رویکرد کشورهای پیشرفته در مدیریت پناهگاه حیوانات و چالشهای آن در ایران
حقیقت آن است که در کشورهای پیشرفته پناهگاه معنا و گستره و کاراییهای بسیار بیشتری از اینها دارد. تربیت سگهای پلیس و جرمیاب، تربیت سگهای زندهیاب در بلایای طبیعی مانند زلزله، تربیت سگهای گله و نگهبان، تحقیقات رفتارشناسی سگها که بخشی از علم رفتارشناسی را تشکیل میدهد.
*دکتر حسین صالحی
*دامپزشک-مدیریت عالی بهداشت عمومی
پناهگاه حیوانات یا Shelter مکانی برای نگهداری حیوانات بیسرپناه، گمشده، یا رهاشده است. بیشتر حیوانات این پناهگاهها معمولاً شامل سگها و گربهها هستند. حیوانات این پناهگاهها معمولاً به وسیله سازمانهای حمایت از حیوانات و یا به وسیله آمبولانسهای حیوانات به پناهگاه آورده میشوند. حیواناتی که به پناهگاه آورده میشوند را معمولاً دو هفته در قرنطینه نگه میدارند تا اگر این حیوان بیماری واگیرداری دارد این بیماری به دیگر حیوانات سرایت نکند. یکی از چالشهای اساسی پناهگاهها در ایران انتقال حیوانات است. سازمانهای حمایت از حیوانات بودجه مصوبی دریافت نمیکنند و کمکهای مردمی در حدی نیست که بتواند نیازهای این بخش را مرتفع سازد، همچنین نیروی آموزشدیده و تجهیزات یا کافی نیست یا به طور کلی وجود ندارد. جمعیت زیادی از این حیوانات مصدوم هستند و این معضل بزرگی را در همان ابتدای کار برای یک پناهگاه ایجاد میکند. معمولاً حیواناتی که گم شده و به پناهگاه آوردهاند را تا دو هفته در انتظار یافته شدن توسط صاحب نگه میدارند که برای این کار نیز بستر مناسبی فراهم هست و یک سامانه برای آن طراحی شده است. پس از گذشت مدت زمان دو هفته برای فروش یا نگهداری به صاحبانی جدید ارائه میکنند. پناهگاههای حیوانات معمولاً با سازمانهای گوناگونی که برای پیدا کردن صاحبان اصلی یا جدید برای حیوانات تلاش میکنند همکاری دارند. که این امر نیز با توجه به سبک زندگی در ایران و آموزه های اسلامی به راحتی میسر نیست.
انواع پناهگاهها
پناهگاهها به دو دسته کلی تقسیم میشوند: ۱- با رویکرد معدومسازی که بعد از مدت زمان خاص، واگذارنشدن و افزایش جمعیت پناهگاه، حیوانات را با مرگ آسان (یوتنایز) از چرخه پناهگاه خارج میکنند. ۲- بدون رویکرد معدومسازی که تنها در صورت هار بودن حیوان یا بیماری بدون درمان، او را معدوم میکنند.
به نظر نگارنده کشتار حیوانات سرگردان شهری به سه دلیل واضح نمیتواند راه حل مناسبی باشد: ۱- حساسیتبرانگیز و عامل ترویج خشونت در جامعه است ۲-نیروی انسانی و هزینههای جانبی زیادی به دنبال خواهد داشت ۳- تجربه نشان داده که نتوانسته است جمعیت این قبیل حیوانات را کنترل کند.
البته در خصوص پناهگاه حیوانات هم این تجربه صادق است و باید با پژوهش میدانی گذشتهنگر و آیندهنگر میزان تأثیر ایجاد چنین مراکزی را در جامعه به اثبات رساند. چیزی که در حال حاضر وجود دارد به دلیل حضور نیروی های غیرمرتبط با این کار و احساسات فراگیر در گروههای حامیان حیوانات آن طور که شایسته است، نتوانستهاند اهداف تأسیس یک پناهگاه را دنبال کنند و بعد از مدتی به دلیل بیتوجهی به مسائل مدیریتی و بهداشتی به کانون بیماری و کشتارگاه حیوانات بدل شده است. از این رو درباره این مسئله نیز مانند هر مسئله دیگر شهری باید چارهای عاقلانه و علمی اندیشید. حمایت از حیوانات سرگردان نیز به معنای ایجاد محیطی امن برای زاد و ولد و پذیرایی از آنان نیست.
