*لیلا بهرامی
*جامعهشناس
نسل دهه هشتاد در حال حاضر، کم و بیش فعالیتهای اجتماعی و شغلی خود را شروع کردهاند و یک نسل دیجیتال با تفاوتهای قابل توجهی نسبت به نسلهای پیشین هستند. این نسل به مدد رسانههای اجتماعی ارتباط گستردهای با دنیا دارد و خود را در مقیاس جهانی با همسالان و شرایط زیستی آنها مقایسه میکنند. از این حیث، آنان افرادی عملگرا و واقعبین و دارای سبک زندگی مختص به خود هستند. گرچه همسالان آنان نیز در سرتاسر جهان با بحرانهای مالی، بیماریهای همهگیر و آلودگی آب و هوا و تغییرات اقلیمی مواجه هستند. با این وجود این نسل، همسالانش را در کشورهای دیگر خوشبختتر و راضیتر از شرایط موجود ارزیابی میکند. به نظر میرسد این نسل، درک دقیقتری از موضوعات فرهنگی و اقتصادی داشته و نسبت به سختگیریهای اجتماعی و فرهنگی حساس است. اما باوجود تمام اینها، نسل دهه هشتاد به آینده خوشبین است و درصدد یافتن راهی برای مشارکت و اثرگذاری برای تغییر و بهبود جهان زیستیاش است. مدرسه و دانشگاه، خیابان، شهر و مانند این عرصههای عمومی هستند. جایی که نوجوان و جوان فرصت دیدهشدن و شنیدهشدن را در آن مییابد. جایی که با مشارکت داشتن در امور، احساس استقلال، اثرگذاری و بااهمیتبودن میکند و میتواند استعدادهایش را بپروراند و شکوفا کند. شهرها با داشتن مراکزی پرجنب و جوش، مملو از بازارهای شلوغ، کافه و رستورانهای پرهیاهو، فرصتهای شغلی و تحصیلی، امکان گذراندن اوقات فراغت در بوستانها و اماکن تفریحی و ورزشگاهها و سایر جذابیتها جوانان را برای زندگی بهتر به خود فرا میخوانند. در این میان جوانانی که برای کسب فرصتها، ارتباطات و هیجانات جدید به مراکز شهری سرازیر میشوند، با فشار فزاینده زیرساختها مواجه هستند. اقتصاد، امنیت، خدمات اولیه ضعیف و مسائل محیط زیستی، چالشهایی هستند که با آنها روبهرو میشوند. به دلیل گرانی مسکن و توان مالی کم، این قشر یا نمیتوانند زندگی مستقل داشته باشند یا در سکونتگاههای غیررسمی اسکان میکنند. بنابراین به نظر میرسد شهرها با دو چالش اساسی؛ تعداد زیاد جوانان و محدودیت منابع درگیر هستند.
جای امیدواری اینجاست که این نسل پر از انرژی، خلاقیت، نوآوری و درک ذاتی از فناوری است و اینها همان چیزهایی هستند که شهر برای حل فشارها و چالشهایی که با آن مواجه است به آن نیاز دارد. مشارکت دادن افراد در تصمیمات شهری معیار مهمی است که بهوسیله آن میتوان از ظرفیتهای جوانان بهره برده و از سوی دیگر امکانی فراهم ساخت که آنان بتوانند صدا و تأثیر خود را بر نهادهای مرتبط بگذراند. در واقع راهحلهای فناوری جدید و نوآوریهای مدنی امکان مقابله با چالشهای بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی را در مقیاسی گسترده فراهم میکنند. این نسل به صورت بالقوه عامل قدرتمند تغییر است و افزایش سهم این نسل در تصمیمگیریها و برنامهریزیهای شهری برای داشتن مدیریتِ شهریِ پویا، مطلوب و ضروری است. حال آنکه با نگاهی به برنامهها و طرحهای شهری در ایران درمییابیم که کودکان و بزرگسالان همواره مورد توجه مسئولان بودهاند، اما تاکنون توجه خاصی به گروه اجتماعی جوانان نشده است. چه بسا فضاهای عمومی، آگاهانه یا ناآگاهانه درصدد راندن جوانان به حریمهای خصوصیشان هستند. دهه هشتادیهایی که طبق سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، جمعیت بزرگی بیش از ۱۲ میلیون نفر را تشکیل میدهند و به نوعی شهروندان جهانی محسوب میشوند ظاهر، علایق متفاوت و جهان شمولی پیدا کردهاند. به نظر میرسد همین متفاوتبودن به هراس اخلاقی مضاعف جامعه از آنان منجر شده است. (هراس اخلاقی، وضعیتی است که در آن شخص یا گروهی به مثابه تهدید علیه منافع جامعه قلمداد میشود و در حوزه بحث شهر و جوانان معمولا این مفهوم دنبال میشود). در واقع، گویی نسبت به آنها نوعی نگاه آسیبشناسانه وجود دارد و به طور بالقوه از دیدگاه سنتی سبک زندگی آنها برای جامعه تهدید تلقی میشود. آنها تمایل زیادی به تکیه بر روابط اجتماعی و گذران وقت با دوستان و همسالانشان دارند تا بتوانند بیشتر درباره نقش و ارزشهایشان در جامعه بیاموزند. این در حالی است که با رشد و توسعه تکنولوژی و به تبع آن مجازیشدن مشاغل و ارتباطات، فرصت تعاملات در دنیای واقعی در حال رنگ باختن است. در چنین شرایطی برنامهریزان شهری بیش از پیش باید در مبلمان شهری، خدمات حملونقل، ظرفیتهای تفریحی و فرهنگی ابتکار عمل به خرج داده و فرصت تعاملات اجتماعی را تقویت کنند؛ چراکه فضاهای شهری میتوانند از مناسبترین بسترهای جامعه برای تأمین نیاز آنان باشند. آنان فضایی را می پسندند که دربردارنده گرافیک فضایی جذاب و مملو از رنگهایی پر از انرژی و نشاط باشد. جوانان باید قادر به جابهجایی و حرکت درون شهری باشند و لازمه آن ایجاد مسیرهای امن برای پیادهروی، دوچرخهسواری و حملونقل ارزان در برنامهریزیهای شهری است. وقتی فضا در تطابق با علایق و خواستههای جوان نباشد، احساس تعلق او نسبت به محیط از بین رفته و مشارکت او در فضا محدود میشود. بنابراین ضرورت دارد که مسئولان شهری با در نظر گرفتن نیازها و خواستهای جوانان و همچنین مشارکت دادن آنها در برنامهریزی و طراحی شهری، زمینه حضور آنان را در فضای شهری فراهم سازند.