در کتاب یزدگرد سوم هوشنگ جمشید آبادی به وضعیت اجتماعی و سیاسی عربستان در آغاز قرن هفتم میلادی پرداخته است.
صفحه ۷۴_ ظهور اسلامی و اتحاد عرب در شبه جزیره عربستان
صفحه ۷۶_۷۷_ ظهور محمد (ص) پایهگذار دین اسلام که دین یکتاپرستی است.
۷۸_ خداوند از پیامبری خواهد: که با حکمت و موعظه مردم را بر سرچشمه حق فراخواند پیامبر به امت خویش عشق میورزد و علاقمندی خویش را به امتش ابراز میدارد.
صفحه ۷۹_ اجتماع سران عرب در سقیفه بنیساعده
رحلت پیامبر سال ۶۳۲ میلادی – ۱۱ هجری
درگردآوری و پرداختن این داستان تاریخی نویسنده از ۱۶ منبع و مآخذ تاریخی بهره گرفته و از تخیل و شیوه نویسندگی یاری جسته و حوادث تاریخی را به داستانپردازی و رمان تاریخی بازگو کردهاست و بازآفرینی در کتاب دیده میشود.
منابع و مآخذ (برداشت از کتابها)
۱_ تاریخ طبری_ محمد بن جزیر طبری -۲- تجارب الامم، ابوعلی مشکویه رازی
۳_ تاریخ کامل ابن ایثر _ ۴- مروج الذهب، ۵_ تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم ترجمه کریم کشاورز ۶_ اسلام در ایران_ اثر پطروشفسکی ۷_ دو قرن سکوت_زرین کوب_۸_ تاریخ ساسانیان_ آرتور کریستن سن ۹_ تاریخ تمدن_ ویل دورانت ۱۰_ اوستا آیین زرتشت ۱۱_زند هومن یسن_ صادق هدایت ۱۲_ ماه نخست سعید نفیسی ۱۳_ شاهنامه فردوسی ۱۴_ قرآن کریم و اسلام نوشته و مقاله عبداله نوری ۱۵_ تاریخ هنر ه_ و جنسن، ترجمه پرویز مرزبان ۱۶_ راهنمای تخت جمشید_ نقش رستم و پاسارگاد_ دکتر فرخ سعیدی
این کتاب در ۲ جلد، ۶۲۴ صفحه و با ۱۰۶ صحنه نوشته شده است. ۱۰۱ صفحه آن مربوط به درگیریها و شبیخونهایی است که تازیان عرب در زمان خلافت ابوبکر در صفحات غرب با ایرانیان دارند.

داستان با پادشاهی یزدگرد سوم در زمان خلافت عمر آغاز میشود.
رستم فرخزاد به به فرمان یزدگرد، لشکریان را برای مقابله با تهاجم عرب آماده میکند.
تازیان در آغاز ارتش سازمان یافته و منضبط و آراسته ندارند، ولی در زمان خلافت عمر، با اجتماع سران قبایل عرب در قادسیه، یک اردوگاه جنگی تشکیل میدهند و هندسه و هر طایفه به عادت قومی و سنن و سلیقه خود، آماده جنگ با ایران میشوند.
هرقبلیه و هر طایفه زیر نظر سرپرست و فرمانده خود هستند و در دستورهای محلی از (سعد بن ابی وقاص) سعد مالک که از سوی عمرخلیفه به فرماندهی برگزیده شده است، پیروی میکنند. نام تمام سران قبایل عرب که در جنگ شرکت داشتهاند در کتاب آورده شده است. اخبار مربوط به قادسیه و چهار روز جنگ آن به تفصیل با استناد کتابهای تاریخی بیان شده است.
در این سو ایرانیان که یزدگرد نواده خسروپرویز پسر شهریار را به پادشاهی برگزیدهاند. مراسم و تشریفات حکومت ساسانیان و زندگی یزدگرد شرح داده شده است.
صحنه ۲۷_ همایش و رایزنی یزدگرد شاه با رستم فرخزاد
صحنه ۲۸_ لشگرگاه ایرانیان
صحنه ۱۹_ گزینش همسر و مراسم عروسی یزدگرد
صحنه ۲۱_ اطاق کار و دفتر مخصوص یزدگرد
صحنه ۱۶_ یزدگرد برتخت شاهی نشسته و بزرگان ایران در تالار بار عام گردانده و حضوریافتهاند. یزدگرد شاه در انجمن چنین سخن میگوید:
برآنم که تا زنده ماند تنم
بن و بیخ بد از جهان برکنم
بجویم بلندی و فرزانگی
همان رزم و تندی و مردانگی
که برکس نماند همی روز و بخت
نه گنج و نه دلهیم شاهی و نه تخت
همی نام جاوید ماند نه کام
بیند از کام و برافراز نام
چو نیکو بود شاه را داد و دین
ز نامش زبانها پراز آفرین
«همه کوشا باشید و برای پیش بردن کارهای ایران، از یکدیگر پیشی جویید و نیک خواهی نشان دهید.»
صحنه ۲۶_ گفت و گوی یزدگرد شاه با بانوی خود
صحنه ۲۷_ همایش و رایزنی یزدگردشاه با رستم
صحنه ۲۸ _ در لشگرگاه ایرانیان_ درمورد جنگ و تصمیم قطعی. رستم دستور میدهد که فرماندهان، ردهها و گروهها احضار شوند و منادیان مردم را به برداشتن سلاح فرا خوانند.
در کتاب نام همه نامداران ایران و عرب آورده شده
صحنه ۳۲_ همایش و رایزنی مهتران و بلندپایگان لشکر
صحنه ۳۳ – نیروی ایران برای جنگ آماده میشود.
صفحه ۲۶۴ – تاخیر و مسامحه ایرانیان در جنگ به دستور رستم
صحنه ۴۱ – رستم بخت ایرانیان ۱ ساسانیان را تیره و آینده را تاریک میبیند.
صحنه ۴۲_ گفت و شنود رستم با مغیره بن شعبه فرستاده سعد.
صحنه ۴۷_ یزدگرد در تیسفون _ محرم سال چهاردهم _ ۶۳۵ میلادی
یزدگرد از تیسفون که باره و برجهای بلند دارد، برسرزمین پهناور ایران فرمانرواست.
مردم ایران، اورا شاهنشاه خود میشناسند.
نیروی امداد و پشتیبانی و تدارک سپاه با یزدگرد است.
گزارش رویدادها، زنجیروار به وسیله پیکهای به او میرسد.
صحنه ۴۸_ تازیان، درمحل بنام قدیس در آن سوی فرات صف آراستهاند.
صحنه ۴۹_ آغاز نبرد
صحنه ۵۰_ روزدوم جنگ _ روز اغواث (امداد)