چرا به یکباره جمعیت حیوانات سرگردان افزایش یافت؟
هر شهر هنگام گسترش و توسعه، بسیاری از مناطق روستایی و طبیعی را مبدل به مناطق مسکونی میکند. پیش از توسعه جانوران بسیاری از جمله روباه و راسو و شغال و مانند آن در این مناطق زندگی میکردهاند، پس این حیوانات به کجا میروند، چرا دیگر در خیابانها شاهد روباه و شغال نیستیم؟ چون این حیوانات به صورت مصنوعی تکثیر نمیشوند. در واقع یکی از مهمترین منابع ازدیاد سگهای ولگرد، تکثیر غیرطبیعی آنهاست. یکی از معضلاتی که امروزه با آن روبرو هستیم «سگگردانی» از نوع جدید است؛ سگ نمادی از مدرنبودن و نشانی از زندگی به سبک غربی شده است. اما به دلیل وجود روح سنتی و اسلامی در خانوادهها، دلزدگی صاحبان سگهای تزئینی، پرهزینه و دست و پا گیر بودن آن پس از مدتی بسیاری از آنها حیوانات خود را در فضای شهر رها میکنند. از سوی دیگر مراکز تولهگیری که بدون هیچ مبنای علمی و انسانی و تنها برای سودجویی و فروش سگهای تزیینی به تولید مثل سگها روی آوردهاند و چون هیچگونه کنترلی بر روند زاد و ولد ندارند، سگهای اضافی را در محیط رها میکنند. مورد بعدی سگهای نگهبان کارگاهها و مراکز صنعتی و انبارها و همچنین سگهای گله و چوپان هستند که آنها نیز در دوران پیری و نداشتن کارایی در شهر رها میشوند. یکی دیگر از عوامل مهم تکثیر حیوانات ولگرد شهری، وجود منابع غذایی از پسماند خانگی، زبالهها، پیدایش کارخانجات بستهبندی انواع گوشت و کشتارگاهها و مرغداریها در دهههای اخیر است.
سایر کشورها چه اقداماتی انجام می دهند؟
در کشورهای پیشرفته که همگی آنان نیز به همین شکل با مسئله درگیر بودهاند و به شکلی عملی و تحقیقاتی با آن مواجه شدهاند، آنان را به یک برنامه جامع رسانده که در دو بخش عملی و نظری اجرا میشود. در حوزه عملی طی برنامه موسوم به T.N.R ، CNVR ، CNR ، ABC که همگی فقط یک نقشه راه را پیگیری میکنند (زندهگیری، عقیمسازی، بازگردانی) و در بخش نظری با اطلاعرسانی وسیع و فرهنگسازی موسسات مردمنهاد و سایر موسسات دولتی انجام میپذیرد که عملکرد ما در این حوزه بسیار ضعیف بوده است. چنانچه گفتیم این برنامه شامل سه مرحله است. ۱-زندهگیری ۲- عقیمسازی ۳-بازگردانی. هریک از این سه مرحله شامل ۲ بخش نظری (اطلاعرسانی و آمارگیری) و عملی است.
