*زهرا کرد
*پرستار
امروزه با توجه به رویکرد مصرف گرایانه جامعه در مواجهه با طبیعت، رابطه شکلگرفته عمدتا یک سر برد به نفع انسان و به ضرر محیط زیست است. حضور موقت در دامان کوه عمدتا توام با تغییر در اکوسیستم، ایجاد آلودگیهای بصری وصوتی و زباله همراه است. معضلی که در نبود مدیریت یکپارچه و هماهنگی بین ارگانهای دولتی به یکی از مشکلات لاینحل عرصه حساس کوهستان بدل شده است. مادامی که صحبت از منافع جمعی و سهم خواهی از عرصه فراخ کوهستان است پای هر ارگانی با درصدی حق باز میشود، اما در زمان انجام وظیفه و حفاظت از آن همگی کنار کشیده و توپ را در میدان اداره و سازمان دیگری میاندازند و اینگونه است که شیوه تولید و دفع زباله در محیط کوهستان با معضلی جدی روبروست.
معضلی که در فصول گرم سال به واسطه کثرت حضور طبیعتگردان بیشتر به چشم آمده و در فصول سرد نیز به علت نبود سیستم جمعآوری مناسب پای سگهای بیسرپرست را به عرصه کوه باز میکند. در این شرایط و در غیاب عملکرد مناسب مجموعههای دولتی، حضور و نقش نهادهای مدنی پررنگ میشود. بهگونهای میتوان با تکیه بر ظرفیت سرمایه انسانی و فکری این گروهها، آگاهسازی جمعی و به دنبال آن اقدامات عمومی موثر را سبب شد. تشکیل و بالندگی نهادهای مدنی سبب تغییر ماهیت رابطه یک طرفه انسان با طبیعت شده و این ارتباط را به دو سر برد به نفع هر دو طرف تغییر میدهد.
از جمله اقداماتی که میتوان به سادگی و البته با ممارست در کاهش تولید پسماند در کوهستان انجام داد آموزش به کوهنوردان و طبیعت گردان است. آموزشی که در دل طبیعت و با عملکرد توامان باشد نظیر استفاده نکردن از ظروف یکبارمصرف و جایگزینی آن با ظروف شخصی پایدار، مدیریت مصرف موادغذایی در کوهستان، اجتناب از حمل خوراکی بیش از نیاز و رها ساختن اضافی آنها به امید واهی خوردن توسط حیوانات دیگر، تخصیص فردی در گروهها برای نظارت و کنترل تولید پسماند سایرین ضمن دادن آموزش در این رابطه، تأکید بر خروج زباله هر فرد توسط خودش به خارج از محیط کوهستان و نه صرفا تا پناهگاهها.
این موارد اگرچه تکرار مکررات است اما در عمل چون منوط به اهتمام جمعی است خروجی قابل توجهی ندارد و ما هر روز محیط و عرصه کوهستانرا آلودهتر از دیروز میبینیم.