «این بنده که خوشهچین آن خرمن و گلچین آن چمن هستم، در مدت ماموریت خود به کاشان برای خدمت به هموطنانم به نوشتن تاریخ کاشان مشغول شده و برای نوباوگان دبستان، مختصر جغرافیای کاشان را در بیست وهفتم شهر جمادی الاولی سنه ۱۳۳۸ شروع نمودم تا آنها از دانستن جغرافیای وطن خود آگاه باشند.» و ادامه میدهد: «از اینکه بدانند کاشان یکی از بلاد قدیمه ایران است، شرافت این شهر همین بس که به دارالمومنین خوانده می شود، از محلات کاشان، محله پنجه شاه و میدان کهنه تا محله درب ولّان و محله یهودیها و…از وضع زندگانی اهل شهر تا فراست اهالی کاشان که به کثرت هوش و حافظه معروف بودند و در علم وفن و فضل و ادب سرآمد بودند، از مدرسه دولتی مجّانی چهار کلاس دوباب تا مدرسه کلیمیها، ومدرسه آقابزرگ، وخانوادههای معروف کاشان که تاثیرگزار بودند و اهل علم و حرفت و شعر و نقّاشی بودند.»
مختصر جغرافیای کاشان تالیف عبدالحسین ملک مورّخین کاشانی و با تصحیح و توضیح افشین عاطفی در سال ۱۳۹۹ از سوی انتشارات ارمغان ادب کاشان منتشر شده و در دسترس علاقمندان است.