زندهگیری اولین قسمت برنامه است. تا پیش از این به واسطه کشتن حیوانات با تفنگ و ترس و فرار سگها امکان اخذ اطلاعات دقیق از آمار سگهای هر محل وجود نداشت. مسئولین کشتار فقط میتوانستند تعدادی از سگها را شکار کرده و بقیه اعضای کلونی به مناطق دیگر فرار میکنند. اما منابع غذائی که همه سگها استفاده میکردند همچنان موجود است. بنابراین باقیمانده سگها با غذای بیشتر و تولید مثل بیشتر روبرو میشوند. راهحل مناسب، ابتدا شناسائی محلهای تجمع سپس زندهگیری توسط تیم مجرب با آرامش و بدون خشونت همراه با وسائل مربوطه است. بدین ترتیب میتوان آمار تقریبی از جمعیت حیوانات یک منطقه به دست آورد. در مورد حیواناتی که خشونت بیشتری دارند میتوان با عملیاتهای بیهوشی اقدام به جمعآوری آنها کرد. بخش دیگری از زندهگیری شامل حیواناتی است که توسط صاحبانشان به پناهگاه منتقل میشوند. در این بخش اطلاعرسانی یکی از ارکان اساسی است. به این دلیل سازمان خدمات شهری با اطلاعرسانی وسیع و گاه مورد به مورد به صاحبان تمامی کارگاهها، باغها، باغ ویلاها و گلهداران ابلاغ کرده که اگر به هر دلیل به سگهای نگهبان خود نیاز ندارند آنها را در کوچه و خیابان رها نکنند و به پناهگاه تحویل دهند. به این وسیله بخشی از هزینههای زندهگیری نیز از دوش پناهگاه و شهرداری برداشته خواهد شد. یکی از بخشهای مهم زندهگیری جمعآوری اطلاعات و ثبت آنها در جداول آماری است. تا بتوان در پایان هر سال به گونهای روشن دریافت که در جمعیت حیوانات ولگرد هر منطقه چه تغییرات قابل توجهی به لحاظ جمعیتی اتفاق افتاده است.
بخش دوم عقیمسازی است. مهمترین بخش شامل سه حوزه مختلف است. این بخش با تحویل حیوانات به پناهگاه آغاز و با خروج حیوانات از پناهگاه و بازگشت به طبیعت پایان مییابد. سه حوزه مربوط عبارتند از ۱-قرنطینه ۲-عقیمسازی ۳-دوره نقاهت. در بخش قرنطینه پس از ثبت آمار تعدادی سگها، سگهای زخمی و آسیبدیده و دچار نقص عضو از سگهای سالم جدا میشوند. سگهای آسیبدیده به درمانگاه منتقل شده و اگر نیازی به جراحی داشته باشند جراحی میشوند و روند تیمار و بهبودی جراحات در مورد آنها انجام میشود. سپس تمامی سگها واکسیناسیون و انگلزدائی میشوند. سپس تمامی حیوانات بر اساس سه عامل غربال میشوند: تولههای بدون مادر، مادر و تولهها، و مابقی بر اساس سن. اما بیشترین هزینههای این بخش مربوط به واکسنها، داروهای مختلف، دیگر ملزومات پزشکی و دستمزد دامپزشک است که بخش مهمی از هزینهها را به خود اختصاص میدهد. دوره قرنطینه که سگهای خیابانی به حیوانات سالم و غیرآلوده مبدل میشوند در حدود ۱۰ الی ۲۰ روز طول میکشد. بعد از آن سگها به حوزه دوم وارد میشوند. در این قسمت سگها به اتاق عمل منتقل شده و طی عمل جراحی عقیم میشوند. عقیمسازی باعث میشود برای همیشه امکان ازدیاد و تولید مثل یک سگ چه نر و چه ماده متوقف شود. از ین رو در روند زمانبر جمعیت آنها تأثیر قطعی میگذاریم. اتاق عمل نیاز به حداقل وسایل یک کلینیک دامپزشکی دارد. به جز میزهای عمل و و وسایل پزشکی از قبیل ارتوپدی و رادیولوژی، به وسایل آزمایشگاهی و دارو و وسایل جراحی نیز نیاز است، در کل هزینه عقیمسازی سگهای نر یا ماده در حدود یک میلیون تومان است که بسته به دستمزد جراح و وسایل مصرفی و تورم این رقم به صورت نوسانی در حال افزایش است. به خوبی پیداست که همراهی بخشی از دامپزشکان داوطلب بوده که تاکنون این امکان را برای اولیای پناهگاه فراهم کرده که بتوانند به کار خود ادامه دهند. بیشترین نیاز پناهگاه به سازمان دامپزشکی نیز در همین قسمت واکسن و دامپزشک است. سومین بخش عقیمسازی احیا و نگهداری است که شامل دوره بهبود حیوانات عقیم شده است. این دوره نیز باید نهایتا ۱۰روز طول بکشد. به لحاظ علمی و طبق دستورالعمل برنامه در اینجا بخش دوم و شاید کل چرخه به پایان میرسد چراکه باید حیوانات پس از پلاکگذاری و قبل از آنکه غرایض طبیعی خود را از دست بدهند به چرخه طبیعت بازگردند.
آخرین قسمت برنامه رهاسازی است. این حیوانات جدای از آنکه دیگر مایه آلودگی و بیماری نیستند، به واسطه عقیمشدن بخشی از رفتار خشن خود را نیز از دست دادهاند. در این بخش توانایی ما با وجود نهایت همکاری اولیای سازمان خدمات شهری به سطح مطلوب نرسیده و حیوانات مدت بسیار طولانیتری از حد انتظار در پناهگاه میمانند که این باعث ازدیاد جمعیت در پناهگاه و ناتوانی در پذیرش سگهای تازهوارد و بالارفتن هزینهها میشود. بخشی از سگها نیز از طریق «واگذاری» که طی بازدید از محل و کسب تعهدات لازم و نگارش فرم مخصوص به درخواستکنندگان به صورت رایگان واگذار میشوند.
پناهگاه آرمانی
چنانکه به وضوح میبینیم بخش عمده هزینههای جاری مربوط به اقلام دارویی از جمله داروی بیهوشی و دستمزد دامپزشکان است. به همین دلیل در تمامی شهرهای دیگر که دارای پناهگاه هستند، سازمان دامپزشکی آن شهرها باید کمکهای بزرگی از طریق ارسال دامپزشک داوطلب به پناهگاهها انجام دهند که با توجه به شرایط اقتصادی که در حال حاضر گریبانگیر دامپزشکان نیز شده است. این امر میسر نیست، همچنین تهیه واکسن هاری و چندگانه بسیار مشکل و پرهزینه است. طبق برآورد در کلانشهرها بین ۱۵ تا ۲۰هزار سگ سرگردان وجود دارد، بنابراین این شهرها به پناهگاهی نیاز دارد که سالانه ۵ هزار سگ را بپذیرد در حالیکه پناهگاه موجود ظرفیت ورودی بیش از ۵۰۰ سگ را هم بیشتر ندارد.
حقیقت آن است که در کشورهای پیشرفته پناهگاه معنا و گستره و کاراییهای بسیار بیشتری از اینها دارد. تربیت سگهای پلیس و جرمیاب، تربیت سگهای زندهیاب در بلایای طبیعی مانند زلزله، تربیت سگهای گله و نگهبان، تحقیقات رفتارشناسی سگها که بخشی از علم رفتارشناسی را تشکیل میدهد. ایجاد پژوهشگاهی برای تحقیقات علم ژنتیک و شبیهسازی که نمونههای آن در ایران وجود دارد و بسیاری از شاخههای دیگر میتواند به سادگی در احداث یک پناهگاه لحاظ شود. تنها کافی است که به هزینههای هر سال سازمان هلال احمر یا پلیس کشف مواد مخدر برای خرید سگهای تربیتشده صرف میکنند نگاهی بکنیم تا ببینیم که پناهگاه حیوانات سرگردان شهری، علاوه بر حل مشکل آنها، میتواند مبدل به یک مجموعه پژوهشی و علمی شود که هر ساله به جز فعالیتهای عملی در بخش تهیه رسالت و فیلمهای آموزشی نیز فعالیتی چشمگیر داشته باشد. البته که رسیدن به چنین مجموعهای در ایران به ویژه در همدان که یکی از قطبهای مهم علمی و دارای مهمترین دانشگاههای کشور است نه دور از انتظار است و نه رؤیاپردازی.